فرارو- قرار است همه سر ساعت 10:30 صبح جلوی متروی تجریش باشند و یا نهایتا ساعت 11:15 دقیقه خود را به ایستگاه طالقانی برسانند. این یک قرار است برای پرسهزدن در بخشی از شهر و اینبار حوالی چهارراه کالج، میدان فردوسی، خیابان تخت جمشید و همه فضاهایی که در این مناطق وجود دارد. پرسهزنها میخواهند چیزهایی را ببینند که شاید تا بهحال کمتر به آن توجه کرده باشند.
"پرسهزنی در شهر". این عنوان طرحی است که خانه هنرهای شهری بیشتر از یک سال در حال اجرای آن است؛ ایدهای نو که میتواند به شناخت واقعی شهر تهران بیانجامند؛ شناختی نه از سر جایگاه اجتماعی و اقتصادی افراد و یا الزامی که هرکدام از ما برای رفتوآمد به مناطقی از شهر داشتهایم؛ بلکه شناختی برای کسب یک هویت مشترک شهری و ارتباط با چیزی که سالهاست در این شهر گم شده؛ "کجایی بودن".
طراحان این طرح در معرفی آن نوشتهاند: "موضوع خیلی ساده است! می خواهیم به اتفاق در شهر پرسه بزنیم؛ شهری که فرصت حضور اجتماعی ما درآن به دلایل متعددی خیلی کم و ناچیز بوده و در نتیجه بدل به شهری ناشناخته و گنگ و نا آشنا شده است. درعین حال حضور خود آگاه و جمعی ما درشهر، تجربه نوعی معاشرت درفضای عمومی است. معاشرتی که بیشتر در فضای بسته و درخانه، یعنی در پشت صحنه فضای اجتماعی تجربه کردهایم .در نتیجه معاشرت اجتماعی ما به برخی مکانهای تکراری عمومی مثل کافه و رستوران ، محدود شده است".
پرسهزنی چگونه انجام میشود؟
مسئولان برگزاری طرح "پرسهزنی" تاریخی را برای پرسهزدن در یک منطقه شهر مشخص میکنند. همه با وسیله حمل و نقل عمومی (مترو) به یکدیگر میپیوندند. قبل از شروع پرسهزنی مجموعهای اطلاعات درباره منطقه مورد نظر شهری که قرار است از آن بازدید شود، به همراه نقشه آن منطقه، به پرسهزنها داده میشود. افراد به گروههای دوتایی تقسیمبندی میشوند و هرکدام مسئول ثبت مشاهدات از یک محدوده مشخص میشوند. آن دو نفر در طول مسیر درباره دیدگاههایشان و چیزهایی که مشاهده میکنند با یکدیگر صحبت میکنند. هرچیزی برای ثبت این پرسهزنی حایزاهمیت است؛ از یک بافت تاریخی و قدیمی گرفته تا حضور یک حیوان در آن فضای شهری. پس از اتمام پرسهزنی همه حاضرین در این طرح نظراتشان را باهم به اشتراک میگذارند و تمام ایدهها و موارد ثبت شده (از تصویر تا صدا) جمعآوری میشوند.
پرسهزنی از کجا میآید؟
محسن شهرنازدار -از موسسین خانه هنرهای شهری، پژوهشگر حوزه اجتماعی و یکی از طراحان پرسهزنی- در گفتگو با فرارو میگوید: واژه فرانسه فلانور(Flaneur) که در فارسی "پرسهزن" ترجمه شده است، اصطلاحی است که والتر بنیامین در «پروژه پاساژهای پاریس» به کار میبرد. او این ترکیب را از متن شعری از بودلر وام گرفته است. پرسهزن در نظر بنیامین فردی است که در قلب یک جامعه بورژوایی مشغول پرسهزنی در پیادهروها و خیابانها و کافهها است. ناظر پرشوری که بدون هدفهای از پیش تعیینشده، بدل به کاشف شهری میشود و در برابر قواعد تعیینشده نظامهای شهری مدرن، دست به نوعی سرکشی پنهان میزند. پرسهزنی، سمبل زندگی شهری و از تجربههای مدرن انسان معاصر است. آیا در ایران زمینه فرهنگی پرسهزنی به وجود آمده است؟ نتایج و اثرات پرسهزنی خودآگاه در تهران چیست؟ آیا پرسهزنی در تهران میتواند نوعی حضور در فضای عمومی بهمنظور مشارکت گروههای فعال اجتماعی در توسعه شهری تلقی شود؟
هدف ما چیست؟
شهرناز دار همچنین میگوید: در پرسهزنی مرزی میان بیهودگی و هدفمندشدن وجود دارد؛ مرزی که نه مفهوم ولگردی دارد و نه مفهوم طی یک مسیر با مقصدی مشخص.
او درباره اهدافی که این طرح دنبال میکند توضیح میدهد: یکی از اهداف ما برای اینکار جستجو برای بازیابی هویت و ایجاد کنجکاوری برای این هویت است. ما "کجاییبودن" را دنبال میکنیم، و وقتی از آن صحبت میکنیم در واقع از بستری به نام شهر و مناسبات شهری حرف میزنیم. هویت یک شهر با حضور در فضای عمومی است که معنا پیدا میکند، بنابراین در تلاشیم تا به یک اقدام گروهی و دستهبندی افراد حاضر در پرسهزنی به گروههای دونفره تجربه آنها را از شهر و کسب هویت واحدی از شهر بالا ببریم.
این پژوهشگر همچنین میگوید: هدف دیگر ما "ثبت" است. در پی پرسهزنیهای متعددی که در شهر تهران داشتهایم با فضاهایی روبرو شده و میشویم که نیاز به ثبت دارند؛ مانند خانههای قدیمی و بافتهای تاریخی. ما با ابزار اتنوگرافیکی مانند عکاسی، مشاهده و ثبت صداهای شهری، فضاهای شهری را ثبت میکنیم؛ فضاهایی که بسیاری از آنها تا کنون دیده و ثبت نشدهاند.
بحران هویت در تهران جدی است
محسن شهرنازدار با اشاره به اینکه در دهههای اخیر حضور در فضاهاعی عمومی شهر تهران معنای خود را از دست داده است ادامه میدهد: نقش پیاده در شهر تهران دهههاست که به حداقل رسیده، که این خود سازنده نوعی از بیگانگی با شهر است. فضای ایران به طور کلی در این سالها تهی از یک ناظر بیرونی بوده و عابرین با آن ارتباط برقرار نمیکردهاند. میتوان گفت مردمی که در تهران قدیم زندگی کردهاند بهدلیل هویتی که آن زمان شهر تهران داشته، تجربه بیشتری از زندگی مردم امروز در ارتباط با این شهر داشتهاند و یکی از دلایل آن منطق مشخص معماری آن زمان بوده است. اما از دهه 40 به بعد مناسبات قدیم شهر به هم میریزد و در نتیجه هویت شهری نیز کمرنگ میشود.
او همچنین میگوید: در تهران پیادهروی کمترین راهی است که مردم برای رفتوآمد در شهر از آن استفاده میکنند. کمتر از 15 درصد از مردم این شهر از پیادهروی استفاده میکنند؛ این در حالی است که در برخی نقاط شهری رفت و آمد از طریق حمل و نقل شهری ضعیف است.
این پژوهشگر در ادامه تصریح میکند: بحران هویت در شهر تهران مسئلهای جدی است و ارتباط با شهر در چند دهه اخیر به شدت در تهران مغفول مانده است. این روند منجر شده که خردهفرهنگهای متعددی در این شهر حیاتی زیرزمینی پیدا کنند و یا گروههای قومی در تهران قویتر از یک فرهنگ واحد عمل کنند؛ چرا که افراد این شهر زیست تاریخی-فرهنگی مشترکی با یکدیگر ندارند.
نتیجه پرسهزنی چیست؟
محسن شهرنازدار درباره نتایجی که چنین طرحی میتواند داشته باشد توضیح میدهد: در پرسهزنی ایجاد یک فضای آزمایشگاهی اهمیت دارد تا بتوان مفاهیمی همچون هویت را در آن دید و از آن بیرون کشید. برای من پرسهزنی بستری برای مطالعه و ثبت چیزهایی از گذشته است و ثبت صدا و تصویر، که در انتها بتوان از این دادهها استفاده کرد. برای فرد دیگری نتیجه میتواند چیز دیگری باشد، چنانکه یکی از همراهان ما به پنجرهها در شهر توجه داشته و قرار است کتابی در این زمینه به انتشار برساند. اما برای فرد دیگری نیز پرسهزنی میتواند یک پنجشنبه دلانگیز باشد برای دیدن آن بخشهایی از شهر که تا کنون ندیده بوده است.