bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۱۱۷۰۷

بازيگران اسب نيستند!

«متاسفانه برخی کارگردانان فکر می‌کنند به جای انسان، با اسب سر و کار دارند. آدم، اسب را کنترل می‌کند. البته کارگرداناني این‌چنینی، یکی دو بار به پست من خوردند. کارگردانان این‌چنینی بهتر است بروند گله‌دار بشوند.»
تاریخ انتشار: ۱۷:۱۲ - ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۱

«متاسفانه برخی کارگردانان فکر می‌کنند به جای انسان، با اسب سر و کار دارند. آدم، اسب را کنترل می‌کند. البته کارگرداناني این‌چنینی، یکی دو بار به پست من خوردند. کارگردانان این‌چنینی بهتر است بروند گله‌دار بشوند.»

 اين‌ بخش‌هايي از سخنان «حامد بهداد» بازيگر در گفت‌‌وگو با روزنامه «تهران امروز» است كه اين روزها فيلم‌هاي «نارنجي‌پوش» و «انتهاي خيابان هشتم» با بازي او روي پرده هستند.

بخش های از گفت و گوی پر حاشیه و خواندنی بهداد به این شرح است:


  • من دارم کار می‌کنم. من تا معروف شوم در خیلی از کارهای ضعیف بازی کردم که «قبرستان غیرانتفاعی» در مقابل آنها کازابلانکاست. من تا به اینجا برسم خیلی زحمت کشیدم. امرار معاش، حق طبیعی من است. چرا همواره باید یک فیلم خوب به من کمک کند تا درآمدی کسب کنم. من از کارگردانی مانند عبدالرضا کاهانی پولی نگرفتم، من با مهرجویی یا کیمیایی، سفید امضا می‌کنم. جامعه، آزاری به من نمی‌رساند، این من هستم که از امتیازاتم کم می‌کنم. پول، جاهای دیگری می‌رود. ارقام میلیاردی به دلار در دست کسانی است که ما این‌ها را نمی‌بینیم و اصلا نمی‌دانیم این افراد چه کسانی هستند. من در صنف فقیری به نام «سینما» مشغول فعالیت هستم.
  • همان‌طور که توقع‌ها را خودم بردم بالا، خودم هم آن را پايين می‌آورم. ببین! من برای حقیقت کار کردم؛ بنابراین مردم طرفدار حقیقت هستند و این حقیقت است که برایش کف می‌زنند و سوت می‌کشند. من این خیل مشتاق را مربوط به خودم نمی‌دانم.
  • در یک فیلم باید کارگردانی حاکم باشد تا تو را اذیت کند. نباید همین‌طور تو را به حال خودت رها کند بلکه باید به شکلی اصولی، دست و پای تو را باز کند. متاسفانه برخی کارگردانان فکر می‌کنند به جای انسان، با اسب سر و کار دارند. آدم، اسب را کنترل می‌کند. البته کارگرداناني این‌چنینی یکی،دو بار به پست من خوردند. کارگردانان این‌چنینی بهتر است بروند گله‌دار بشوند.
  • وقتی با انسان مواجهی و سنگ انسان بودن را به سینه می‌زنی، باید بدانی که با چیزی به نام ذهن مواجه هستی. در کارگردان باید با ذهن من مواجه شوی و آن شیطنت‌های ذهن را که دست آدمی نیست، کنترل کنی تا از بازیگری که خودت انتخابش کردی، بهترین استفاده را به عمل آوری. البته سوءتفاهم نشود. منظور حرف‌های من اصلا سیروس الوند نیست. طبق سوالی که پرسیدی می‌گویم شاید شیوه بازیگردانی آقای الوند در آن فیلم،در مورد من اشتباه بوده باشد.
  • بله در بازیگری ام اشکال هست. البته ایرادی ندارد. من روی فن بیانم کار کردم. ایراد کوچکی دارد و اینکه کمی تند حرف می‌زنم. سرعت حرف زدنم بالاست و دلیلش این است که در دوران دانشجویی‌ام نتوانستم صدایم را پرورش دهم. میکروفون هم تونالیته صدای من را به صورت کامل جذب نمی‌کند و دوستان هم در موقع صداگذاری، در مورد لول صدایم مراعات نمی‌کنند.
  • معنی ستاره را نمی‌دانم. به نظرم بازیگر باید مثل مارلون براندو همه چیز را با هم داشته باشد. در اینجا سینما امری بسیار چیپ است که یک قصه سفارشی و فرمایشی به آن می‌دهند و دوستانی که هیچ سوادی در زمینه سینما ندارند در برنامه «هفت» به عنوان کارشناس حاضر می‌شوند. در حالی که هیچ سررشته‌ای از سینما ندارند. طوری شده که به دست این‌ها دوربین داده‌اند و این‌ها هم چهار تا جوک و جمله را جمع کرده‌اند کنار هم و اسمش را فیلمنامه گذاشتند. از آن طرف برنامه، مصاحبه مهرجویی است که فلسفه و دانش از آن می‌بارد و از طرف دیگر کارشناسی که اصلا دیالوگ سینمایی را نمی‌شناسد، اصلا هنر را نمی‌شناسد و این می‌شود که سینمای ما بدتر از افغانستان است. وقتی عباس کیارستمی در ژاپن فیلم می‌سازد، خب این یعنی چه؟ ..... این اسمش می‌شود ملوک الطوایفی که هر کسی راجع به سرنوشتش تصمیم می‌گیرد.
  • آن چیزی که در باره بازی من در فیلم انجولوپولوس همه جا پیچید شایعه بود و اصلا پیشنهاد مهمی نبود. آن جلسه هم جلسه‌ای الکی بود. اگر جدی بود که دنبالش را می‌گرفتم. دیدم پیشنهاد آنها آبکی است و اصلا سر و ته ندارد. من هم برگشتم تهران. آنچه مهم است این است كه در این شرایط، کمی از خودخوری‌های همديگر را دور بریزیم و به فکر سینما باشیم. طبیعی است که سرنوشت سینما و تئاتر ما به چنین روزی می‌افتد. اولش نان و پنیر است و دوم کلمه و ادبیات و فرهنگ. وقتی کسی گرسنه است چطور برود فیلم تماشا کند؟زندگی انسان باید اول تامین باشد تا بتواند افزایش پیدا و توسعه یابد اما مشکل آنجاست که ما برای این توسعه، برنامه‌ای نداریم.
  • من اولا سرگشته و شیدای آقای مهرجویی هستم. آقای جیرانی هم از دوستان خوب من است. اما کسالت داشتم و الان، همین‌طور که می‌بینی سرما خورده‌ام. اما خیلی دلم می‌خواست به‌ خاطر تشکر از مهرجویی و به‌خاطر طرفدارانم در این برنامه حاضر شوم که متاسفانه قسمت نشد.

ف.س.
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۵:۵۳ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۸
بدون تو و امثال مهرجویی و....... سینمای ایران که دیگه سینما نیست!!!
ف.س.
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۴:۵۷ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۸
بدون تو و امثال مهرجویی و....... سینمای ایران که دیگه سینما نیست!!!
ف.س.
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۸:۴۳ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۸
بی نظیره!
ف.س.
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۸:۲۴ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۸
بی نظیره!
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۰:۰۲ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۸
همان بهتر نیامدید!
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۵
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین