صادق زيباكلام استاد علوم سیاسی دانشگاه، در روزنامه اعتماد به تحلیل صحبت های حسن روحانی در اولین مصاحبه تلویزیونی با مردم پرداخت و نوشت:
فكر ميكنم اصليترين نكتهاي كه بايد در خصوص صحبتهاي رييسجمهوري در نخستين مصاحبه خود با رسانه ملي بعد از تشكيل كابينه دوازدهم گفت اين است كه آقاي روحاني بنابر دلايلي اصرار و تاكيد زيادي دارند كه بگويند مشكل مهمي در كشور وجود ندارد، بحراني در كشور وجود ندارد، همه سه قوه با همديگر متفقالقول هستند، قوه مجريه و رياستجمهوري با قوه قضاييه مشكلي ندارد، قضاييه با مقننه مشكلي ندارد و مقننه هم با قضاييه مشكلي ندارد.
يا بگويد اساسا مشكلات سياسي و اجتماعي و فرهنگي هم نه اينكه وجود نداشته باشند، ولي آن مقداري هم كه وجود دارد خيلي جدي نيست. او در مصاحبه ديشب خود نشان داد كه اصلا برنامه مفصلي براي رفع بيكاري، حل نابساماني فرهنگي و ناهنجاريهاي موجود در كشور ندارد.
نكته جالب اين است كه به جز يكسري وعده و وعيد، ايشان يك كلام نميگويد كه برنامهمان چيست؟
با كدام برنامه ميخواهيم اعتياد را كه اتفاقا قبول هم دارد آمار آن افزايش يافته، پايين آوريم. حسن روحاني قبول ميكند كه شكاف طبقاتي افزايش يافته اما نميگويد كه بر اساس كدام برنامه ميخواهيم ميزان اين شكاف را كم كنيم. او قبول دارد در بهترين حالت دولت ميتواند تنها ٦٥٠ هزار شغل ايجاد كند. اذعان دارد كه يك ميليون نفر هر ساله وارد بازار كار ميشوند و اين را هم ميداند كه ظرف ٤ سال ديگر حسب آمار خود، بر تعداد بيكاران فعلي يك ميليون و ٢٠٠ هزار نفر اضافه ميشود، اما بازهم نميگويد چه برنامهاي براي مبارزه با بيكاري داريم.
نميگويد براي افزايش صادرات غير نفتي چه خواهد كرد. نميگويد براي افزايش سرمايهگذاري در كشور چه از سوي ايرانيان خارج از كشور و چه از طريق شركتهاي غربي و بينالمللي چه برنامهاي دارد. او بايد بداند كه با كلمات زيبا و لبخند و اينكه ما سه قوه متحد هستيم مسائل حل نميشود. نكته بعدي كه در اين مصاحبه كاملا مطرح نشد، يك سري مشكلات جديتر جامعه بود.
ايشان يك كلام نگفت كه چرا من نتوانستم يك زن را به عنوان وزير وارد كابينه كنم. او حتي به اين موضوع اشاره نكرد كه دليل اينكه يك اهل سنت يا كرد وارد كابينه نشد، چيست. هرچند شايد بتوانم دليل مورد دوم را بفهمم اما، دقيقا متوجه نشدم كه چرا او نتوانست يك زن را وارد كابينه كند. به عبارت ديگر از صحبتهاي روحاني ميتوان اينطور فهميد كه دو ايران وجود دارد. يكي ايراني كه در ذهن روحاني وجود دارد و عاري از مشكلات است و اگر احيانا مشكلي هم وجود داشته باشد، قابل حل است.
و ديگر ايراني واقعي و جدي كه ركود كمرش را خم كرده، ٧ ميليون بيكار دارد، با مشكلاتي در سرمايهگذاري روبهرو است، آسيبهاي اجتماعي از جمله طلاق و اعتياد را به خود ميبيند و هر ساله شاهد فرار گستردهتري از فارغالتحصيلان نخبه است.
واقعا نميدانم ايشان چرا وارد اينگونه مسائل نميشود. كانهو اينگونه برداشت ميشود كه اين مشكلاتي كه ما شاهد آن هستيم در كشورهاي ديگر وجود دارد نه در ايران. كلام آخر اينكه، نااميدي و سرخوردگي عميق مردم به خصوص حاميان روحاني به كنار، او فكر ميكند كه مخاطبانش با يك لبخند روحيه پيدا ميكنند.
نميدانم چرا حسن روحاني فكر ميكند كه اگر در مورد مشكلات جامعه صحبت نكنيم مسائل محو ميشود و از فردا ديگر اين مسائل وجود ندارد. بايد به منتخب ملت گفت كه با نپرداختن به مسائل و موضوعات كشور، آنها غيب نميشوند، دود نميشوند كه بروند هوا.
توییت دکتر صادق زیباکلام :
بعد از سخنان امشب آقای روحانی دارم فکر می کنم نکنه ما دو تا ایران داریم یکی در عالم واقعیت یک هم تو ذهن ایشون.
اولی پر از مشکل، دومی اصلا مشکلی نداره.