bato-adv
کد خبر: ۳۱۳۰۲۷
زنده در قبر

شکنجه‌های وحشتناک برای انتقام

تاریخ انتشار: ۰۱:۰۸ - ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۶
مرد ثروتمند توانست در شکنجه‌گاه آدم‌ربایان خشن به طرز معجزه‌آسایی زنده بماند. این مرد که گلویش بریده شده، با طناب خفه شده و درون یک قبر در بیابان رها شده بود، موفق شد خودش را نجات دهد و از سوی یک راننده کامیون به بیمارستان منتقل شد. این درحالی است که تنها یک نفر از آدم‌ربایان دستگیر شده و تلاش پلیس پایتخت برای دستگیری متهمان دیگر و روشن شدن زوایای این آدم‌ربایی وحشتناک ادامه دارد.
 
آدم‌ربایی مرموز
چند روز پیش بود که زنگ درِ خانه کامران به صدا درآمد. این مرد پولدار وقتی آیفون را جواب داد، صدای مردی ناشناس را شنید که ادعا کرد کامران باید خودرو شاسی‌بلند بی‌ام‌و خود را جابه‌جا کند، چراکه باعث بروز مشکلاتی شده است. کامران هم درحالی‌که نمی‌دانست قرار است به چه سرنوشتی دچار شود، سوییچ خودرو خود را برداشت و دم در رفت. در خودرو را باز کرد و درست وقتی که می‌خواست سوار شود، ناگهان چند مرد با قمه و چاقو به سراغش آمدند. کامران شوکه شده بود که یکی از آنها با قمه ضربه‌ای به انگشتانش زد. کامران دیگر نمی‌توانست مقاومت کند. او را با زور سوار خودرو خودش کردند و به راه افتادند.
 
چند ساعت بعد
کامران از سوی مردان ناشناس ربوده شد و چند ساعت بعد، یک راننده کامیون در بیابانی خارج از تهران مردی را که به شدت مجروح شده بود به بیمارستان منتقل کرد. این مرد به‌سختی نفس می‌کشید، گلویش بریده شده بود و با چاقو ضربه‌های زیادی به وی وارد شده بود، تا جایی که پزشکان از زنده ماندن و نفس کشیدن وی تعجب کرده و این اتفاق را یک معجزه می‌دانستند. بلافاصله پلیس در جریان این موضوع قرار گرفت و برای بررسی راهی بیمارستان شد. راننده کامیون در این‌باره به ماموران و مسئولان بیمارستان گفت: «در جاده درحال حرکت بودم که در بیابان کنارم، ناگهان مردی را دیدم که غرق در خون روی زمین افتاده و به سختی دست‌هایش را برایم تکان می‌داد. بلافاصله توقف کردم و به سراغش رفتم. او بشدت مجروح شده بود و به‌سختی نفس می‌کشید. بلافاصله او را سوار کامیونم کردم و به بیمارستان رساندم. آنقدر زخمی بود که تصور می‌کردم تا بیمارستان دوام نیاورد.»
 
لحظه‌های وحشتناک در شکنجه‌گاه آدم‌ربایان
مرد مجروح پس از مداوا، درحالی‌که قادر به صحبت کردن شده بود، شکایتی در دادسرای جنایی تهران مطرح کرد و درباره جزییات این آدم‌ربایی مرموز به ماموران گفت: «هنوز هم از این اتفاق شوکه‌ام. آن روز مردی زنگ درِ خانه‌ام را زد و گفت که باید خودروام را جا‌به‌جا کنم تا بتواند پارک کند. از همه جا بی‌خبر دم در رفتم و به محض سوار شدن، ناگهان چند مرد آمدند و با تهدید قمه مرا با خود بردند. در همان ابتدا ضربه‌ای به انگشتانم زدند که باعث شد از ترسم نتوانم حرفی بزنم. این مردان ناشناس مرا با خود بردند و در راه کتکم زدند و دست و پایم را با طناب بستند. بعد از طی یک مسیر آنها جا‌به‌جا شدند و چند نفر دیگر سوار خودرو شدند. برای همین نتوانستم متوجه شوم که آنها چند نفر هستند. حتی نمی‌دانستم برای چی مرا ربوده‌اند. هرچه التماس کردم رهایم کنند، فایده‌ای نداشت. حتی یک چک ٢٠٠‌میلیون تومانی در جیبم داشتم که به آنها دادم. ولی چک را نگرفتند. در طول مسیر یکی از آنها طی تماس تلفنی پرسید که قبر آماده است یا نه؛ خیلی ترسیده بودم. فهمیدم می‌خواهند مرا دفن کنند. حدود ٤ ساعت بعد به بیابانی در یکی از شهرهای مرکزی کشور رسیدیم. آنها مرا از خودرو بیرون آوردند. من التماس می‌کردم اما مردان ناشناس با چاقو به من حمله کردند، چند ضربه زدند که درنهایت یکی از آنها گلویم را هدف قرار داد و ضربه‌ای زد. با آن‌که بشدت مجروح شده بودم، آدم‌رباها دست‌بردار نبودند. یکی از آنها طنابی که با آن دست و پایم را بسته بودند، دور گردنم انداخت و فشار داد. بعد از آن با چاقو گلویم را بریدند و مرا داخل یک قبری که کنده بودند، انداختند. آنها سوار بر خودرو شاسی‌بلندم شدند و محل را ترک کردند. تصور می‌کردند که من بر اثر شدت جراحات جان خودم را از دست داده‌ام، ولی بعد از ساعتی بیهوشی، دوباره به‌هوش آمدم و به سختی خودم را به یک راننده کامیون نشان دادم. واقعا وحشتناک بود، اما درد را تحمل کردم و دستم را بلند کردم تا راننده کامیونی که از آن‌جا رد می‌شد مرا ببیند. اگر او مرا نمی‌دید زنده نمی‌ماندم. هنوز نمی‌دانم انگیزه آنها از این کار چه بود اما مردان ناشناس حتی چک ٢٠٠‌میلیون تومانی که با من بود را سرقت نکردند. آنها بعد از رهایی‌ام، با خودرو شاسی‌بلند «بی‌ام‌و»ام فرار کردند.»
 
آدم‌ربایی برای انتقام‌جویی
 با این اظهارات هولناک، بازپرس سهرابی از شعبه نهم دادسرای جنایی تهران دستور تحقیقات برای دستگیری آدم‌ربایان فراری را صادر کرد. در نخستین گام از تجسس‌های پلیسی مشخص شد که آدم‌ربایان خودرو را در کنار یکی از بزرگراه‌ها رها کرده‌اند. همچنین در ادامه بررسی‌ها، هویت مردان ناشناس هم شناسایی و درنهایت در عملیاتی ویژه یکی از آنها بازداشت شد. متهم دستگیر‌شده به آدم‌ربایی اعتراف کرد اما مدعی شد که تنها در آدم‌ربایی شرکت داشته و در بین راه از همدستانش جدا شده است. این مرد به ماموران گفت: «من از ضربه‌ها و مجروح کردن شاکی خبر ندارم. فقط می‌دانم که همدستانم با شاکی یک کینه و اختلاف قدیمی داشتند و می‌خواستند با این کار او را تنبیه کنند. آنها برای انتقام‌جویی دست به این کار زدند. وقتی در راه از خودرو پیاده شدم دیگر از آنها خبری ندارم.»
در ادامه کامران نیز صحبت‌های متهم دستگیرشده را تأیید کرد و گفت که او در بین راه از خودرو پیاده شد، بنابراین تحقیقات برای دستگیری متهمان فراری این پرونده ادامه یافت تا زوایای پنهان این آدم‌ربایی وحشتناک فاش شود.

برچسب ها: آدم ربایی شکنجه
مجله خواندنی ها
مجله فرارو