یادداشت دریافتی- محمدرضا قاضیزاهدی؛ چه خوشمان بیاید، چه بدمان بیاید، بعضی مسائل و مشکلات، توجیهی ندارند. نه میشود تقصیر را گردن آمریکا انداخت و نه میشود به تحریم ربطشان داد.
دقیقا به سوءمدیریت برمیگردد و حالا که قرار است به تدبیر و تلاش مدیران لایق در دولت و دیگر دستگاهها و سازمانها، مشکلات حل شوند، و سال هم «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» نام گرفته، بد نیست اشارهای به این مشکلات بشود تا شاید راهحلی برایشان پیدا شود.
خبرها را خواندیم. کشته شدن 20 تن و زخمی شدن 10 نفر دیگر در یک سانحه رانندگی. البته هر روز خبرهایی از این دست را میخوانیم و آنقدر زیاد میخوانیم که جنبه «خبر بودن» خود را از دست دادهاند.
گویی اتفاقی عادی رخ داده. از اینها که بگذریم، ماجرای فرود اضطراری پرواز کیش و سقوط هواپیمای تهران- طبس و تهران- ایروان و ... علامت سوال بزرگی را در ذهنها تداعی میکند.
قضیه سوانح هوایی را اگر به گردن اشتباهات خلبان یا تحریمها بیندازیم، بیشک سوانح جادهای را نمیتوان به راحتی توجیه کرد.
از سویی یکی از شعارهای سالهای اخیرمان «حمایت از خودروساز داخلی» شده؛ خودروسازانی که به معنای واقعی، خودروی «بنجل» به خورد مشتریان میدهند و خودروهای ساخت داخل با کمترین استانداردهای جهانی عرضه میشوند -که خود، مثنوی هفتادمنکاغذ است- از سوی دیگر جادهها هم وضع مطلوبی ندارند.
در این میان، وزارت محترم راه، بر سر هموطنان منت میگذارد و مراسم افتتاحیه برای بهرهبرداری از جادههایی برگزار میکند که داستان جالبی دارند.
بزرگراههایی در کشور داریم که با استانداردهای راهسازی ساخت شدهاند و الحمدلله کم هم نیستند اما باید واقعیت را بپذیریم که هزینه ساخت و نگهداری آنها مستقیما از جیب مردم و به وسیله عوارض دریافتی نقدی خارج میشود، پس شایسته نیست که وزارت راه افتتاح فلان بزرگراه و اتوبان را خدمتی به مردم بداند.
اگر تعداد اتومبیلهای سبک و سنگینی که از بزرگراهها در یک روز، ماه و سال عبور میکنند را حساب کنیم و سپس مقدار عوارض پرداختی را هم ضربدر تعداد پرداختها کنیم، عددی به دست خواهد آمد که قابل محاسبه نیست و بزرگراهی ساخته میشود که مردم تا همیشه باید برای عبور از آن عوارض پرداخت کنند.
در حال حاضر برای رانندگی در اغلب بزرگراههای خوب و استاندارد کشورمان، باید عوارض بپردازیم.
این عوارض درباره خودروهای سنگین به مراتب بیشتر است. همین چند اتوبان منتهی به تهران را مثال میزنم؛ اتوبان خلیج فارس(محور قم - تهران)، اتوبان تهران ساوه (دارای سه گیت اخذ عوارض!)، اتوبان تهران- قزوین، اتوبان قم- کاشان، کاشان- اصفهان، قزوین - رشت و... دهها نمونه دیگر.
وقتی برای سفرهای بین شهری و عبور از بزرگراهها و اتوبانهای باید اینهمه عوارض بپردازیم، سوال این است که چرا برای ساختشان بر سر مردم منت میگذارند؟
درآمد حاصل از اخذ عوارض در اتوبانها، طی چند سال، اگر به بیشتر از کل هزینه ساخت اتوبان نباشد، کمتر نیست.