bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۲۲۷۳۵

جنایت در کارگاه ضایعات پلاستیک

عامل جنایت خونین کارگاه ضایعات پلاستیک کهریزک با تلاش مأموران پلیس آگاهی دستگیر شد.

تاریخ انتشار: ۱۱:۳۶ - ۲۶ تير ۱۳۹۶
جنایت در کارگاه ضایعات پلاستیک 
 
عامل جنایت خونین کارگاه ضایعات پلاستیک کهریزک با تلاش مأموران پلیس آگاهی دستگیر شد.
 
به گزارش شهروند، روز هشتم اردیبهشت امسال به کلانتری ١٧٥ باقرشهر اعلام شد که طی یک درگیری، کارگر یک کارگاه ضایعات پلاستیک در منطقه کهریزک مجروح و به بیمارستان منتقل شده است.
 
با وجود انجام اقدامات درمانی به کلانتری ١٧٥ باقرشهر اعلام شد که مجروح صحنه درگیری به نام علی ١٨ساله به علت اصابت جسم تیز به ناحیه سینه فوت کرده است. بنابراین پرونده‌ای با موضوع قتل عمـد تشکیل شد و به دستور دادرس ١٠١ دادگاه عمومی کهریزک، برای رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
 
با حضور کارآگاهان اداره دهم در محل جنایت کارگاه ضایعات پلاستیک و انجام تحقیقات از شاهدان صحنه جنایت، مشخص شد فردی به نام مهدی ٢٩ساله که برای فروش ضایعات پلاستیک به کارگاه مراجعه کرده بود، در یک نزاع و درگیری با استفاده از چاقوی همراهش اقدام به ارتکاب جنایت کرده و بلافاصله از محل متواری شده است. با شناسایی عامل جنایت، کارآگاهان به محل سکونت وی در منطقه باقرشهر مراجعه و در تحقیقات پلیسی اطلاع پیدا کردند که مهدی از این محل متواری شده است. اقدامات پلیسی جهت دستگیری مهدی همچنان در دستور کار کارآگاهان اداره پلیس آگاهی قرار داشت تا درنهایت آخرین مخفیگاه مهدی در منطقه شهریار شناسایی شد، کارآگاهان با اخذ نیابت قضائی به این محل اعزام و روز ٢٤ تیر ١٣٩٦ موفق به دستگیری مهدی شدند.
 
مهدی پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی به جنایت اعتراف کرد و گفت: «برای فروش و خالی‌کردن ضایعات پلاستیک، با وانت شخصی‌ام پیش مشتری خود در منطقه کهریزک رفته بودم؛ اما صاحب کارگاه یا همان مشتری در کارگاه حضور نداشت. با کارگران کارگاه که چند نفر بودند و یک نفر از آنها را از قبل می‌شناختم، شوخی می‌کردم که آنها شروع به مسخره‌کردن من کردند. همین موضوع علت آغاز درگیری من با آنها شد. کارگران قصد داشتند تا مرا مورد ضرب‌وشتم قرار دهند. آنها به‌واسطه نوع شغلِ تفکیک ضایعات پلاستیک، چاقو در کمر داشتند و به همین دلیل من نیز به سراغ چاقوی خود رفتم. درگیری شدید شد به طوری که با آنها گلاویز شدم. متوجه نشدم که مقتول که اصلا در زمان شوخی و آغاز درگیری حضور نداشت، چگونه مورد اصابت چاقو قرار گرفت. بسیار ترسیده بودم، به‌سرعت از محل فرار کردم و طی این مدت مخفیانه زندگی می‌کردم تا این‌که دستگیر شدم.»
مجله خواندنی ها