امپراتوری بوتاکس
به گزارش شهروند، ورود به آزمایشگاههای بوتاکس آلرگان در شهر ارواین کالیفرنیا به هیچ عنوان کار سادهای نیست و بعد از ورود به آن نمیتوانید بهسرعت از آن خارج شوید. در این شرکت تعهدنامهای وجود دارد که در آن اشاره شده در ١٨ تا ٣٦ساعت پس از ورود به آزمایشگاههای حفاظتشده ممکن است دچار نشانههایی از قبیل دوبینی، اختلال در گفتار، ضعف در دستوپا و ازکارافتادگی سیستم تنفسی شوید. در این صورت خیلی نگران نباشید.
فرض کنید که این فرم را امضا کردهاید و به راه خود ادامه میدهید. درهای ورودی را تنها میتوان با کارتهای مخصوص باز کرد و درون این درها، درهای بیشتری وجود دارد که با واردکردن رمز ورود باز میشوند و در ادامه درهای بیشتری وجود دارند که تنها با کارتهای مخصوص و کدهای ویژه گشوده خواهند شد.
بوتاکس از سم گرفتهشده از کلوستریدیوم بوتولینوم تهیه میشود، باکتری که در کنسروهای غذایی معیوب (یا گاها مشروبات الکی دستساز) رشد و تکثیر میشود. سم بوتولیسم چنان قدرتمند است که مقدار کمی از آن میتواند صرفا از طریق استنشاق با ازکارانداختن ماهیچههای تنفسی فرد را دچار خفگی کند. این سم از مرگآورترین عوامل بالقوه در بیوتروریسم در جهان است و به همین دلیل در فهرست مرکز کنترل بیماریها و پیشگیری آمریکا در میان موادی قرار میگیرد که میتواند «تهدیدی جدی برای سلامت مردم، حیوانات و گیاهان ایجاد کند.»
مقدار پودرشده این سم به اندازه یک آسپرین کودک برای تامین یکسال بوتاکس کافی است. این مقدار از منبع بزرگتری تهیه میشود که در جایی در خاک آمریکا تحت مراقبت ویژه است، هیچکس جز افرادی از دولت و مدیران شرکت از این مکان اطلاعی ندارند. مقداری از این سم (که میزان آن اعلام نمیشود) گاها (که دفعات آن مشخص نیست) بهطور مخفیانه با کشتی برای انجام تحقیقات به آزمایشگاه ارواین منتقل میشود. در دفعات کمتر، مقداری از این سم با جتهای شخصی با نگهبانان ویژه به ایرلند انتقال داده میشود.
دانشمندان درباره مقدار مورد نیاز برای ایجاد خسارات گسترده، اعداد متفاوتی را مطرح میکنند. دادهها درباره این موضوع بسیار اندک است که ممکن عامدانه باشد، اما در مطالعاتی که نتایج آن سال٢٠٠١ در ژورنال انجمن پزشکی آمریکا منتشر شده است، گفته شده که یک گرم از این ماده در شکل بلوریشده میتواند «منتشر و مورد استنشاق قرار بگیرد که در این صورت بیش از یکمیلیون نفر کشته خواهند شد.»
در آمریکا سالانه صدها نفر با بوتولیسم مسموم میشوند و چند نفری هم در سال کشته میشوند. در یک مورد، مردی در سالجاری به علت خوردن ناچوی معیوب در پمپبنزینی در ساکرامنتو کشته شد. علت مرگ مسمومیت سس پنیر غذا بود.
حوالی سال ١٨٢٠، جاستینوس کرنر، پزشک و شاعر آلمانی که به خاطر اشعار رمانتیک ماورایی و عاشقانهاش معروف بود، برای نخستین بار توصیف درستی از نشانههای بیماری را منتشر کرد که نامش را Wurstgift یا «مسمومیت سوسیس» گذاشته بود. حدود انتهای قرن یک گروه موسیقی که در یک مراسم سوگواری نوازندگی میکردند، بعد از خوردن گوشتی دچار دو بینی و فلجشدن ماهیچهها شدند. حداقل سه نفر از آنها کشته شدند. امانوئل فن ارمنگن، استاد میکروبیولوژی در بلژیک، از این تراژدی سی. بوتولینوم را کشف کرد. او این عامل بیماریزا را از روی نام لاتین سوسیس که بوتولوس بود، نامگذاری کرد.
نگرانی دولت آمریکا درباره امکان استفاده تسلیحاتی از بوتولینوم چندان خیالی و توهمی نیست. پس از هشدار بازرسان سازمان ملل، عراق پذیرفت که در جریان بخشی از برنامه تسلیحاتی بیولوژیک، مقدار زیادی از این سم را پیش از سال ١٩٩١ برای استفاده در کلاهکهای ٢٥ موشک پالایش کرده است. پیش از آن هراسهایی از وجود انبارهای بوتولینوم در آلمان نازی باعث شده بود کشورهای متفقین سربازان خود را واکسینه کنند.
بوتاکس بیشتر زاییده ذهن دو دانشمند به نامهای آلن اسکات و اِد شانتز است که رویکردی با اهداف کاملا متفاوت به این سم داشتند. در دهههای ١٩٦٠ و ١٩٧٠ اسکات چشمپزشک به دنبال درمانی برای دوچشمی یا کژچشمی بود. تمرکز شانتز بیشتر نظامی بود تا پزشکی، او پیش از انتقال به دانشگاه ویسکانسین و تکمیل فرآیندهایش در آنجا، در مرکز برنامههای تسلیحات بیولوژیک آمریکا و در بخش سلاحهای شیمیایی ارتش این کشور که در مرکز نظامی فورت دتریک در شهر فدریک قرار داشت، بر پالایش سم بوتولینوم کار میکرد. بعدتر پس از اینکه این دو با یکدیگر آشنا شدند، شانتز تامینکننده سمهای مورد نیاز اسکات شد.
در آن زمان مراقبت از انتقال بوتولینوم تقریبا برابر صفر بود. شانتز این مواد را در شکل بلوریشده و داخل یک لوله فلزی که خود درون لوله فلزی دیگری قرار داشت، از طریق خدمات پستی برای اسکات ارسال میکرد و این اسکات بود که سم را به یک دارو تبدیل کرد. او بعدتر شرکتی درباره فعالیتهایش تاسیس کرد و نامش را اوکیلینیوم گذاشت.
دارویی به همین نام در سال ١٩٨٩ برای بیماری کژچشمی و انقباضات پلکها مورد تایید قرار گرفت. آلرگان حق امتیاز آن را از اسکات دریافت کرد و همه آن را به صورت یکجا در سال ١٩٩١ خرید. (سال بعد نام دارو به بوتاکس تغییر پیدا کرد.) از همان آغاز آلرگان رویکردی محتاطانه به مادهای داشت که در صورت استفاده نادرست ممکن بود منشأ صدمات شدیدی باشد.
میچل برین، رئیس بخش علمی بوتاکس، از همان آغاز نقشی کلیدی در توسعه این دارو داشته است. برین در دهه ١٩٨٠ در دانشگاه کلمبیا متخصص اعصاب بود و بهطور ویژه روی ناتوانیهای حرکتی کار میکرد. اسکات برای انجام آزمایشها و استفاده از این دارو روی انسان از دولت آمریکا مجوز گرفته بود و برین و همکارانش منابع را از او دریافت میکردند.
نحوه عملکرد بوتاکس اینگونه است: ماهیچههای هر فرد با عصبهای حرکتی کنترل میشود، این عصبها مادهای شیمیایی آزاد میکنند که منجر به انقباض ماهیچه میشود. بوتاکس از انتشار این ماده شیمیایی جلوگیری میکند.
آلرگان از ابتدا به دنبال تبدیلشدن به مرکز نوروتوکسین نبود. این برنامه در دهه ١٩٥٠ با ترکیب یک مرکز قطرههای بینی ضدآلرژی به نام آلرگان در داروخانهای خانوادگی در لسآنجلس آغاز شد. گوین هربرت جونیور، یکی از مؤسسان این مرکز، تلاشهایی برای ارایه راهحلی برای توقف مکیدن شست انجام داده بود که به شکست منجر شده بود. دوستی پیشنهاد میکند که شرکت قطرههایی تولید کند که بتواند حساسیتهای ورم ملتحمه را درمان کند و هربرت براساس آن نخستین قطره چشمی آنتیهیستامین را در آمریکا تولید کرد و این نخستین موفقیت عمده آلرگان بود.
وقتی سال ١٩٥٧ هربرت جونیور به مدیریت رسید، شرکت را به مکان یک سالن قدیمی تئاتر منتقل کرد. اتاق نورپردازی بهعنوان محل استریل استفاده شد و بالکن و صحنه بهعنوان ابزار مورداستفاده قرار گرفتند. از دهه ١٩٧٠ آلرگان یک شرکت رو به رشد عمومی بود که قطرههای چشمی و لنزهای تماسی تولید میکرد و به دنبال گسترش فعالیتهای خود بود. در این زمان بود که هربرت جونیور، وستپورت در ایرلند را کشف کرد.
در آن زمان سواحل شمالغربی ایرلند درحال سقوط اقتصادی بود و نرخ بیکاری در وستپورت به ٣٠درصد رسیده بود. یک سیاستمدار محلی، شورای صنعتی وستپورت را متقاعد کرد تا کارخانهای تأسیس کند که شرکتهای آمریکایی به حضور در آنجا ترغیب شوند. این کارخانه تا زمان حضور هربرت خالی مانده بود. او به دنبال مکان جدیدی میگشت تا لنزهای تماسی خود را تولید کند و در ابتدا این معافیتهای مالیاتی وستپورت بود که توجه او را جلب کرد.
وستپورت شهری ٦هزار نفری است که نام ایرلندی اسکاتلندی خود (Cathair na Mart) را از قلعهای گرفته است که در قرن ١٦میلادی بهعنوان مرکز فرماندهی ملکه دزد دریایی، گریس اُمالی مورد استفاده قرار میگرفته است. ١٠سال پیش امالی موضوع یک موزیکال در برادوی بود؛ در وستپورت امروز، راهنمایان سفر به شکل خستگیناپذیری افسانههای او را بازگو میکنند: امالی و دسته ژندهپوشش نیروی دریایی بریتانیا را شکست دادند و کشتیهای تجاری عبوری را به تاراج میبردند.
همانند سایر داروهای مشهور و موفق، داستان بوتاکس نیز فصلی درباره کشف اتفاقی دارد. جین کاروترز، چشمپزشک اهل ونکوور و همسر متخصص پوستش، آلاستر زوج پزشکی بودند که بهطور اتفاقی با خواص ضدپیری بوتاکس آشنا شدند. جین بیماری را که دچار اسپاسمهای چشمی شده بود، درمان میکرد.
براساس تحقیقات SSR LLC فهرست کامل هزینههای بوتاکس برای هر درمان تقریبا ٦٠٠دلار است که در مواردی با قیمتهای بیشتری به فروش میرسد. براساس سود شرکت، ٥٥درصد این تجارت برای درمانهای پزشکی است. ٤٥درصد دیگر در فرآیندهای زیبایی مورد استفاده قرار میگیرد که تحت پوشش بیمه نیستند و بیماران باید مبلغ کامل دارو به اضافه هزینههای پزشک را پرداخت کنند.
برخی از بزرگترین شرکتهای دارویی دنیا تلاشهایی برای تولید این دارو انجام دادهاند، اما در توسعه داروهای پایه نوروتوکسین خود ناکام ماندهاند. سال ٢٠٠٩، شرکت جانسون و جانسون ١,١میلیارد دلار برای خرید شرکت منتور کورپ هزینه کرد، شرکتی که توانسته بود PurTox را تولید کند، دارویی آزمایشگاهی که آن هم از بوتولینوم گرفته شده بود.
شرکت Mylan NV یکی از قدرتمندترین شرکتهایی است که میتواند همزیستهای بوتاکس را تولید کند. آنها در ماه مارس نشانههایی از علاقهمندی برای حضور در این بازار را به سرمایهگذاران نشان دادند، اما هنوز بهطور جدی تلاشهای خود را آغاز نکردهاند سال ٢٠١٥ اکتاویس پیآلسی (Actavis Plc) آلرگان را به ارزش ٦٦میلیارد دلار خرید.
آنچه از امپراتوری بوتاکس مراقبت میکند، پیچیدگیهای این دارو است. فرمول تولید آن انحصاری و مانند فرمول کوکاکولا از اسرار تجاری نیست. تا جایی که آلرگان بتواند از آن مراقبت کند، کپیکارها باید از صفر شروع کنند. آقای برین تولیدات بوتاکس را به تولیدات یک نوشیدنی خوب تشبیه میکند و اینکه هر نوشیدنیسازی نمیتواند ماده اولیه رقیب را عینا تولید کند.
پاول کافی اضافه میکند که شرکت «باوجود جنونی که درحال حاضر در دنیا وجود دارد، هیچ نگرانی درباره فرآیندهای امنیتی ندارد. اگر لحظهای فکر کنیم که نیازی به چنین امنیتی نداریم، این وضع تنها اهمیت چنین مراقبتهایی را یادآور میشود.» کافی درباره اینکه ساندرز (مدیر فعلی آلرگان) تاکنون از تحتکنترلترین مناطق وستپورت بازدید کرده یا اجازه ورود به آن را دارد یا نه پاسخ میدهد که «مطلقا نه.»
اگر ساندرز بخواهد وارد شرکت شود، باید وارد یکی از معدود جادههای خروجی وستپورت شود و بهدنبال تابلوی کوچک قهوهایرنگی باشد که نام شرکت روی آن نوشته شده است.
منبع: بلومبرگ بیزینسویک