واکنش ها به موضوع خواستگاری از سارا و نیکا دو کودک بازیگر در سریال پایتخت از همان روزهای اول پخش این سریال در نوروز امسال آغاز شد. حالا فعالین حقوق کودک معتقدند نمیتوان در برابر این موج ایجاد شده از سوی تلویزیون برای ترویج ازدواج کودکان سکوت کرد و مسولین این رسانه باید در این زمینه پاسخگو باشند.
واکنش ها به موضوع خواستگاری از سارا و نیکا دو کودک بازیگر در سریال پایتخت از همان روزهای اول پخش این سریال در نوروز امسال آغاز شد. حالا فعالین حقوق کودک معتقدند نمیتوان در برابر این موج ایجاد شده از سوی تلویزیون برای ترویج ازدواج کودکان سکوت کرد و مسولین این رسانه باید در این زمینه پاسخگو باشند.
به گزارش خبرآنلاین، موضوع اصلا شوخی بردار نیست. تصور کنید، سالانه چند صد کودک تنها به دلیل جبر فرهنگی و اجتماعی، از دنیای کودکی خارج میشوند و انگار که به سیارهای دیگر پرتاب شده باشند، به زنان و مردانی سرگردان در زندگی زناشویی تبدیل میشوند.
آسیب هایی که در کمین این کودکان است آنقدر زیاد است که نباید و نمیتواند، موضوع شوخی های یک سریال طنز پربییننده قرار گیرد. "ما نمیدانیم سرانجام پایتخت چه خواهد شد، اما حتی اگر موضوع خواستگاری از این دوکودک منجر به ازدواج هم نشود، تا همین جا هم نقض گسترده حقوق کودک در قالب شوخی ها و دیالوگهای شخصیت های سریال صورت گرفته و باید تهیه کنندگان این سریال، در این خصوص پاسخ دهند."
واکنش ها به موضوع خواستگاری از سارا و نیکا دو کودک بازیگر در سریال پایتخت از همان روزهای اول پخش این سریال در نوروز امسال آغاز شد. حالا فعالین حقوق کودک معتقدند نمیتوان در برابر این موج ایجاد شده از سوی تلویزیون برای ترویج ازدواج کودکان سکوت کرد و مسولین این رسانه باید در این زمینه پاسخگو باشند.
تکرار کلیشه های خطرناک!
تثبیت کلیشههای اجتماعی در "پایتخت"، (پربیننده ترین سریال این سالهای تلویزیون ایران) کم کم به امری تکراری و البته حساسیت برانگیز بدل شده است. از پافشاری بر کلیشه نقشِ زن در خانواده، تا امروز که معضل جدی ازدواج کودکان عملا دستمایه طنزپردازی شخصیتهای این سریال قرار گرفته است، همگی حکایت از ادامه دار شدن روندی دارد که آگاهانه یا ناآگاهانه درصدد است، الگوی خاصی از سبک زندگی را در بین مخاطبان ترویج دهد.
ماجرا از این قرار بود که یکی از شخصیتهای سریال، موضوع خواستگاری از این دو دختر حدودا 12-13 ساله را برای برادران خود مطرح میکند. با ادامه دار شدن سریال، کم کم بر میزان شوخیها و لودگیهای حول این موضوع، توسط شخصیت های سریال دامن زده شد که همچنان نیز ادامه دارد.
در حالیکه موضوع ازدواج کودکان به خصوص در سالهای اخیر بسیار مورد توجه نهادهای مدنی قرار گرفته و حتی به طرح بحث های قانونی در زمینه بالا بردن سن ازدواج در مجلس ایران نیز کشیده شده، پخش این سریال با چنین محتوایی در نوروز امسال، نگرانی های زیادی در بین فعالین حقوق کودک ایجاد کرده است.
این درحالی است که در سالهای گذشته موضوع ازدواج کودکان تبدیل به یک دغدغه جدی مخصوصا در جوامع محلی شده. تنها در سال 94، نزدیک به 13هزار کودک به واسطه طلاق بیوه شده اند، صدا و سیما به ترویج فرهنگی می پردازد که مبلغ ازدواج کودکان است.
فرشید یزدانی، پژوهشگر اجتماعی و مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان، در گفتگو با خبرآنلاین با اشاره به این آمار میگوید: آنچه در "پایتخت" به نمایش در آمده است نمونه ای از انواع خشونت هایی است که علیه کودکان در جامعه در جریان است. خشونت علیه کودکان جنبههای مختلفی دارد؛ از خشونتهای جسمی و روانی گرفته تا خشونتهای جنسی. و نمودهای آن را میتوان در آمار کودکآزاریها در خانوادهها و مدارس، کار کودکان و ازدواج کودکان دید.
وجود13 هزار کودک بیوه در ایران
یزدانی ادامه میدهد: در حالیکه مطابق آمار ثبت احوال فقط در سال 94 قریب به 13 هزار کودک بهواسطه طلاق، بیوه شدهاند، صداوسیمای ما نیز مروج اینگونه خشونتورزی شده است و در سریال پر بینندهای چون پایتخت دو کودک مورد معامله هستند برای ازدواج.
به گفته او این رویکرد در واقع ترویج خشونت جنسی علیه کودکان است که در لفافهای از تکنیکهای سمعی و بصری و البته موعظههای شبه اخلاقی؛ موعظههایی که مبانی ایجابی آن عمدتا برخاسته از چارچوبهای سلطه گری و رویکردهای مردسالارانه است، نمود پیدا میکند: این سریال خشونتی پنهان را چنان ترویج میکند که گویا امری عادی و مسلم است؛ خواستگاری از دو کودک 12-13 ساله و استفاده از آن بهعنوان یکی از سوژههای اصلی سریال و طبیعی نشان دادن آن، بدون آنکه به مبانی انتخاب در ازدواج پرداخته شود.
این درحالیست که ازدواج یکی از بزرگترین انتخاب های هر فرد در زندگی است که باید تمامی وجوه عقلانی و احساسی فرد بر آن صحه بگذارد: در چنین شرایطی چگونه کودکی که امکان دادوستد اموال منقول (دارای سند) و غیرمنقول را ندارد، میتواند به عقد ازدواج درآید؟!
سلطه این نگرش، مساله ساز است
او در پاسخ به این سوال که آیا ترویج این رویکرد توسط رسانه ملی آگاهانه صورت میگیرد یا ناآگاهانه است میگوید: نمیتوانم به طور صریح بگویم، آگاهانه بوده یا نه،ولی حداقل با نگاه خوشبینانه میشود گفت که دست اندرکاران آن از حقوق کودک آگاهی درستی نداشته اند و با قالب ذهنی سنتی به آن پرداخته اند. اگر چنین باشد، بازهم این نوع نگرش برای هنرمندان مساله ساز است.
یزدانی البته این روند را ناشی از تسلط رویکرد سنتی مردسالارانه میداند و مایل نیست از این نگاه خود که طبیعتا منافع فردی آنان را نیز تامین میکند، کوتاه بیایید.
به گفته این فعال اجتماعی، ماندگاری لایحه حمایت از حقوق کودکان در مجلس هم ناشی از همین نگاه و عمل صدا وسیما نیز امتداد همان نگاه است.
در همین حال برخی از فعالین حقوق کودک معتقدند، صدا و سیما با پخش سریال پایتخت 5 در ایام نوروز بار دیگر ثابت کرد که رویکردش برخلاف خواست عموم جامعه است.
هادی شریعتی، حقوقدان و فعال حقوق کودک پرداختن به موضوع خواستگاری و ازدواج دو دختر کم سن و سال است را به دور از عرف جامعه معاصر ایران می داند و میگوید: هر چند گروه دیگری از ببیندگان معتقد هستند که باید منتظر قسمتهای پایانی این مجموعه ماند به این امید که بخش پایانی همراه با پیام اخلاقی و نکوهش ازدواج کودکان باشد. اما حتی اگر چنین پایانی را هم متصور شویم، متاسفانه نویسندگان و دست اندرکاران این مجموعه برای پیام اخلاقی مورد نظرشان، فرهنگ نادرست و ادبیاتی مبتذل را ترویج و خواستگاری از کودکان را عادی سازی کرده اند.
او ادامه میدهد: اگر چنین است ، در آن صورت باید پرسید آیا با هر وسیله غیر اخلاقی و غیر فرهنگی میتوان به هدفی اخلاقی رسید؟!
به گفته این فعال حقوق کودک و عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان، محتوا و زبان طنز سریال نباید بهانه ای برای مطرح شدن یک معضل اجتماعی ، آن هم به این شکل، باشد: سوژه طنز قرار دادن آسیب اجتماعی همچون ازدواج کودکان بدون آنکه پرداخت صحیح و کارشناسانه ای در لایه های این طنز دیده شود بیشتر شبیه چشم بستن و تمسخر همه مشکلات و آسیب هایی است که کودکهمسری آنها را تولید می کند .آسیب های مثل سقط جنین، افسردگی، طلاق، خیانت در روابط زناشویی و فقر .
پشت پرده های ازدواج کودکان در پایتخت
شریعتی، به نکته تامل برانگیزی در خصوص پشت پرده های پخش این سریال اشاره میکند و میگوید: مسئله ای که در حال حاضر باعث نگرانی فعالین اجتماعی و برخی هنرمندان شده است صرفا پخش یک سریال نیست بلکه ورود یک جریان در قالب سرمایه گذار و حامی در رسانه ملی است.
اشاره او به طور مشخص موسسه رسانه ای اوج حامی مالی مجموعه پایتخت است که پیش از این نیز مبلغ فرهنگی برخی جریان های خاص در سطوح مختلف شهری و اجتماعی بوده است.
شریعتی میگوید: تفکرات این گروه در بیلبوردهای خیابانی، محصولات سینمایی و تلویزیونی و در بعضی سایت ها و روزنامه ها کاملا مشهود است.
به باور این فعال حقوق کودک، سریال ها و برنامه های مشابه پایتخت به دلیل طیف گسترده و متنوع مخاطبان قدرت اثر گذاری بالایی دارند: یکی از مشکلات اصلی صدا و سیما بی توجهی و گاهی حتی خاموش کردن صدای هنرمندان صاحب نظر و فعالین اجتماعی است. رسانه ملی بدون مشورت گرفتن از صاحب نظران و متخصصان حوزه های مربوط تولیداتی مسموم به خورد مخاطب می دهد. این یعنی یک ظرفیت آموزشی و یک فرصت مناسب برای فرهنگ سازی، ترویج حقوق شهروندی و حقوق کودکان که متاسفانه این فرصت به راحتی از دست می رود و می سوزد و رسانه ملی را از رسالت اصلی خود دور می کند.