امیر محبیان با اشاره به نامه احمدی نژاد به رییس قوه قضائیه در باره بازدید از زندان اوین گفت: «احمدينژاد بازي بزرگ و ادامهداري را آغاز كرده است؛ بر اين باورم او در پي مديريت افكار عمومي از طريق خبرسازي و سوژهآفريني است؛ روشي كه در آن تخصص غريزي دارد. فكر ميكنم بازي احمدينژاد اگر در گامهاي اوليه خود موفق شود و تحت كنترل قرار نگيرد قرار است افراد شناختهشده زيادي را به مرور در بر بگيرد.»
گفت و گوی محبیان با روزنامه اعتماد به این شرح است:
به نظر شما چرا احمدينژاد عزم خود را براي بازديد از زندان اوين جزم كرده است؟
در اين مورد چند نكته را بايد متذكر شد: اول اينكه رييسجمهور طبعا براساس برداشت خاص خود از جايگاه و وظايف خويش دستور كاري را براي خود تهيه ميبيند كه يا اين برداشت درست است كه عمل وي نيز مورد تاييد قرار خواهد گرفت يا اينكه اين برداشت درست نبوده و نهادهاي قانوني مفسر قانون اساسي چون شوراي نگهبان اين برداشت را قبول ندارند، در اين صورت حكم نهادهاي قانوني لازم بوده و بايد نظر خويش را اعلام كنند. به ظاهر فعلا دو نوع برداشت از حدود وظايف رييسجمهور وجود دارد و ضرورت تفسير در اين مورد به چشم ميخورد.
دوم اينكه اگر رييسجمهوري اين اقدام را جزو وظايف خود ميداند و قانون يا برداشت موثر تفسيري معارض نيز وجود ندارد؛ اقدام به نيتكاوي از دليل درخواست رييسجمهور درست نبوده و نميتوان به دليل شك در نيت مانع اجراي وظيفه قانوني شد.
سوم؛ اين وظيفه تحليلگران است كه آثار و نتايج يا اهداف محتمل پشت پرده اين درخواست را در صورت وجود داشتن مورد واكاوي قرار دهند و نهادهاي قانوني نبايد اقدامات خود را تابع تحليلهاي گماني اهل سياست كنند.
انگيزه وي براي انتشار علني نامهاش در پاسخ به نامه خيلي محرمانه رييس قوه قضاييه چه ميدانيد؟
به عنوان تحليلگر فضاي سياسي ايران معتقدم احمدينژاد با اين اقدام كوشيده است در صحنه شطرنج ايران، رييس قوه قضاييه و برادر يكي از رقباي سرسخت خود را كيش دهد. با اين حركت احمدينژاد خواسته است يك بازي دو سر برد براي خود و دو سر باخت براي رييس قوه قضاييه را سامان دهد، زيرا اگر به او اجازه دهند كه از اوين ديدار كند؛ چون اكثر زندانيان معمولا حق به جانب بوده و خود را بيگناه تلقي ميكنند لذا در ديدار از بيگناهي خود ياد خواهند كرد و رييسجمهور همين نظرات را اگر به صحنه عمومي بكشاند ولو اساسا منطق حقوقي نداشته باشد ضربهيي به قوه قضاييه تلقي خواهد شد ضمن آنكه رييسجمهور به اين وسيله حق نظارت و برتري خود را بر قوه قضاييه تثبيت كرده است.
ولي اگر به او اجازه ديدار از زندان داده نشود كه ظاهرا ممانعتهاي قانوني صريحي در اين راستا وجود دارد در اين حالت نيز اين ذهنيت، البته نادرست، در اذهان به وجود خواهد آمد كه در زندانها چه ميگذرد كه حتي به رييسجمهور اجازه نميدهند به آنجا سركشي كند!!! لذا از لحاظ بازيگرداني سياسي، كيش سختي به قوه قضاييه داده ميشود كه البته واقعا آن را ضربه به اعتماد مردم در اين شرايط ميدانم. هر چند معتقدم شفافيت در كار قوه قضاييه لازم است.
آيا به نظر شما صرفا ملاقات با جوانفكر انگيزه رييسجمهور در اصرار بر بازديد از زندان است يا اينكه اين مساله آغازي بر اقداماتي است كه بايد در آيندهيي نزديك از رييسجمهور انتظار داشته باشيم؟
ملاقات با جوانفكر در اين طراحيها اصلا محلي از اعراب ندارد و به گمانم بازي بزرگي طراحي شده كه جوانفكر يا كسان ديگر نميتوانند انگيزه مهمي براي آن به شمار روند.
تحليل شما از نحوه مواجهه احمدينژاد با اين مساله چيست و نتيجه آن را چطور ارزيابي ميكنيد؟
احمدينژاد بازي بزرگ و ادامهداري را آغاز كرده است؛ بر اين باورم او در پي مديريت افكار عمومي از طريق خبرسازي و سوژهآفريني است؛ روشي كه در آن تخصص غريزي دارد. فكر ميكنم بازي احمدينژاد اگر در گامهاي اوليه خود موفق شود و تحت كنترل قرار نگيرد قرار است افراد شناختهشده زيادي را به مرور در بر بگيرد.