کیهان نوشت: ميان دو موضع اخير رئيسجمهور تناقض ديده ميشود و چون جمع نقيضين محال است، لاجرم يکي از همين دو موضع را بايد پذيرفت.
رئيسجمهور روز سهشنبه در سفر به غرب تهران گفت: مردم ميدانند که با شعار و اداي جملات تند مشکلات جامعه و کشور حل و فصل نميشود.
روحاني با اشاره به اينکه مردم ايران در 24 خرداد 92 به دنيا اعلام کردند که چهره ملت ما چهره صلح، عدالت و همزيستي با مردم جهان است، گفت: ما مصمم هستيم تا مشکلات را با جهان با منطق، استدلال و مذاکره به حل و فصل نهايي برسانيم. مردم ما با صداي بلند و رفتار مستحکم خود به همه جهانيان اعلام ميکنند که دوران خشونت و افراطيگري به سر آمده و همه بايد با منطق، استدلال و تدبير راه آينده را که راه توسعه است طي کنيم.
وي گفت: دولت يازدهم با تيم مذاکراتي قوي در صحنه جهاني هر روز گامهاي جديدي را براي احقاق حقوق ملت ايران برميدارد. با اين وجود اقليت بسيار کوچکي که بلندگوهاي بزرگ را از ديگران عاريه کردهاند اکثريت قاطع ملت ايران پشتيبان مسير صلح و آشتي و مسير تعامل سازنده با جهان هستند.
اين اظهارات در حالي است که رئيسجمهور روز يکشنبه در کنگره ملي تجليل از ايثارگران به مناسبت سالگرد آزادسازي خرمشهر گفته بود:خرمشهر، نفت و اقتصاد ما توسط عفلقيان و توسط 5+1 اشغال شده و ما اين خرمشهرها را آزاد خواهيم کرد.
بدين ترتيب معلوم نيست چگونه ميتوان از «صلح، آشتي و منطق» با «اشغالگران عفلقي» سخن گفت حال آن که بنياد اشغالگري و تعدي، بيمنطقي و دشمني با صلح است و بر همين سياق معلوم نيست چرا که آقاي روحاني اصرار دارد برخي نگرانيهاي جدي درباره انحراف روند مذاکرات را به جنگطلبي و تقابلطلبي اقليت در برابر صلحطلبي و آشتيطلبي ملت ايران نسبت دهد؟ همچنان که روشن نيست آيا کاربست ادبيات صلح و آشتي با اشغالگران ادبيات به جايي است؟
يادآور ميشود رهبر معظم انقلاب چندينبار به درستي تصريح کردند که چند کشور غربي مستکبر و زورگو و زيادهخواه، جامعه جهاني نيستند- همان کشورهايي که آقاي روحاني به عنوان اشغالگر عفلقي نام ميبرد- بنابراين تقسيم ملت ايران به دو طيف طرفدار «تعامل» يا «تقابل با جهان»، تقسيمبندي غيرواقعي است که ضمن ايجاد سوءتفاهم در داخل ميتواند آب به آسياب دشمن بريزد و او را از واقعيت «تعديگري» و زيادهخواهي تبرئه کرده به عنوان «طرفدار عقلانيت و منطق و تعامل و صلح و آشتي» جا بزند. به عبارت ديگر چند رژيم خاصه غربي و آمريکا، يا اشغالگر عفلقي هستند که زبان مسالمت و آشتي و صلح و منطق و مذاکره نميفهمند و يا اين زبان را ميفهمند که در آن صورت عفلقي و اشغالگر نيستند.