bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۵۰۴۷۸
دکتر حمید احمدی‌نژاد

جامعه آفت‌زده

تاریخ انتشار: ۲۱:۵۹ - ۰۷ اسفند ۱۳۹۶
دکتر حمید احمدی‌نژاد؛ جامعه کنونی ما به معنای واقعی مصداق جامعه‌ای آفت‌زده است. جامعه آفت‌زده جامعه‌ایست که عامه مردم در همه سطوح کارشناس، متفکر و نخبه هستند. جامعه‌ای که در آن همه بدون طی کردن مسیری که باید، القابی همانند دکتر و مهندس و متخصص دارند.
 
وقتی که بزار و دلاک و شوفر در چنین جامعه‌ای نظر کارشناسانه می‌دهند؛ همه تقصیرها، کاستی‌ها و کاهلی‌ها متوجه مسئولان می‌شود. در چنین جامعه‌ای ما به عنوان شهروندان همیشه مبرا از اشتباه و نماد حق هستیم. انتقاد به ورزش ملی مان تبدیل و مسئولان بی عرضه قلمداد می‌شوند.
 
اینجا مسئولان به اندازه‌ای مسئولند که حتی سرماخوردگی تقصیر وزیر بهداشت تلقی می‌شود. در این جامعه همه بد هستند مگر این که از آن‌ها سودی عایدمان شود. در چنین فضایی تنبیه و سرزنش تنها از آن دولت و تشویق مختص به شهروندان است حتی اگر لایق تشویق نباشند.
 
بازوی توانمند این جامعه فضای مجازی و پروفایل‌ها عرصه تاخت و تاز و جولان تهمت ها، و یگانه راه افکارعمومی آن تقلید کورکورانه است. در این جامعه واژه‌ها از ممالک پیشرفته به خوبی اقتباس می‌شوند، اما اینجا با نقابی دیگر در همان معنا به کار می‌روند. به واقع امروز در این جامعه غالب اعضاء نقش همان سیب گندیده خطرآفرین را بازی می‌کنند که وقتی بخواهند از بقیه جدایش کنند با گرز، گوپال، قمه و شمشیر به بست نشینی مسالمت‌آمیز و تظاهرات در سکوت روی می‌آورند.
 
در این جامعه تخریب، آشوب و سلب آسایش راه رسیدن به حق قلمداد می‌شود و اگر بر مبنای قانون بخواهند مجازات شوند کار مجریان ظالمانه و سرکوب حق شهروندی تصور می‌شود. اغراق نیست اگر بگویم غالب ما آفت‌هایی هستیم که گوشی به دست و از دور تنها آتش پلاسکو، زلزله کرمانشاه، شعله‌های سانچی و عمر هواپیمای سقوط شده را مبنای تحلیل هایمان قرار می‌دهیم. گویا در هیچ جای دنیا نه هواپیمایی سقوط کرده، نه زلزله‌ای کشته داده و نه کشتی غرق شده است.
 
البته این به معنای پذیرش کاهلی در مدیریت مسئولان نیست، اما بپذیریم که ادای روشنفکر و شهروند فرهنگ مدار را درآوردن بسیار متفاوت است از روشنفکر و مدنی بودن. این‌ها واقعیات انکارناپذیر جامعه امروز ماست. واقعیت‌هایی که جامعه ما را به جهان چهارم یعنی جهانی با پیش قراولی ناتوان ها، فراموش شدگان، کچلیک‌ها و باقری‌های فضای مجازی تبدیل کرده است.
 
جهانی که در آن بدون این که حتی جمله‌ای از کتابی خوانده باشیم، اما ردیف به ردیف جملات شکسپیر، جورج اورول، داستایوفسکی و... را در استدلال هایمان بکار می‌بریم. در جامعه‌ای که در گوشه گوشه آن با بی فرهنگی و عدم مسئولیت پذیری ما در حوزه محیط زیست، بهداشت، رفاه و... می‌شود عکس یادگاری گرفت؛ قدرت نفوذ اجتماعی، لیدر بودن و حتی پول سازی از آن دلقک‌های فضای مجازی می‌شود.
 
اینجاست که هرچه مبتذل‌تر باشی میزان قدرت و دیده شدنت بیشتر خواهد بود. همه این‌ها را می‌شود در این جمله خلاصه کرد که؛ «در این جهان ما همه خود را کوزت، دولت را از نسل تناردیه ها، عربده کشان و سلبریتی‌های فضای مجازی را ژان والژان آرزو هایمان تصور می‌کنیم».
 
البته در این میان نقش رسانه‌ها و به ویژه صدا و سیما که بجای الگوسازی همچون خیل عظیم بی استعداد‌های فضای مجازی تنها هدفش جمع کردن فالوور بیشتر است را نباید نادیده گرفت. وقتی مسیر الگوسازی این رسانه از برنامه‌های سطحی و با حضور چهره‌های غیرموجه فضای مجازی و ابداع کنندگان واژه‌های سخیفِ کوچه بازاری می‌گذرد قطعا خروجی آن به حاشیه رفتن الگو‌های تمیز و رواج بی بندوباری در جامعه خواهد بود.
 
در پایان بد نیست خاطره‌ای از یک گردشگر را که بی مناسبت با موضوع نیست تعریف کنم. یک روز گردشگری را در حال قدم زدن روی سی و سه پل دیدم. سیگاری که به دست داشت را با ته کفش خاموش و ته مانده آن را درون جیب کوله پشتی اش گذاشت. برایم جالب بود که چرا با این همه سیگاری که خود ایرانی‌ها کف پل ریخته اند او این کار را نکرد.
 
وقتی دلیل کارش را پرسیدم گفت: اولا من شهروند این کشور نیستم و حق این کار را ندارم. دوما این اثر باستانی ست و خسارت به آن خسارت به تاریخ و تمدن همه جهان است و مهمتر از همه من در مقابل پرندگانی که در آب زیر پل شنا می‌کنند مسئولم که مبادا ته مانده سیگار را بخورند. حرفش که به اینجا رسید گفت: راستی چرا شما ایرانی‌ها اینقد ساده از کنار مسئولیتتان می‌گذرید. تنها کاری که توانستم در برابر سوالش بکنم شرمندگی و دور شدن از او بود.
 
اما راهکار چیست؟
*تقلید از هسته مدنیت و نه پوسته آن.
 
*دانستن و فهمیدن این که هر جامعه الزامات خاص خودش را دارد.
 
*باور به این که مسئولیت تنها به معنای داشتن پست دولتی نیست.
 
*اعتقاد قلبی به این که همه سوار یک کشتی به نام جامعه هستیم.
 
*اعتقاد به این که تنها راه حل مشکلات حواله دادن آن به مسئولان نیست چرا که خیلی از مشکلات را خود ما به وجود می‌آوریم.
bato-adv
مجله خواندنی ها
مجله فرارو