راضي نشد گفت و گو را بدون انتقاد از دولت احمدي نژاد و آسيبهايي كه به بخش كشاورزي زده است، آغاز كند. براي مثال در واكنش به اين پرسش كه: طي سالهاي گذشته شايد به حد كافي خرابيهاي دولت احمدي نژاد در اقتصاد و بهخصوص در بخش كشاورزي نمايان شده است، لطفا شما ارزيابي خودتان را از سياستهاي دولت يازدهم در بخش كشاورزي بفرماييد، گفت:" چطور ممكن است احمدي نژاد از آن 75 ميليارد متر مكعب اضافه برداشتي كه از آبهاي زيرزميني كرد و دشتهاي ايران را كشت، به راحتي تبرئه شود؟"
دكترعيسي كلانتري وزير اسبق كشاورزي و دبيركل خانه كشاورز در ميان صحبتهايش بارها تاكيد كرد: نسلهاي آينده احمدي نژاد را به خاطر صدماتي كه به منابع آب و خاك اين سرزمين زده است نفرين خواهند كرد. كلانتري بدون جبران خرابيهاي هشت سال گذشته در حوزه كشاورزي هيچ آينده اي را براي اين بخش متصور نيست. به همين دليل پاسخ هر پرسشي از وي در خصوص تصميمات آينده در بخش كشاورزي و ارزيابي سياستهاي دولت يازدهم برگشت داده شد به اما و اگرهاي جبران خسارتهاي دولت احمدي نژاد در اين بخش.
آنچه در پي ميآيد مشروح گفت و گوي «قانون» با وزير كشاورزي دولتهای میر حسین موسوی، سازندگی و اصلاحات است: در چند سال گذشته به حد كافي از خرابيهاي دولت نهم ودهم در اقتصاد و بهخصوص در حوزه كشاورزي گفته شده است. حالا ميخواستم ارزيابي شما را از سياستهاي دولت يازدهم و تاثير آن بر بخش كشاورزي كشور بدانم. ارزيابي من اين است دولت يازدهم هرچقدر تلاش كند باز هم نخواهد توانست خراب كاريهاي دولت نهم و دهم را در اين دو سال باقي مانده از عمر دولت يازدهم جبران كند . هشت سال تخريبي كه در بخش اقتصادي كشور و بهخصوص در حوزه كشاورزي به وجود آمد در تاريخ ايران بي سابقه بود و بي انصافي است اگر فكر كنيم دولت يازدهم تنها در يك سال و نيم بتواند بر تمام اين ويرانيها پيروزشود.
پس بيشتر در خصوص خسارات ناشي از سياستهاي نادرست احمدي نژاد در بخش كشاورزي ايران توضيح دهيد. فقط دردولت نهم و دهم به رياست محمود احمدينژاد 75 ميليارد متر مكعب آب شيرين اضافی و بدون پشتوانه از منابع آب زيرزميني كشور برداشته شده است. اين حجم اضافه برداشت به اندازه بيش از دو برابر كل برداشت اضافی آب در 27 سال قبل از خودش بوده است. اينها فقط يك سري آمار و ارقام نيستند، اين يك خسارت تاريخي است كه به منابع كشور وارد شده است. در مقابل اما كوچكترين اقداميبراي بهره وري و حفاظت از سرمايههاي پايه كشاورزي در كشور صورت نگرفته است.چطور ميشود از دولت احمدي نژاد حرفي نزد؟ همه چيز به تاراج رفته و بازگرداندن اين سرمايهها سالها سرمايه گذاري و تلاش ميخواهد.
برنامه تيم اقتصادي دولت يازدهم براي ترميم اين خرابيها چه بوده است؟ درحال حاضر فعاليتهاي دولت يازدهم براي افزايش توليدات و حفظ منابع پايه كشاورزي و نيز تدبيري براي حفظ ذخاير آبي كشور است .اين منابع بسيار گرانقيمت است و بازگرداندن اين ذخاير به حجم چهل سال پيش به اين معني است كه بايد به اندازه چهل سال عرق ريخته شود و برداشت آب نيز بايد به يك دوم ميزان برداشت فعلي برسد؛ همه اين معضلات نتيجه خسارتهايي است كه به نسل ايران خورده و راه بازگشتي نيز برايش وجود ندارد. نسلهاي بعدي دولت نهم و دهم را نفرين خواهند كرد. نخواهيم كه با به فراموشي سپردن اين خيانتها و اينكه ميگوييم نگاهمان بايد رو به آينده باشد دولت احمدي نژاد را تبرئه كنيم.
حالا كه بحث به انتقاد از دولت احمدي نژاد كشيده شد بحران كم آبي و خشكسالي هم از معضلاتي بود كه دو دولت گذشته سعي در كتمان آن داشتند. لطفا قدري در خصوص وضعيت فعلي بحران آبي كشور توضيح دهيد. طبيعي هم هست، وقتي همان زمان كه بسياري از دست اندركاران در خصوص كم آبي در ايران هشدار ميدادند احمدي نژاد به فيروزكوه رفت و گفت: چه كسي گفته است بيلان سفرههاي آبي در اين منطقه و کشور منفي است؟ واينكه هركس بخواهد ميتواند هرحجم آبي كه لازم داشت را از چاههاي زير زميني پمپاژ كند در واقع فاجعه بحران آب در ايران تشديد شد.
اين چاهها بعد از صحبت احمدي نژاد حفر شدند، درست است؟ بله با اجازه مجلس حفر شده بودند كه در واقع مجلس با اين مجوز به يك دزدي آشكار وجاهت قانوني بخشيد.
بيشتر توضيح ميدهيد؟ پس از آنكه احمدي نژاد اين موضوع منفي نبودن بيلان آب را در فيروزكوه عنوان كرد، به موازات آن مجلسي كه در آن سال يعني سال 89 برسر كار بود، براي حمايت از رئيس جمهور مجوز حفر چاههايي كه غيرمجاز بودند را صادر كرد ، يعني به دزدان آب مشروعيت داد و آن را قانونمند كرد كه اين خود نوعي ديگر از نسلكشي به حساب ميآيد. اينها خسارات سنگين زيربنايي است كه هرچند سال هم بگذرد احمدي نژاد و مردانش بايد پاسخي براي اين خراب كاريها داشته و در برابر ملت توضيح دهند، آن وقت شما ميگوييد به اندازه كافي اطلاع رسانی از خراب كاريهاي دولت احمدي نژاد صورت گرفته است؟ نخير به اندازه كافي نبوده است.
آقاي كلانتري با توجه به اينكه شما در دولتهای پیش وزير كشاورزي بوده ايد اين چند دوره را چگونه مقايسه ميكنيد؟ آيا قانونشكنيهايي كه در دولت احمدي نژاد صورت گرفته و دولت يازدهم را با مشكلات عديده مواجه ساخته، مشابه آن در دولتهاي پيش از اين هم وجود داشته است؟ در دولت آقاي مهندس ميرحسين موسوي حدود 2 ميليارد مترمكعب از ذخاير آب زيرزميني اضافه برداشته كرده ايم و اين رقم در دولت سازندگي به يازده ميليارد، در دولت اصلاحات به 30 و در دولت احمدي نژاد به 75 ميليارد متر مكعب رسيد. اين موضوع را در خصوص اهميت دادن دولتهاي گذشته به حفظ منابع طبيعي كشور طرح كردم که البته در دولت اصلاحات نیز تا حدی بی توجهی نسبت به منابع زیر زمینی صورت پذیرفت.
موارد ديگري را هم ميشود مثال زد؟ مثل موضوع انبارهاي خالي. اين مهم ترين قسمت ماجرا است. بازهم تاكيد ميكنم در دولت احمدي نژاد از همه منابع كشور سوءاستفاده شده و به تاراج رفته و اكنون هيچ ابزاري براي كشاورزي اقتصادي در ايران وجود ندارد. متاسفانه در بخشهاي عمده اي از كشور دشتها مرده اند و رسيدگي به آنها دير شده است. اينها گناهاني است كه حكومتها و دولتها بايد در قبال آن پاسخگو باشند. لذا دولت يازدهم همه تلاش خود را به كار گرفته است. وقتي حسن روحاني و كابينه اش دولت را از احمدي نژاد تحويل ميگرفتند همه انبارهاي تداركاتي كشور خالي بود.
خوراك دام، كود، سم، بذر و همه اينها صفر بود. از آنجا كه من در تغيير و تحول دولتها حضور داشته ام، در جريان هستم وقتي مهندس موسوي امور را به دولت آقایهاشمی رفسنجانی تحويل ميداد خود مهندس موسوي تاکید كرد و در تحویل دولت سازندگی همینطور آقایهاشمی سفارش کردند که برای چند ماه تدارکات وجود داشته باشد و در زمان انتقال به دولت آقای احمدی نژاد طبق دستور آقای خاتمی اين انبارها بايد تا چند ماه پر باشند تا دولت جديد بتواند تداركات خود را انجام دهد. اما دولت احمدي نژاد ناجوانمردانه عمل كرد. ابتدا كه تحريمها را بهانه كرده بودند و بعد هم كمبود ارز را، هرچند كه ارز به ميزان كافي در اختيار داشتند. اما دولت يازدهم توانست بهترين فصل تداركات را براي كشاورزان به وجود بياورد يعني دوسال است كه كشاورزان حداقل از نظر تداركاتي با كمترين مشكل رو به رو هستند. نميگويم صفر اما كمترين مشكلات را در اين خصوص داريم.
عملكرد دولت يازدهم با توجه به بحران آب را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ دولت آقاي روحاني براي حل اين بحران تلاش ميكند. حداقل در مورد بحث كم آبي وزارت نيروي فعلي سياستهاي معكوس اين وزارتخانه در زمان احمدي نژاد را پيش گرفته است. يعني برداشت آب را به صورت محدود كرده اند. اين توضيح را هم بدهم تنها كشوري هستيم در دنيا كه بيش از 50 درصد از آبهاي تجديد پذير استفاده ميكنيم. البته عدد ما نزديك به 90 درصد است و بقيه كشورهاي دنيا بهغیر از مصر زير چهل درصد هستند. وزير نيرو آقاي چيت چيان ميخواهد اين 90 درصد را برساند به زير پنجاه درصد كه اين اقدام از بعد سياسي يك خودكشي به حساب ميآيد اما خب وزير دولت يازدهم اين خودكشي را ترجيح داده است تا اينكه بخواهند منابع ملي را ويران تر كنند. وزارت نيرو برخلاف دولتهاي قبل ترجيح داده است كه بیش از 50درصد از آب بهره برداري نشود تا شايد بتوانند ويرانيهاي گذشته را تا حدي جبران كنند. بهانه خشكسالي را ميآورند اما اين بحث بخشي از اين ويرانه است و بخش عمده سوء استفاده از منابع است.
در خصوص بهره برداري از آب يكي از اقداماتي كه در دولت گذشته موفقيت به حساب ميآمد افزايش ميزان توليد محصولات كشاورزي بود اينكه دولت يازدهم قصد دارد كمتر از آب بهرهبرداري كند يعني توليد را كاهش ميدهد، اين موضوع را چطور تحليل ميكنيد؟ در دو دولت گذشته به دليل علم و آگاهي پايين تصور شد افزايش توليد كشاورزي با اضافه برداشت از آبهاي زير زميني خدمت است و البته بخشي از اين معضل از روي نا آگاهي و بخشي ديگر يك خيانت آشكار بوده است. لذا دولت يازدهم دقيقا ميداند چهكار ميكند. هرچند در بسياري از مناطق خيلي دير شده است. وحشت من از اين است كه تلاش دولت براي ترميم خرابيها به هيچ نتيجه اي نرسد چرا كه نياز نسل موجود به مواد غذايي به منابع ما فشار آورده است. و لازمه این کار آگاهی دادن به تصمیم گیران و مردم کشور است که واقعیتها را بدانند و اگر خواستند خودکشی کنند آگاهانه خودکشی کنند یعنی به وضعیت موجود ادامه دهند!
در خصوص بهره بانكي بخش كشاورزي كه از 14 به 21 درصد رسيد چه تحليلي داريد؟ بهره بانكي بخش كشاورزي را از 14درصد به 17 ودر نهايت به 21 درصد رسانده اند. اما بخش كشاورزي پاسخگوي 21 درصد بهره بانكي نيست. من از آقاي دكتر روحاني و جهانگيري درخواست دارم اين سود را به همان 14 درصد برگردانند. بخش كشاورزي نميتواند، چون خواست و ميل بانك مركزي اين بوده است، خود را با 21 درصد بهره بانكي تطبيق دهد. ما به التفاوت اين سود بايد پرداخت شود. البته اين اشكالات در دولت يازدهم كم و بيش وجود دارد اما به هيچ عنوان قابل مقايسه با كاستيهايي كه دولت قبل داشت نيست.
آنطور كه شما ارزيابي ميكنيد دولت يازدهم يك دولت بي نقص است! همين موضوع افزايش بهره بانكي بسيار به اقتصاد كشاورزي ضربه خواهد زد. اينطور نيست؟ البته هیچ دولتی بدون نقص وجود ندارد اما واقعا دولت آقاي روحاني شاهكار كرد با آن آگاهي كه من داشتم از تداركات بخش كشاورزي در تابستان سال 92 و اينكه وحشت همه ما اين بود سكته بزرگي به بخش كشاورزي وارد شود بسيار عالي عمل كرده است .حالا ممكن است آقايان در مجلس بگويند برخي از اقدامات دولت يازدهم براي جلوگيري از هدر رفت منابع آبي كشور غير قانوني بوده است. اما در همان سال اول انبارهاي تداركات مرغ و تخم مرغ جارو زده شده بود و شخص دكتر روحاني آمد تعهد داد كه شما وارد كنيد و من همه هزينهها را پرداخت ميكنم. همين شده است كه حالا همه مجلسيها و دلواپسان به جان دكتر روحاني افتاده اند. بزرگترين اشكالي كه من هم در كاردولت يازدهم ميبينم همان افزايش سود بخش كشاورزي از 14 به 21 درصد است. در بقيه زمينهها اينها تلاشهاي خودشان را كردهاند كه هم اشتباهات دو دولت گذشته را جبران كنند و هم در راستاي حفظ منابع پايه و كشاورزي پايدار حركت كنند. همچنین وزیر نیرو را هم بايد دولت پشتیبانی کند تا منابع آبی کشور را پايدار كرده و بهره برداری از آنرا کاهش دهد.
اين بهره چرا افزايش پيدا كرد؟ بانك مركزي به بخش كشاورزي زور گفت و گويا دولت هم تسليم شده است. وقتي نرخ بازگشت سود بخش كشاورزي به 15 درصد هم نميرسد چطور ميتواند 21 درصد سود بانكي پرداخت كند. الان بانك كشاورزي مفهوم خودش را از دست داده است. يعني از نظر ما بانك كشاورزي با هيچ يك از اين بانكهاي تجاري تفاوتي ندارد وقتي قرار است بهره اش 21 درصد باشد و فقط در اينجا از كلمه كشاورزي سوء استفاده صورت گرفته است. خود وزارت جهاد كشاورزي عملكرد نسبتا قابل قبولي دارد و اين موضوع بر ميگردد به سياستهاي پولي و بانكي وزارت اقتصاد و دارايي؛ به نوعي سياست تحميلي اقتصاد و دارايي است. اگر ميخواهند در كشاورزي سرمايه گذاري شود و يا اينكه بهره وري اين بخش افزايش پيدا كند و استفاده از منابع پايه بدون تخريب منابع موجود صورت گيرد راهكارش سرمايه گذاري است.
آقاي كلانتري، با نگاه به آينده و همه تلاشهايي كه در حال انجام است به نظر شما چگونه ميتوانيم در ايران يك كشاورزي رقابتي ايجاد كنيم؟ اگر ايران ميخواهد كشاورزي رقابتي با دنيا داشته باشد بايد توجه كنيم حداقل 20 تا 25 درصد از هزينههاي كشاورزي مربوط به آب است كه در بسياري از كشورهاي پيشرفته حتي اين هزينه وجود ندارد. 21 درصد سود بهره كه ما در ايران داريم در ديگر كشورها براي كشاورزان يك تا دو درصد است. ما به لحاظ هزينه اي حداقل چهل درصد عقبتر از كشاورزان رقيب هستيم، چطورميتوانيم به رقابتي شدن كشاورزي در ايران با ديگر كشورها فكر كنيم؟ مشكلات داخلي را هم كه براي شما شرح دادم. در يك جنگ نا برابر امكان رقابت وجود ندارد. آنهم با از بین بردن منابع تولید مثل آب و خاک و پوشش گیاهی و منابع ژنتیکی.