پيرزن 73 ساله با آشفتگي و پريشاني به محل كار برادرش ميرفت غافل از
اينكه حادثهيي هولناك انتظار او را ميكشد و اين رفتن، بازگشتي براي او
ندارد.
مهرماه امسال و به دنبال اطلاع پليس از وقوع يك فقره درگيري شديد منجر به
قتل، تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي اراك به سرعت در محل حادثه حاضر شدند و
بررسيهاي اوليه خود را آغاز كردند.
گزارشهاي مردمي در تماس با فوريتهاي پليسي 110 اراك نشان ميداد كه به
دنبال وقوع يك فقره درگيري در يكي از نمايشگاههاي اتومبيل در اين شهر
پيرزني مسن بهشدت مجروح شده و جان خود را از دست داده است.
به اين ترتيب و با حضور ماموران در محل حادثه تحقيقات اوليه از آثار به جا
مانده در صحنه جرم آغاز شد. همزمان گروه ديگري از ماموران به انجام تحقيقات
گسترده خود از اطرافيان و آشنايان مقتول پرداختند كه در جريان آن مشخص شد
مالك نمايشگاه اتومبيل برادر پيرزن است كه اختلافات شديدي با او داشته و
بارها درگيريهاي لفظي بين اين دو ديده شده است.
پس از آن تحقيقات پليس روي فرضيه قتل به دليل اختلافات خانوادگي متمركز شد.
با اين حال رسيدگي به پرونده احتياج به سرنخهاي بيشتري براي شناسايي قاتل
داشت. به همين دليل ماموران دستور انتقال جسد به پزشكي قانوني را صادر
كردند.
در گزارشهاي نهايي پزشكي قانوني، برخورد شديد جسم سخت با سر مقتول به
عنوان علت اصلي مرگ عنوان شد. عاملي كه مهر تاييد بر درگيري شديد فيزيكي
منجر به قتل در روز حادثه زد و روند رسيدگي به پرونده را وارد مسير تازهيي
كرد. تحقيقات پليس نشان ميداد مقتول پيرزني 73 ساله است كه در روز حادثه
به نمايشگاه اتومبيل برادرش ميرود اما بعد از مدتي با او بر سر مسائل
خانوادگي دچار درگيري لفظي شديدي ميشود. درگيرياي كه سرانجامي ناگوار
براي او رقم ميزند و او را به كام مرگ ميفرستد.
به گفته سرهنگ رضا احمدي،
رييس پليس آگاهي مركزي انگشتنگاريها و بررسيهاي صحنه جرم نشان ميداد
كه مقتول در روز حادثه پس از درگيري شديد فيزيكي با برادرش به عقب پرتاب
شده و با از دست دادن تعادل خود به زمين افتاده و به دليل برخورد سرش به
جدول كنار خيابان بهشدت مجروح شده و در دم جان خود را از دست داده است.
اطلاعاتي كه سرنخهاي مهمي پيش روي ماموران گذاشت و باعث شد تا پليس با احضار برادر مقتول روند بازجويي از او را آغاز كند.
سرهنگ احمدي در تشريح روند رسيدگي به پرونده گفت: با متمركز شدن تحقيقات
روي فرضيه قتل به دليل اختلافات خانوادگي بازجوييها از برادر مقتول آغاز
شد كه به دنبال آن متهم به قتل به درگيري شديد با مقتول در روز حادثه
اعتراف كرد اما اتهام قتل را نپذيرفت و ادعا كرد كه پسرش در روز حادثه وارد
درگيري شده است.
اعترافات برادر مقتول از رد پاي برادرزاده در قتل عمه خبر ميداد. ردپايي
كه شكي در قاتل بودن برادرزاده باقي نميگذاشت. به اين ترتيب تيمي از
ماموران پليس آگاهي با كسب مجوز از مراجع قانوني برادرزاده مقتول را به
اتهام قتل عمه دستگير و براي انجام بازجوييها به پليس آگاهي منتقل كردند.
اقدامي كه روند رسيدگي به پرونده را در سراشيبي دستگيري قاتل قرار داد.
سرهنگ احمدي در تشريح جزييات اين پرونده با اشاره به جريان اعتراف متهم
اصلي به قتل گفت: متهم در ابتدا سعي داشت مسير پرونده را با كتمان حقيقت
منحرف كند اما زماني كه با كشفيات و سرنخهاي مهم ماموران مواجه شد لب به
اعتراف گشود و گفت: از مدتها قبل به دليل اختلافات خانوادگي پدرم، چندين
بار با عمهام درگير شده بودم. در روز حادثه هم براي صحبت با عمهام كه به
نمايشگاه آمده بود به بيرون نمايشگاه آمدم و از او خواستم تا به مشاجره خود
با پدرم پايان دهد كه متاسفانه او هيچ گونه توجهي به اين موضوع نكرد و به
درگيري خود و ايجاد سر و صدا در محل كارمان ادامه داد كه در يك لحظه از خود
بيخود شده و او را به عقب هل دادم كه روي زمين افتاد و سرش به جدول كنار
خيابان برخورد كرد و جان خود را از دست داد.
به اين ترتيب و با اعتراف صريح متهم، پرونده مختومه و براي سير مراحل قانوني به مراجع قضايي تحويل داده شد