آمار دقیقی از زنان متکدی وجود ندارد اما مسولان شهری نسبت به افزایش متکدیان زن هشدار داده اند و سو استفاده از احساسات شهروندان را انگیزه باند های تکدی گری برای به کار گیری کودکان و زنان می دانند.
به گزارش مهر، زن نوزاد خواب آلود را از دامنش بیرون می کشدو دوباره پرت می کند در آغوشش. فریاد می زند از جایی که مختص اوست بیرون برود. دوباره چنگ می زد که کودک را بگیرد. زن دوم بی توجه به فریادها و کودکی که در دامنش بالا و پایین می شود چسبیده است کف خیابان. لگدهای بی امان زن دوم به زن و کودک بیش از ان که دل او را به درد آورد دل رهگذران را می لرزاند و به هوا خواهی کودک وارد دعوا دو زن گدا می شوند .
این شهر پر از گدایان زنی است که یا بر اساس احتیاج یا به فرمان کسی در خیابان ها به دنبال روزی هستند و نه این تابلو های تبلیغاتی هشدار دهنده که شهر را پوشانده می تواند آنها را سامان دهد و نه پول های مردمانی که به قصد خیرخواهی به آنها کمک می کنند. هر روز نیزبه امار این افراد افزوده می شود.
شهلا میرگلو بیات نایب رئیس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی در خصوص افزایش زنان متکدی در تهران می گوید: افزایش زنان متکدی در سطح شهر معضلی است که باید بیش از پیش به آن توجه شود و شهرداری تهران نباید تنها به ارائه آمار جمعیت متکدیان بسنده کند.
اوبا بیان این که حمایت از زنان متکدی وظیفه شهرداری و نهادهای حمایتی است،اضافه می کند: افزایش زنان متکدی در سطح شهر تهران معضلی است که باید به آن توجه شود، چرا که یکسری از این زنان مشکل مالی دارند اما یکسری هم به عنوان تشکل و گروهی اقدام به تکدی گری می کنند.
نایب رئیس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی درخصوص ورود مجلس به موضوع تکدی گری زنان می گوید: فراکسیون زنان تاکنون به بحث زنان متکدی ورود نکرده است و رسیدگی به این موضوع از وظایف شهرداری است که پیگیری کند و شهرداری نباید تنها به ارائه آمار افزایشی بسنده کند چرا که باید نظارت و پیگیری کند از طرفی وزارت کشور هم باید نسبت به این موضوع ورود کند. لازم است که مسئولان متولی، زنان متکدی را به نهادهای حمایتی معرفی و پس از آن نیز وضعیت آنها را پیگیری کنند. مجلس می تواند کار نظارتی کند و امیدواریم بتوانیم در این مساله ورود کنیم و با مسئولان مربوطه رایزنی کنیم.
بیات با اشاره به شیوههای مختلف متکدیان برای تحریک عواطف شهروندان نیز میگوید: گاهی لباسهای مندرس برای تحریک احساسات در هر محدوده و محیطی بسته به شرایط میپوشند و گاهی در مناطقی شیک پوشی را دنبال میکنند و گاهی تظاهر میکنند اموالشان به سرقت رفته است و در راه ماندهاند.
حسین زارع صفت مدیر عامل سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعی هم در توضیح میانگین سنی، میزان تحصیلات و جنسیت متکدیان در سطح شهر می گوید: حدود 25 درصد متکدیان را زنان و مابقی را مردان تشکیل میدهند که البته در پارهای از اوقات سال نسبت این آمار بر حسب شرایط تغییر میکند؛ اما رشد متکدیان زن نسبت به سنوات گذشته رو به افزایش است.
سیدحسن موسوی چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران اما معتقد است آماری در خصوص افزایش متکدیان زن وجود ندارد.
او می گوید: نمیشود این افراد را سرشماری کرد ولی میتوان حضور بیشتر و قابل مشاهدهتر آنها در میدانها و خیابانها را ملاک قرار داد و آنچه مشاهدات در خیابانها نشان میدهد این است که تعداد متکدیان زن افزایش پیدا کرده است. در کنار متکدیان زن، تعداد زنان بیخانمان هم افزایش پیدا کرده و این افزایش تا جایی بوده که شهرداری مجبور شده جایی را برای زنان بیخانمان به طور ویژه اختصاص دهد در حالی که تا دو سال پیش چنین جایی نبود.
موسوی چلک معتقد است: کودکان یکی از اقشاری هستند که مردم نسبت به کار آنها ترحم نشان میدهند و بعد از آنها زنان هستند که امکان بیشتری دارد بتوانند حس دلسوزی را در مردم به وجود بیاورند. زنان متکدی دو گروه هستند؛ یک گروه کسانی که به همراه خانواده تکدیگری میکنند، یک عده دیگر هم زنانی هستند که تنها هستند و چون درآمدی ندارند برای امرار معاش خودشان این کار را میکنند. اینکه چرا مردم بیشتر به این افراد بیشتر کمک میکنند این است که از آنجایی که ما مردم احساساتی هستیم، متکدیان هم دنبال شیوههایی هستند که احساسات مردم را جریحهدار کنند و با سختتر شدن شرایط اقتصادی، این که زنی با بچه کوچکش کنار خیابان یا سر چهارراه از مردم پول بخواهد احتمال بیشتری دارد که مردم به او کمک کنند.
او توصیه می کند: مردم باید اجازه ندهند عواطفشان به بازی گرفته شود، تحت تاثیر قرار نگیرند و به این افراد کمک نکنند چون کمک کردن به این افراد میتواند باعث ترویج تکدیگری شود. اما از طرف دیگر نباید نسبت به این مسائل بیتفاوت باشند و با انجام دادن اقدامات اصولیتر میتوانند به خانوادههای نیازمند کمک کنند. یک نمونه موفق این مورد، کاری بود که در تبریز انجام شد. در آنجا خیریه مستمندان تاسیس شده و مردم دیگر به متکدیان پول نمیدهند بلکه به موسسات پول میدهند، آنها هم افراد نیازمند را شناسایی کرده و این پولها را به آنها میدهند. به این ترتیب فضا برای سوءاستفاده افراد فرصتطلب فراهم نمیشود. تنها نمیتوان منتظر اقدام دولت و سازمانهای دولتی نشست، اگر منابع اجتماعی با مشارکت مردم تشکیل شود و این افراد نیازمند به آنها ارجاع شوند، هم به افراد نیازمند واقعی کمک میشود و هم فضای شهر برای زندگی مردم بهتر میشود.