bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۱۴۶۳۵

'هویت سیاسی' و مسئله 'چرخش قدرت' در خاورمیانه

چرا مسئله «چرخش قدرت» سیاسی در غالب کشورهای خاورمیانه، در مقایسه با کشورهای توسعه یافته، این چنین خشونت بار است؟ آیا نسبتی میان هویتهای سیاسی شهروندان از یک سو و نوع کنش و گروهبندیهای سیاسی آنها از سوی دیگر وجود دارد؟ نگارنده در این یادداشت کوتاه تلاش می کند تا به زبانی روشن محتمل ترین پاسخها را برای این پرسشهای اساسی برشمارد و دست آخر به بررسی این مسئله می پردازد که آیا راه حلی برای اینکه در آینده، عرصه سیاست خاورمیانه دیگر اینچنین «مملو از اجساد» نباشد وجود دارد؟
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۲ - ۱۴ خرداد ۱۳۹۱
چکیده: چرا مسئله «چرخش قدرت» سیاسی در غالب کشورهای خاورمیانه، در مقایسه با کشورهای توسعه یافته، این چنین خشونت بار است؟ آیا نسبتی میان هویتهای سیاسی شهروندان از یک سو و نوع کنش و گروهبندیهای سیاسی آنها از سوی دیگر وجود دارد؟ نگارنده در این یادداشت کوتاه تلاش می کند تا به زبانی روشن محتمل ترین پاسخها را برای این پرسشهای اساسی برشمارد و دست آخر به بررسی این مسئله می پردازد که آیا راه حلی برای اینکه در آینده، عرصه سیاست خاورمیانه دیگر اینچنین «مملو از اجساد» نباشد وجود دارد؟

فرارو- قاسم توکلی؛ سیاست اساساً امری اجتماعی است و از آنجا که در عالم واقعی منابع و فرصتها محدودند، گروههای سیاسی همواره برای کسب بیشترین سهم از این منابع و فرصتها با یکدیگر در نبرد و رقابت بوده اند و تاریخ بشر چیزی جز این به یاد ندارد.

جدای از ماهیت «رقابت آمیز» سیاست، که در طول تاریخ هرگز تغییر نیافته، نوع گروهبندیهای سیاسی و نحوه رویارویی این گروهها با یکدیگر بویژه در طی چند سده اخیر دچار تغییرات عمیقی شده است. به عبارتی اصل مسئله «رقابت» در سیاست همچنان پابرجاست اما چگونگی این رقابت و وسایل آن همگام با توسعه و تکامل جوامع بشری تغییر یافته و در برخی از کشورها شکل مسالمت آمیزتری به خود گرفته است. اما این اتفاق در همه جوامع به صورت یکسان رخ نداده، و موضوع «چرخش مسالمت آمیز یا خشونت بار قدرت سیاسی» نیز دقیقاً به همین مسئله ربط پیدا می کند.

چرا رقابتهای سیاسی در جوامع مختلف متفاوت است؟
پرسشی که این مقاله پیش می کشد این است که «چرا رقابت گروههای سیاسی در جوامع مختلف تا این حد با یکدیگر متفاوت است؟» برای روشن شدن موضوع بهتر است از چند مثال عینی استفاده کنیم:

کشور فرانسه طی ماه گذشته شاهد رقابت گروههای سیاسی چپگرا و راستگرا بود، رقابتی که به «چرخش قدرت» به سود چپ گرایان منجر شد و این گردش قدرت سیاسی برخلاف آنچه که در کشورهای خاورمیانه اتفاق می افتد، به شکل کاملاً مسالمت آمیزی رخ داد. در خاورمیانه طی یک سال اخیر حداقل دهها هزار نفر فقط به خاطر تلاش برای «چرخش قدرت سیاسی» جان خود را از دست داده اند!

در فرانسه سارکوزی به عنوان یک راستگرای دو آتشه کاخ الیزه را برای اولاند خالی کرد و یک شبه با رویاهای بزرگ سیاسی خود در نظام بین الملل و برنامه های اقتصادی اش برای خروج اتحادیه اروپا از بحران، خداحافظی نمود. اما کمی آنسوتر در جهان عرب کسانی چون قذافی، مبارک، اسد، آل خلیفه، عبدالله صالح و... نشان دادند که به خاطر حفظ قدرت سیاسی نه تنها حاضرند دهها هزار نفر از شهروندانشان را قتل عام کنند بلکه تا جایی بر این مسئله پافشاری می کنند که بعضاً حتی خود و اعضای خانواده شان را نیز به کشتن می دهند!

چرا فرایند «چرخش قدرت سیاسی» در جوامع مختلف تا این حد متفاوت است؟ چرا نوع رقابت گروههای سیاسی گاهی به شکل افسار گسیخته ای خشونت بار می شود؟ شاید بررسی نوع شکل گیری گروهبندیهای سیاسی در این جوامع بتواند پاسخی محتمل به این پرسشها بدهد.

انواع گروهبندیهای سیاسی
مبنای شکل گیری گروهبندیهای سیاسی در همه جوامع به دو نوع کلی تقسیم می شود: یا مبنای موروثی دارند یا مبنای انتخابی. گروهبندیهای سیاسی موروثی بیشتر حول محور مسائل فرهنگی (بویژه مذهبی و زبانی) و نژادی شکل می گیرند و گروهبندیهای سیاسی انتخابی حول محور مسائل اجتماعی و اقتصادی.

گروهبندیهای موروثی و فرهنگ سیاسی منازعه گرا
در کشورهای کمتر توسعه یافته مرزهای دینی، مذهبی، زبانی، قومی و نژادی اجتماعات انسانی را از یکدیگر تفکیک می کند و گروهبندیهای سیاسی نیز بالتبع حول هویتهای انتسابی و موروثی شکل می گیرند. نتیجه این نوع گروهبندی شکل گیری «فرهنگ سیاسی منازعه گرا» ست.

افرادی که عقاید سیاسی شان را، نه خود، که اجتماع فرهنگی که در بطن آن بدنیا آمده و بزرگ شده اند انتخاب می کند همواره به جهان و انسانهای پیرامون از منظر تنگ و محدود علایق قومی، مذهبی و نژادی می نگرند.

در چنین فرهنگ سیاسی ای منافع ملی، هویت ملی، امنیت ملی، حقوق بشر، قانون، حقوق سایر اقلیتها و... در برابر منافع و عصبیتهای سنتی و موروثی محلی از اعراب ندارند و چنانچه یک گروه سیاسی در منازعات خشونت بار قدرت دست بالا را پیدا کند، نه تنها تن به فرایند «چرخش مسالمت آمیز قدرت» نخواهد داد بلکه تمام تلاش خود را به کار خواهد برد تا گروههای رقیب را نابود یا تا حد امکان سرکوب و تضعیف نماید.

در فرهنگهای سیاسی منازعه گرا، اساساً تعریف مشخص و واحدی از «ملت» وجود ندارد از همین روست که برای حاکمان، مفهوم «دشمن» ما به ازای درونی پیدا می کند و با این دستاویز در برابر شهروندان معترضی که متعلق به قوم و قبیله یا زبان و مذهب و مرام آنها نیستند سبعیتی مافوق تصور نشان می دهند.

گروهبندیهای سیاسی انتخابی و فرهنگ وفاق گرا
در مقابل، در کشورهایی که جامعه مدنی در آنها تکامل یافته و مناسبات مدرن اقتصادی و اجتماعی نهادینه شده است، گروهبندیهای سیاسی بیشتر مبنای اکتسابی و انتخابی به خود می گیرند تا موروثی.

در چنین جوامعی شهروندان این فرصت را می یابند که هم به بلوغ کامل سیاسی و اجتماعی رسیده و هم خود انتخاب کنند که به کدام حزب، اتحادیه، سندیکا، انجمن یا... بپیوندند. کنش سیاسی چنین شهروندانی «برانگیخته شده» از سوی «هویتهای موروثی» نیست بلکه به صورت «خودانگیخته» و با اتکا به «هویتهای اکتسابی» صورت می گیرد.

از آنجا که عقاید و رفتار سیاسی شهروندان در چنین جوامعی در قالب احزاب قانونی و نهادمند تنظیم و تالیف می گردد، بالتبع فرهنگ سیاسی برآمده از آن نیز «وفاق گرا» خواهد بود. در این فرهنگ سیاسی هم حاکمان سیاسی و هم شهروندان اصل «چرخش مسالمت آمیز قدرت» را پذیرفته و آن را ضامن بقا و ثبات بلند مدت حیات اجتماعی و سیاسی خود می دانند.

برای ارائه یک جمع بندی ساده از این بخش بار دیگر پرسش نخست مقاله را پیش می کشیم: «چرا نوع رقابت گروههای سیاسی در جوامع مختلف با یکدیگر تفاوت دارد؟» محتمل ترین پاسخ: «رقابت های سیاسی در جوامع مختلف تابعی از فرهنگ سیاسی آنهاست که البته فرهنگ سیاسی خود تابعی از معیارهای عینی چون میزان توسعه یافتگی، گستره و نفوذ مناسبات اقتصادی مدرن و... می باشد. واضح است که پایین بودن سطح این معیارهای عینی زمینه مساعدی برای شکل گیری «گروهبندیهای سیاسی موروثی» و بالتبع «فرهنگ سیاسی منازعه گرا» و بالا بودن سطح این معیارها زمینه مساعد برای «گروهبندیهای سیاسی انتخابی» و بالتبع «فرهنگ سیاسی وفاق گرا» فراهم می آورد.»


گروهبندیهای سیاسی در خاورمیانه
بر مبنای آنچه که از تحولات سیاسی و منازعات خشونت بار حداقل یک سال اخیر کشورهای خاورمیانه و جنوب غرب آسیا می دانیم، می توان این ادعا را طرح کرد که «گروهبندیهای سیاسی در این جوامع غالباً مبنایی موروثی و انتسابی داشته و نتیجه آن؛ فرهنگ سیاسی منازعه گرا بوده است.»

در لیبی و یمن ائتلافی از افسران کودتاگر ارتش و قبیله های متحدشان برای بیش از چند دهه سایر گروههای رقیب را (که البته آنها هم چیزی جز ائتلافی از قبایل مخالف نبودند) سرکوب کرده اند. در بحرین، سوریه، عراق، افغانستان، پاکستان، ترکیه و عربستان هم کنشهای سیاسی خشونت بار عمدتاً ناشی از گروهبندیهای سیاسی با مبنای موروثی و فرهنگی (بیشتر مذهبی و تا حدی زبانی) بوده است.

محتمل ترین راه حل
کشورهای چند فرهنگی در خاورمیانه که در حقیقت موزائیکی از اقوام و زبانها و مذاهب مختلف اند برای حفظ بقا و امنیت پایدار چاره ای جز تکوین و تکامل جامعه خود ندارند. تا زمانی که بسترهای اقتصادی، آموزشی و اجتماعی لازم برای بلوغ سیاسی شهروندان و دولتمردان فراهم نیاید، کنش سیاسی آنها صرفاً متاثر از هویتهای موروثی و عصبیتهای سنتی خواهد بود.

باید درهای اقتصاد این کشورها رو به جهان خارج باز گردند، البته اقتصاد نه بر محور فروش مواد خام که باید بر محور تولید و ارائه خدمات در سطح جهانی استوار گردد، دولتمردان باید بیاموزند که به جهانی شدن به چشم فرصت نگاه کنند نه تهدید، فعالیتهای سیاسی باید در قالب احزاب صورت بندی شود، احزابی که منافع تمام گروههای موجود در جامعه مدنی را مدنظر قرار دهند و...

شاید بتوان (با خوشبینی) امیدوار بود که در صورت تحقق بسترهای عینی لازم، شهروندان این کشورها به بلوغ سیاسی مطلوب برای «انتخاب خودانگیخته» نوع کنش سیاسی شان دست یابند و شاهد گذار فرهنگهای سیاسی منازعه گرا به فرهنگهای سیاسی وفاق گرا باشیم. این گذار فقط یک انتخاب نیست بلکه یک ضرورت حیاتی نیز است چرا که تنها با گام گذاشتن در چنین راهی است که می توانیم امیدوار باشیم عرصه سیاست خاورمیانه در آینده دیگر «مملو از اجساد» نباشد.
نسیم
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۴۳ - ۱۳۹۱/۰۳/۱۵
فکر می کنم در این مقاله یک مسئله فراموش شده و اون "خواست سیاسی" حاکمان در کشورهای کمتر توسعه یافته است. تا زمانی که فرهنگ سیاسی که منبع اصلی آن دولت و دولتمردان هستند، تمایلی به تغییر و دگرگونی در نوع و نحوه فرهنگ سیاسی خود نداشته باشند که البته تاریخ هم ثابت کرده که ندارند گروه بندیهای سیاسی نیز در این بازی قدرت اصل بنیادین "انتخاب خود انگیخته" را به عنوان بهترین نوع کنش سیاسی در نظر نخواهند گرفت.
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۱
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین