bato-adv
کد خبر: ۱۲۰۹۹۷
بلیک هونشل، مدیر مسئول نشریه فارن پالسی:

مواضع رامنی در قبال ایران، همان مواضع اوباما است

اگر سخنرانی شدید الحن علیه ایران یک ورزش در المپیک بود، میت رامنی پس از سفر هفته جاری خود به اسرائیل برنده مدال طلا می شد.
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۲ - ۱۱ مرداد ۱۳۹۱

فرارو- بلیک هونشل، مدیر مسئول نشریه فارن پالسی در گزارشی اختصاصی برای سی ان ان به بررسی سفر میت رامنی، نامزد جمهوری خواه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به اسرائیل پرداخته و سیاست های وی در قبال ایران را جدا از سیاست های باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا نمی داند. 

به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از سی ان ان، هونشل تحلیل خود را اینگونه آغاز می کند: اگر سخنرانی شدید الحن علیه ایران یک ورزش در المپیک بود، میت رامنی پس از سفر هفته جاری خود به اسرائیل برنده مدال طلا می شد. 

نامزد احتمالی جمهوری خواهان با لحنی قاطع خطاب به جمعیتی در بیت المقدس گفت: «ما یک وظیفه خطیر و یک ضرورت اخلاقی داریم و آن اینکه مانع دستیابی ایران به اهداف بدخواهانه اش شویم.» وی تاکید کرد که برای جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای، هیچ گزینه ای نباید نادیده گرفته شود. 

دان سنور، مشاور ارشد خاورمیانه رامنی که سابقاً سخنگوی جورج بوش در عراق بود نیز با بیان اینکه رامنی پس از دستیابی به سمت ریاست جمهوری چراغ سبز حمله به ایران را به اسرائیل می دهد، توجهاتی را به سوی خود جلب کرد. وی با تاکید بر اینکه آمریکا باید «هر کاری که می تواند» برای جلوگیری از هسته ای شدن ایران انجام دهد، گفت: «و اگر اسرائیل برای متوقف کردن ایران در مسیر توسعه هسته ای مجبور به حمله به ایران شود، فرماندار به این تصمیم احترام خواهد گذاشت.» 

چنین بیاناتی می تواند بیانگر یک کوچ واقعی از سیاست های دو رئیس جمهور قبلی آمریکا باشد که به دنبال باز داشتن اسرائیل از به دست گرفتن مسائل بودند، حرکتی خطرناک که می تواند خاورمیانه را به آتش بکشد. 

آیا فرماندار سابق ماساچوست رویکردی جدید را اتخاذ کرده است؟ بدیهی است که نه. رامنی از تکرار بیانات سنور اجتناب کرده و کمپین وی در تصریح سخنان مطرح شده اعلام کرد: «فرماندار رامنی معتقد است ما باید تمام اقدامات را برای ممانعت از هسته ای شدن رژیم ایران به کار گیریم و وی امیدوار است که اقدامات دیپلماتیک و اقتصادی ما را به این مهم برساند. در تحلیل نهایی اظهارات رامنی باید گفت، به اعتقاد ایشان هیچ گزینه ای نباید کنار گذاشته شود. رامنی حق اسرائیل برای دفاع از خود را به رسمیت می شناسد و این را حق آمریکا هم می داند که از اسرئیل حمایت کند.» 

اگر این بیانیه تشریحی به شدت شبیه به مواضع باراک اوباما است، به این دلیل است که واقعاً همان مواضع اوباما است. همانطور که وی اوایل سال جاری میلادی در مصاحبه با مجله آتلانتیک آمریکا مطرح کرد: «نخست وزیر، وزیر دفاع و دیگر اعضای دولت اسرائیل باید در نهایت خودشان در مورد آنچه که به نفع امنیت اسرائیل است تصمیم بگیرند، و مسلماً من نباید به آنها بگویم که چه چیز به نفع شان است.» 

رامنی معتقد است که رهبران ایران اظهارات بازدارنده اوباما مبنی بر اینکه «تمام گزینه ها روی میز است» را جدی نمی گیرند، موقعیتی که به اعتقاد وی اگر آمریکایی ها رئیس جمهور جدیدی را انتخاب کنند، تغییر می کند. شاید در این صورت، زمانیکه آمریکا صدام حسین در عراق را به زور سرنگون کرد و تهدیدات خود را معطوف به نزدیک شدن به تنگه هرمز کرد و هشدارهایی نیز از جانب مقامات وزارت دفاع آمریکا مطرح شد، رنگ از روی ایران می پرید. 

اما لفاظی های اوباما به اندازه رامنی تند هستند و تنها تفاوت شاید این باشد که با دقت و سنجیدگی بیشتری مطرح می شوند. اوباما در ادامه مصاحبه با آتلانتیک به صورت غیرمستقیم به گزینه نظامی اشاره کرده و گفت: «به عنوان رئیس جمهور آمریکا، بلوف نمی زنم.» 

گزارشگران و سیاست دوستان واشنگتن سال ها است که بازی «آیا آنها حمله می کنند یا نمی کنند؟» را در مورد ایران اجرا کرده اند. و تا چند وقت اخیر نیز اجماع نظر بر این بود که اسرائیل و آمریکا در واقع بلوف می زنند تا دیگر قدرت های بزرگ جهان را با اعمال تحریم های سخت تر همراه کنند و آنها مجبور بودند برای رسیدن به هدفشان، این قدرت ها را متقاعد کنند که به واقع حمله ای جدی در دستور کار است. 

اما حالا با نزدیک شدن ایران به منطقه ای که به گفته ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل «منطقه امن» است و نزدیکتر شدن به دستیابی به توانایی غنی سازی اورانیوم کافی در نقطه ای دور از دسترس بمب های اسرائیل که توقف روند هسته ای شدن ایران را غیرممکن می کند، به نظر می رسد این اجماع در حال تغییر است. 

رهبران نظامی آمریکا متذکر شده اند که آمریکا زمان بیشتری در اختیار دارد؛ به اعتقاد آنها اگر ایران واقعاً به دنبال ساخت بمب باشد، بمب افکن های B-52 و بمب های پناهگاه شکن آمریکایی هنوز هم می توانند موانعی را ایجاد کنند. و با توجه به اینکه آژانس بین المللی انرژی اتمی با تمام تردیدهایش در مورد اهداف هسته ای ایران، هرگز قاطعانه مشخص نکرده که ایران خواستار سلاح باشد، شاید سال ها تا زمان چنین حمله احتمالی فاصله داشته باشیم، البته اگر چنین حمله اصلاً اتفاق بیافتد. 

هنوز هم دیپلماسی و تحریم ها می توانند با ارائه فرصت بیشتر نشان دهند که قادر به تغییر رویکرد رهبران ایران هستند. ایران سه دهه است که تحت تحریم قرار دارد، از جنگی ویرانگر با عراق عبور کرده و کشوری نیست که به راحتی تحت فشار، خم شود. 

در چنین شرایطی با توجه به میزان سیاسی شدن این زورآزمایی، تصور توافقنامه ای که هر دو طرف پذیرای آن باشند، چندان آسان نیست. در این زمینه نیز تفاوت میان رامنی و اوباما واقعاً مهم نیست- رامنی غنی سازی اورانیوم به هر میزانی را رد می کند و این در حالی است که اوباما بخشی از آن را می پذیرد- چراکه هیچ یک از این دو دیدگاه برای کسب مجوز ورود بازرسان به تهران کافی نیست. 

شاید آخرین امید برای صلح نوعی توافق ضمنی باشد: اینکه ایران از خطوط قرمز عبور نکند و ما بمباران نکنیم. به عبارت دیگر، تقریباً همان قرار اعلام نشده ای که هم اکنون داریم. اما چنین روندی تا کی دوام می آورد؟ 

افروز
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۵/۱۳
عکس موجود ,خود به تنهایی گویای حقایق جالبی است. رامنی مثل یک سگ وفادار با گوشهای خوابیده در کنار اربابش دم تکان میدهد.من فکر میکنم این حرفها همه قصّه کلثوم ننه هست و نهایتاً چهارتا تیر الکی شلیک میشود که بوی باروت صحنه تاتر را واقعیتر نشان دهد.هدف اعراب هستند و دلارهای بادآوردهشان که جان میدهد برای تزریق به جامعه بیش از حدّ مصرفی آمریکا و اقتصاد از چین رو دست خورده اروپا !
خشایار
GERMANY
۲۲:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۵/۱۲
مواضع رامنی در قبال ایران ، همان مواضع اوباما است . مخاطبین محترم ؛ بقول آقای دکتر مهدی مطهرنیا در نوشته اش تحت عنوان ؛؛ هدف از تحریم های علیه ایران تسلط بر نئوهارتلند است .؛؛ ایشان می فرمایند ؛ به عنوان یک آینده پژوه سیاسی معتقدم غرب خواهان عقب نشینی ایران هسته ای نیست و اساسا هدف غرب مانع شدن از ادامه فعالیت های صلح آمیز هسته ای و یا جلوگیری از دستیابی به سلاح غیر متعارف نیست . ؛؛ هدف آمریکا از اعمال تحریم ها و محدودیت ها ی شدید ، ایجاد یک فضای جنگ نامتعادل با تمرکز نگاه به پرونده هسته ای برای تسلط بر نئوهارتلند به منظور غلبه بر مقابله جمهوری اسلامی ایران با غرب است . ؛؛ نئوهارتلند ، خاورمیانه جدید و قلب آن خلیج فارس است که تسلط بر آن اکنون به اولویت استراتژیک ایالات متحده آمریکا به منظور حفظ ابر قدرتی در جهان آینده است . ؛؛ اولویت استراتژیک ایالات متحده آمریکا در قرن بیست و یکم تسلط بر آسیای خاور و رهبری چین است که دستیابی به این اهداف نیازمند تحقق پیش زمینه هائی است که در راس آن تسلط بر نئوهارتلند ، قرار دارد . ؛؛ بی تردید آمریکا در پی آن است تا تحریم های فشرده ، پردامنه و در عین حال فرسایشی را علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال کند تا از این طریق اولویت های استراتژیک خود با تحت فشار قرار دادن کشوری که قصد مقابله با غرب دارد را محقق کند . ؛؛ هم اکنون تحریم های آمریکا در نوع مواجهه با کشورهائی همچون چین بیانگر دقیق بودن نوع تحریم ها است تا از یک سو قیمت نفت در بازار جهانی کنترل شود و از سوی دیگر تحریم های فلج کننده یکجانبه را همه گیر و فراگیر کند . مخاطبین محترم ؛ آقای دکتر مهدی مطهرنیا در نوشته ی دیگری تحت عنوان ؛؛ در سوریه چه رخ خواهد داد ؟ می فرمایند ؛؛ کوفی عنان بارها و بارها بر نقش موتر ایران در سوریه تاکید می کند و بدین گونه افکار عمومی را به این سمت سوق میدهد که نقش اصلی در سوریه را نه کشور روسیه بلکه ایران ایفا می کند تا تحت پوشش بزرگ نمائی تهدید سوریه ، تهدید موجودیت جمهوری اسلامی ایران را افزایش و اجماع منطقه ای و بین المللی را علیه ایران تقویت کند . ؛؛ آنچه که در سوریه امروز می گذرد نشان دهنده یک شیب مدیریت شده برای انتقال بحران سوریه از منطق شکوفائی به اوج شکوفائی است . ؛؛ اما اگر بخواهیم سفرهای عنان را در بافت متن تحولات سوریه نگاه کنیم ، کارکردی دیگر پیدا می کند و این کارکرد در واقع انتقال وضعیت شکوفائی بحران به اوج بحران به طریق مدیریت شده و هوشمندانه است . ؛؛ عنان دربافت متنی قرار گرفته است که آمریکا در چارچوب تئوری جنگ های نامتعادل آن را مدیریت می کند . ؛؛ لذا آمریکا بر آن است که با سفرهای کوفی عنان و حمایت از تلاش های دیپلماتیک وی زمینه پرور اعمال قدرت نرم در راستای توجیه پذیری و مشروعیت سازی برای اعمال قدرت سخت احتمالی در آینده زمان شود . ؛؛ نگاه آمریکائی ها و غربی ها به تلاش های کوفی عنان نگاهی دو منظوره است . از یکسو تلاش می کنند کوفی عنان تحرک دیپلماتیک خود را به گونه ای به فرجام برساند که تغییر بشار اسد بدون درگیری نظامی و بر اساس پارادایم منابع کمتر به میدان بردن و منابع بیشتر بدست آوردن حاصل گردد . خشایار از آلمان .
شاهرخ
GERMANY
۱۹:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۵/۱۲
خواننده گان محترم ؛ هشیار باشید . دیری است که امپریالیست ها بویژه امپریالیسم امریکا ، انگستان و دولت اسرائیل توطئه ی تجاوز به خاک ایران مستقل و انقلابی را تدارک می بینند . اکنون گویا هنگام آن فرا رسیده که به انجام آن بپردازند .! قصد آنها اینست که بساط استقلال انقلاب مردم نجیب ، قهرمان و مسلمان ایران را برچینند ،! و خوان یغمای استعمار کلاسیک را بخاطر غارت منابع طبیعی ایران و برخورداری از شرایط ممتاز مادی ، انسانی و جغرافیائی آن بگسترانند . مردم ما که با انقلاب بهمن 1357 سلطه ی امپریالیست ها بویژه امپریالیسم امریکا را همراه با نوکر فرمانبردار ، زبون و فاسد آن ، از سرزمین پاک ایران بیرون انداختند ، اینک بار دیگر شاهد توطئه ی تازه ی امپریالیست ها بویژه امریکا ، انگلستان و دستیارشان دولت اسرائیل برای انجام کودتای دیگری اند ، نظیر کودتای 28 مرداد تا جوانکی فرمانبر را بر تخت سلطنت بنشانند و خود زمام امور را بدست گیرند . در جهان کنونی که اقتصاد جهانی میشود ، سرمایه های بزرگ در هم میامیزند و ابعاد بیسابقه ای می یابند ، در جهانی که راه برای گشت و گذار بلامانع سرمایه گشوده و هموار میشود و سرمایه افسار گسیخته همه ی مرزها را در مینوردد و ملت ها و کشورها را زیر پای خود له میکند ، کشور مستقل و انقلابی ما نه تنها اهرمی در منطقه ی خاور میانه بلکه پس از فروپاشی اتحاد شوروی ، نقطه ای حساس برای دست اندازی و نفوذ در کشورهای تازه استقلال یافته ی آسیای میانه است ، نقطه ای استراتژیک در مبارزه با رقیبان امپریالیست بشمار میرود . استقلال انقلاب مردم ایران بهر تقدیر نیروئی است که در برابر مطامع و آزمندیهای امپریالیست ها بویژه امریکا ، انگستان و دولت اسرائیل ایستاده است . خواننده گان محترم ؛ علت و هدف توطئه های گوناگون امریکا ، انگستان و دولت اسرائیل ، در آوردن ایران در جرگه ی کشورهای تحت فرمان خود و پیشبرد منافع و مطامع خویش و فرمانروائی بر سراسر جهان است . امپریالیست ها همیشه به خاک ایران به چشم طمع نگریسته اند و در انتظار فرصتی مساعد ایستاده اند تا غنیمتی را که با هزینه های فراوان ، در انقلاب بهمن سال 1357 توسط قهرمانی ها و جانفشانی های مردم ایران از دست داده بودند ، دوباره بخود باز گردانند . این فرصت اکنون فعلیت یافته است ،! شواهد و قرائن نشان میدهند که تجاوز به استقلال انقلاب مردم ایران ، در تخیل بیمار گونه ی امپریالیست ها بویژه امریکا ، انگستان و دولت اسرائیل است .
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۳
مجله فرارو