در نگاهي به گذشته تاريخي تجارت ايران با ديگر کشورها، ترياک جزء اصليترين کالاهاي صادراتي از زمان صفويه تا انقلاب بوده است. صفويه عصر طلايي تجارت ايران با ديگر کشورها، بهویژه کشورهاي اروپايي است و مهمترين کالاهايي که در اين دوره صادر ميشد، پشم، کرک، ابريشم و ترياک بودند.
نعمت احمدي- حقوقدان در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: دولت افغانستان تصميم گرفته از اين پس مواد مخدر مکشوفه را آتش نزند و زير نظر سازمان ملل متحد آنها را به شرکتهاي دارويي بفروشد. ماده مخدر استحصالي از ترياک، ماده اصلي بیشتر داروهاست. دولت افغانستان مدعي است مورفين موجود در ترياک افغانستان، بهترين و خالصترين مورفينها است؛ ادعايي که به واقعیت نزديک نيست و ترياک ايران از نظر خالصي و درصد مورفين، مقام اول را دارد.
در نگاهي به گذشته تاريخي تجارت ايران با ديگر کشورها، ترياک جزء اصليترين کالاهاي صادراتي از زمان صفويه تا انقلاب بوده است. صفويه عصر طلايي تجارت ايران با ديگر کشورها، بهویژه کشورهاي اروپايي است و مهمترين کالاهايي که در اين دوره صادر ميشد، پشم، کرک، ابريشم و ترياک بودند.
دکتر ويلم فلور، محقق و مورخ برجسته هلندي که سالهاست تحقيقات وسيعي درباره تاريخ ايران دارد، در تحقيقات عمده خود با استناد بر اسناد دسته اول کمپاني هلندي «واک» که در قرن ١٧ و ١٨ بيشترين تجارت را با ايران داشته، به روابط تجاري اين شرکت در تجارت ترياک با ايران اشاره دارد که در آن هزاران صندوق ترياک از طریق کمپاني واک از کشاورزان خريداري و به اروپا حمل ميشده است؛ اما کشت ترياک زير نظر دولت، برميگردد به دوره صدارت ميرزاتقيخان اميرکبير در سال ١٢٦٦ هجري قمري که ميرزاحسينخان سپهسالار سرکنسول وقت ايران در بمبئي بود.
گزارش مبسوطي از منافع کشت ترياک و تجارت صنعتي آن، نظر اميرکبير را به اين بخش از کشاورزي کشور جلب و ميرزاتقيخان در سال ١٢٦٨ فرمان کشت ترياک را در اراضي دولتي اطراف تهران صادر كرد و از اين تاريخ هرساله در گزارشهاي دولتي و تراز مالي ايالتها، اطلاعات بسيار وسيعي درباره کيفيت محصول، وضعيت تجارت و قيمت ترياک موجود است. زمان برداشت ترياک يا در اصطلاح «سرترياک» در ايران خرداد بوده است؛ در اين زمان، کارگران ماهر و باتجربه گرزهاي بوته ترياک را زخمي ميکردند تا شيرهای قهوهايرنگ از محل خراش خارج شود و پس از آن، با قاشقکهاي مخصوص، ماده تراوششده را در ظروف مسي ميريختند.
انحصار خريد ترياک به دستور اميرکبير در اختيار دولت بود و مأموران دولتي ترياکها را در ديگهاي دربسته و مهرومومشده تحويل ميگرفتند. در دوره صفويه، به نوشته شاردان، سياح معروف انگليسي، ديگهاي محتوي ترياک به اصفهان منتقل ميشد و در آنجا کارگران مخصوص ترياکمالي، شيرهها را روي تختههاي بزرگی ميريختند و مقابل آفتاب مالش ميدادند و به صورت لولههايی باريک درميآوردند. به گفته استاد دکتر باستانيپاريزي، در دوره قاجاريه بخشي از نيروي کارگري کشور در صنعت کاشت، داشت، برداشت و حملونقل ترياک زير نظر دولت فعاليت داشتند.
ديولافوا، سياح معروف، مينويسد: در ايران ترياکي که به مصرف کشيدن ميرسيد، با ترياک خام (ترياک طبي) تفاوت چنداني نداشت و تنها ترياک خام را مدت بيشتري مالش ميدادند تا رطوبتش کمتر شود (ايران، کلده، شوش، نوشته ژان ديولافوا، ترجمه عليمحمد فرهوشي). به نوشته شاردن، ترياک ايران به دلیل برخورداري از درصد بالاي مورفين نسبت به ترياک ترکيه و افغانستان، جايگاه ويژهاي در بازارهاي جهانی داشت. در کرمان، خراسان، اصفهان و فارس ترياک را به لحاظ رنگ آن به تعريض «زعفران» ميخواندند (از سير تا پياز، محمدابراهيم باستانيپاريزي). دکتر پولاک از نوعي ترياک تقلبي به سبب تقلب کشاورزان و افزودن برخي مواد مانند کنجد، نشاسته برنج، سفيده تخممرغ، سرب و مانند اينها به ترياک ياد ميکند که به ترياک ايران در بازارهاي جهاني لطمه زد و براي جلوگيري از صادرات ترياک تقلبي، کارشناسان خبره در زمان خريد ترياک، گواهي خلوص صادر ميکردند.
بنا بر تحقيقات دکتر فريدون آدميت از نخستين سال کشت ترياک به وسيله دولت و به دستور ميرزاتقيخان اميرکبير، اقداماتي برای رفع موانع ورود ترياک ايران از طریق کمپاني هندشرقي به هندوستان و سپس چين به عمل آمد و بر اثر اقدامات ميرزاتقيخان اميرکبير، زمينه براي فروش ترياک ايران هموار شد؛ تاجاييکه دولت هند قانون منع ورود ترياک ايران را ملغي كرد و ترياک رسما به صورت کالايي صادراتي وارد عرصه بينالمللي شد (اميرکبير و ايران، فريدون آدميت). با ورود ترياک ايران به بازارهاي بينالمللي و صرفه اقتصاديای که کاشت اين محصول براي کشاورزان داشت، به نوشته احمد اشرف در کتاب موانع تاريخي رشد سرمايهداري در ايران، گروهي از بازرگانان ايراني يکي از نخستين کمپانيها را براي نظارت مستقيم بر عملآوردن، بستهبندي و صدور ترياک به اروپا، چين و هنگکنگ در اصفهان تأسيس کردند.
در بوشهر نيز کمپاني ديگري به نوشته فريدون آدميت در کتاب انديشه ترقي و حکومت قانون تأسيس شد. از اين تاريخ، کشاورزان به دلیل سودآوري کشت ترياک، فاصله کم زمان کاشت تا برداشت و گردش نقدي پول حاصل از فروش ترياک، بیشتر اراضي مستعد کشاورزي در استانهاي مختلف کشور را به کشت آن اختصاص دادند...
تاجاييکه توليد گندم و جو از سال ١٢٧٦ هجري قمري به بعد، بهشدت کاهش يافت که آثار آن را در قحطي سالهاي ١٢٧٧- ١٢٧٩ و ١٢٨٨- ١٢٨٩ که باعث مرگومير يکونيم ميليون نفر شد، بعينه ميبينيم. بر اساس تحقيقات احمد اشرف در کتاب موانع رشد سرمايهداري در ايران، عمدهترين فعاليت اقتصادي بازرگانان ايراني در اواخر سده ١٣ و اوايل سده ١٤ قمري، گردآوري و صدور مواد خام مورد نياز بازارهاي خارجي بود که در اين ميان، ترياک کالايي فاسدنشدني و با ارزش افزودهاي بيش از گندم و جو بود که با توجه به وزن آن، بهراحتي نیز جابهجا ميشد.
در پي رکود بازار صادرات پنبه و شيوع بيماري کرم ابريشم در سال ١٢٨٢ که گزارش آن را در کتاب لرد کرزن ميخوانيم، بيش از هزارو ٨٠٠ کارگاه ابريشمبافي فقط در يزد ورشکسته شدند. در نتیجه کشاورزان توتکار که خوراک کرم ابريشم را تهيه ميديدند و از بيماری کرم ابريشم آسيب ديده بودند، کشت ترياک را که جنبه صادراتي داشت، مناسبتر از گندم و جو ديدند و توتستانهاي کرم ابريشم تبديل به مزارع کشت ترياک شد.
بنا بر تحقيق فريدون آدميت، عمده ثروت سپهسالار و حاج امينالضرب از راه تجارت رسمي ترياک بود. به اين بخش از گزارش رسمي تجارت بين انگليس و ايران بنا بر تحقيق احمد اشرف توجه کنيد- در دهه ١٢٩٠ هجري قمري ترياک نقش عمدهاي در توسعه بازرگاني خارجي ايران داشت، ترياک که براي مصرف به بازار چين و براي تهيه مورفين به انگليس و تأمين مصرف بازار داخلي کشت و صادر ميشد، به سرعت بازار ترکيه را شکست و از توليد ٣٠٠ جعبه و هر جعبه به وزن ١٩٥ پوند (هر پوند ٤٥٠ گرم) در سال ١٢٧٦ به مرز هشت هزار جعبه در ١٢٩٧ رسيد که از اين توليد هفتهزارو ٧٠٠ جعبه و هر جعبه به مبلغ ٤٥٠ تا ٥٣٩ دلار صادر ميشد. بنا بر پنجمين صورتجلسه کميسيون جامعه ملل، ايران پس از هند بزرگترين انبار ترياک جهان معرفي شده است. از اين طريق بود که تجار ايران به درآمدهاي سرشاري دست يافتند.
شماري از تجار برجسته ايراني نيز با اقامت در بنادر هنگکنگ و شانگهاي چين و تشکيل دفاتر خاص فروش ترياک موجب رونق تجارت ترياک ايران شدند. در منابع از ٧٤ تاجر عمده يا تجارتخانه معتبر کشور در دهه دوم سده ١٤ هجري قمري نام برده شده است که عمدتا در تجارت ترياک نيز دست داشتند که به طور متوسط سالانه ٢٤٠ هزار کيلو ترياک از راه مجاز به اروپا و خاور دور صادر شده و آمار رسمي آن به جامعه ملل ارائه شده است.
براي جلوگيري از تطويل کلام مطالعه اهل فن را به مدخل ترياک از دائرهالمعارف بزرگ اسلامي جلد پانزدهم تحقيق سرکار خانم مريم صادقي که مورد استفاده اين مقاله بوده است ارجاع ميدهم.سابقه کشت ترياک و رونق تجارت رسمي آن حداقل در دو قرن گذشته در اقتصاد روستایي نقش اساسي داشته است. تا پيش از پيروزي انقلاب زيرنظر دولت در بسياري از مناطق کشور کشت خشخاش رواج داشت و نقدينگي روستاها از اين طريق تأمين ميشد.
فلات خشک ايران در طول تاريخ کشت متناسب با آب و هواي خود را داشته است. براي نمونه زعفران از گياهاني است که به آب کمي نياز دارد. جنوب خراسان که از ديگر مناطق ايران خشکتر است، قطب زعفران در ازمنه تاريخي بوده است يا زيره اعم از زيره ديم و وحشي يا زيره آبي که مختص استان کرمان است، نقش زعفران جنوب خراسان را در کرمان بازي ميکرد. ترياک هم از نظر نياز آبي در واقع محصولي است بهشدت هماهنگ با آب و هواي خشک کشور که در اسفندماه کاسته ميشود و در خردادماه برداشت ميشود و چون در اين ايام باران ميبارد، نيازي به آب ندارد.
کشت پاييزه هم به همين صورت است. خردادماه و فصل برداشت نيز به نفع کشاورز است؛ زيرا ديگر محصولات هنوز به بار ننشستهاند و فراغبالي است که نيروي کار کشاورز دوساعتي صبح که گرزهها را تيغ ميزند و برداشت ميکند و بعدازظهرها با ماليدن شيرهها ترياک را آماده فروش ميکند. زميني که يک سال زير کشت ترياک رفته است، سرشار از ازت است و در کشت بعدي خواه گندم يا جو يا ديگر محصولات بيشترين بازدهي را دارد.
امروزه روستاهاي کشور به علل مختلفي دارد خالي از سکنه ميشود و مهمترين آنها به وضع بد معيشت روستایي برميگردد. سال ٥٧، سال انقلاب، با داشتن ٣٦ ميليون جمعيت، نصف جمعيت در روستاها و نصف آن در شهرها سکونت داشتند. امروزه با جمعيت ٨١ميليوني تناسب جمعيت روستايي و شهري کاملا به هم خورده است و علت اساسي و اصلي آن نبود صرفه اقتصادي با تکيه بر معيشت کشاورزي آسيبديده کشور در روستاهاست.
حال اگر دولت با تصميمي کارشناسيشده دوباره طرح کشت خشخاش را بررسي کند، به يقين به اين نتيجه خواهند رسيد که ميتوان با اختصاص سهميهاي براي روستاها و کاشت هدايتشده ترياک، نقدينگي را وارد روستاها کنند تا مانع از مهاجرت اجباري بخش کشاورزي روستاها بشوند. ترياک هم در دو بخش مورد مصرف قرار ميگيرد؛ نخست بهعنوان ماده مخدر که ترس دولت از کشت ترياک ظاهرا همين مورد است. پرسش اين است با منع کشت ترياک در کشور آيا مصرف مواد مخدر کاهش پيدا کرد يا اينکه ايران تبديل به بازار نخست مصرف ترياک توليدي کشور افغانستان شد؟ با آن همه هزينه مبارزه با مواد مخدر از شهادت بيش از چهارهزار نيروي انتظامي تا جانبازي بيش از ١٢ هزار نفر از پرسنل نيروي انتظامي و امنيتي و اعدام قاچاقچيان که با تأسف عمدتا قاچاقچيان جزء و انسانهاي بدبختي که جيب قاچاقچيان بينالمللي و عمده را با اعدام و زندان خود پر ميکنند. زمان انقلاب کشور با جمعيت ٣٦ ميليون نفر نزديک به ٩ هزار زنداني داشت و امروزه بيش از ٢٧٠ هزار زنداني که بخش اعظم آنها در ارتباط با مواد مخدر هستند.
حاصل مبارزه با مواد مخدر در ٤٠ سال گذشته نتيجهاي نداشته است. کشور افغانستان با توليد نزديک به ٩ هزار تن ترياک پدرخوانده همه بدبختيهايي است که سرمنشأ آن مواد مخدر است. به باور نگارنده گوش شنوايي در اين بخش نيست که شيوه مبارزه شکستخورده را با کدام استدلال و دليل ادامه ميدهيد، اما بخش دوم مصرف مواد مخدر که به تأمين نياز دارویي کارخانجات توليد دارو در کشور و جهان برميگردد را چرا از دست داديم و با چه حکمت و دليلي، حتي ويراني روستاها و مهاجرت روستاييان به علت بهصرفهنبودن توليدات کشاورزي با تکيه بر واردات بيرويه و مهمتر از آن کمبود آب و خشکسالي ادامهدار، اوليای امور نمينشينند و به کاشت ترياک براي تأمين نياز دارويي زير نظر دولت و جامعه ملل اقدام نميکنند؟ مسئله ساده است.
بياييد با کارخانجات داروسازي جهاني مذاکره کنيد و زير نظر مجامع بينالمللي سهميهاي از ترياک مورد نياز کارخانجات دارويي جهان را به کشورمان که سابقه و سهميهاي در تأمين آن داشته است، اختصاص دهيد. ممکن است گفته شود با کاشت ترياک در داخل به رواج مصرف مواد مخدر در کشور دامن ميزنيم. عرض ميکنم نه اينکه با منع کشت ترياک در راه مبارزه با مصرف موفق بودهايد!. يک ماه از سال صرف برداشت ترياک از مزارع زير کشت اين محصول خواهد شد. اين يک ماه از نيروهاي مبارزه با مواد مخدر در سر مزارع استفاده کنيد.
وقتي محصول آماده برداشت شد، مأموران کافي ناظر بر برداشت باشند و مانند دوره صفويه و زمان ميرزاتقي خان اميرکبير، ترياک استحصالي زير نظر مأموران در پاتيلهاي مسي بزرگ جمعآوري و به کارگاههاي فراوري آن حمل و تحت نظارت دقيق بستهبندي و به کارخانجات دارويي تحويل شود.