آیتالله مصباحیزدی آب پاکی را بر دستان سیدرضا تقوی ریخت و با عباراتی متفاوت به او فهماند که از وحدت جبهه پایداری با جریان اصولگرایی خبری نیست.
به گزارش شرق، سیدرضا تقوی از اعضای جامعه روحانیت است که با اذن آیتالله مهدویکنی - البته قبل از بیمارشدن ایشان - مامور برگزاری نشست با شاخههای مختلف اصولگرایان برای رسیدن به وحدت شده است.
هرچند در جریان برگزاری این نشستها از سهمخواهی اصولگرایان گلایهمند شده و البته گلایههای آیتالله مهدویکنی را هم از این موضوع ابلاغ کرده بود.
در حالی که به نظر میرسد سیدرضا تقوی همچنان به وحدت با پایداریها کورسوی امیدی دارد و از بیان جزییات اختلاف دیدگاهها خودداری میکند، سایت آیتالله مصباحیزدی متن سخنان آیتالله را در آن دیدار منتشر کرده است.
آیتالله مصباحیزدی در این دیدار، از جلساتی که به گفته او «چندنفر با هم میگذارند و چنانچه کسی با این جلسات مخالفت کند، از آن بهعنوان وحدتشکن یاد میشود» گلایه کرده و گفته است: «نظر مرجعیت درباره انتخابات مجلس برای تایید افراد حجت نیست و باید از فرد اصلحی حمایت کرد که درد انقلاب و اسلام را داشته باشد؛ حتی اگر آن فرد اصلح رای نداشته باشد مثل حمایت ابوذر و سلمان از حضرتعلی(ع).»
او در دیدار با سیدرضا تقوی همچنین در پاسخ به دغدغهای مبنی بر ضرورت وحدت میان اصولگرایان گفت: «همانطوری که توقع یکیبودن فتاوای همه مراجع در احکام شرعی بیجاست، توقع اینکه در مسایل اجتماعی نیز بین افراد وحدت نظر حقیقی حاصل شود، غیرواقعبینانه است، مخصوصا با توجه به اینکه در مسایل اجتماعی افراد با موضوعات سروکار دارند و نه فقط احکام؛ لذا اتحاد نظر در چنین مسایلی شبیه به محال است.»
آیتالله مصباحیزدی ادامه داد: «اینکه با چندنفر جلساتی را برگزار کرده، تصمیم بگیریم و بعد بخواهیم که همگان تابع ما شوند تا وحدت حاصل شود، این شیوه نه اصولگرایی است و نه مردمسالاری واقعی؛ نه با شیوه عقلا سازگاری دارد و نه با شرع، بلکه این از قبیل همان فریبکاریهایی است که دیگران انجام میدهند.»
او با اشاره به اینکه اگر قصد تقارب نظرات وجود دارد، باید یک نوع همفکری وجود داشته باشد تا افراد، نظرات و دلایل خود را مطرح کنند، ادامه داد: «برای کمشدن اختلافات و نزدیکشدن نظرات افراد به یکدیگر، باید نظر افرادی که کمابیش نظرشان در دیگران اثر دارد، گرفته شود و آنها نیز دلایل و ملاک خود را مطرح کنند؛ اگر استدلالی صحیح و منطقی بود باید پذیرفته شود و اگر هیچ استدلالی پذیرفته نشد یا دارای نقص بود، برای انتخاب روشی یکسان در عمل، رایگیری شود. البته باید این اصل را با عبرتگرفتن از برخی کارهای گذشته مد نظر قرار داد.»
عضو خبرگان رهبری در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به شیوه تعیین مصادیق برای انتخابات مجلس گفت: «در انتخاباتی مانند انتخابات مجلس، سخن یک مرجع تقلید از آن جهت که مرجع است، در تشخیص اصلح حجیت ندارد، مگر اینکه نسبت به آن فرد شناخت کاملی داشته باشد که در اینصورت حجیت شناخت و رای او ربطی به مقام مرجعیت و فقاهت او ندارد. لذا در چنین موردی که مرجع تقلید، خودش شخصا اصلح را بشناسد، سخن او از آن جهت که شناختش نسبت به اصلح بیشتر است، میتواند مقبول دیگران واقع شود، نه از آن جهت که مرجع تقلید است و اینکه مخالفت با نظر وی مخالفت با مرجعیت تلقی شود، یا افراد مخالف متهم به وحدتشکنی شوند، حرف باطلی است.»
این استاد حوزه علمیه در ادامه با دفاع ضمنی از عملکرد جبهه پایداری در انتخابات ریاستجمهوری سال92 گفت: «گاهی باید فرد اصلح - ولو رایآوری نداشته باشد - مطرح شود تا حداقل مشخص شود هنوز بین مردم اعتقاد و ایمان به اسلام و انقلاب اسلامی وجود دارد. آیا خوب بود از میان کاندیداهای ریاستجمهوری هیچکس حرفی از اسلام و انقلاب نزند و همه به فکر ارزانی اجناس و رفع تحریمها باشند؟ آیا نباید از کسی که ولو رایآوری ندارد، اما دغدغه انقلاب و اسلام را دارد، حمایت کرد؟»
واقعا مگر ما به دنبال مردم سالاري نيستيم پس به رغم اختلاف سليقه، اين جملات ايشان را بايد قدر بدانيم و انشااله باحمايتهاي امثال ايشان تحزب نيز دركشورمان به منصه ظهور برسد واز تماميت خواهي فرقهاي وباندي دست برداريم. احزاب رسمي وباثبات وانتخابات تنها راه گريز از مشكلات امروزي ماست.
الله اکبر!