فرارو- قتل، دزدی و جنایت. گاهی تمامی صفحات یک روزنامه را هم به خود اختصاص می دهند. کم نیستند اتفاقاتی که رنگ خون و جنایت به خود می گیرد و ثبت می شود. فارغ از واکاوی جامعه و علل بروز چنین رفتارهایی، هر روز گزیده ای از آنچه در دنیای حوادث می گذرد را در این صفحه میخوانید.
سرقت های میلیونی طلا از سوی کارگر زن خدماتی
زن تبهکار که با همکاری همسرش و در پوشش کارگر خدماتی از خانه ها طلا سرقت می کرد، در جریان ردیابی های پلیسی شناسایی و دستگیر شد.
اواخر مهرماه سال گذشته زن جوانی با مراجعه به کلانتری 118 ستارخان، به مأموران اعلام کرد که خانه اش مورد سرقت قرار گرفته و در این خصوص نظافتچی خانه را که چندین روز برایش کار کرده و همزمان با سرقت ناپدید شده ، به عنوان سارق معرفی کرد.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "سرقت منزل " و به دستور شعبه چهاردهم بازپرسی دادسرای ناحیه 2 تهران، پرونده برای انجام تحقیقات تخصصی در اختیار پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
مالباخته پس از حضور در پایگاه دوم پلیس آگاهی، به کارآگاهان گفت: از طریق آگهی نیازمندی روزنامه ها، با یکی از شرکت های خدماتی تماس گرفته و درخواست نظافتچی خانم کرده و آنها نیز یک زن جوان را برای انجام امور خدماتی و نظافت خانه برایم فرستادند. در پایان روز، خانم نظافتچی پیشنهاد داد تا برای آنکه پول کمتری پرداخت کنم، با شرکت خدماتی تماس گرفته و به دروغ عنوان کنم که دیگر نیازی به نیروی خدماتی ندارم. من نیز همانگونه که این خانم خواسته بود اقدام کرده و از فردای آن روز این زن برای انجام امور خدماتی به منزل من رفت و آمد داشت و در طول هفته، در چندین نوبت به منزل ما می آمد و کارهای خانه را انجام می داد تا اینکه ناگهان دیگر از او هیچ خبری نشد و زمانیکه در چندین نوبت با تلفن همراهش تماس گرفتم، متوجه شدم که تلفن همراهش را خاموش کرده است.
مالباخته در ا دامه اظهاراتش و در خصوص نحوه اطلاع از سرقت طلا و جواهراتش به کارآگاهان گفت: چند روزی از ناپدید شدن زن نظافتچی گذشته بود که یک شب به همراه خانواده قصد داشتم تا به یک میهمانی بروم. به محل نگهداری طلا و جواهراتم در داخل یکی از کشوهای فایل مراجعه و در کمال تعجب با جعبه خالی محل نگهداری وجه نقد و طلا و جواهرات داخل خانه روبرو شدم.
در ادامه رسیدگی به پرونده و مراجعه تعدادی دیگر از شکات و مالباختگانی که به همین شیوه و شگرد مورد سرقت از داخل منازل خود قرار گرفته بودند، کارآگاهان با مجموعه ای از سرقت های مشابه و از سوی یک سارق زن قرار گرفتند که تمامی مالباختگان مشاخصات یکسانی از سارق در اختیار آنها قرار دادند.
در ادامه تحقیقات، با انجام چهره نگاری و بهره گیری از بانک اطلاعات مجرمین سابقه دار کارآگاهان موفق به شناسایی یکی از متهمان زن سابقه دار به نام "رقیه" 37 ساله شدند که دارای سابقه سرقت منزل به همین شیوه و شگرد بود. با شناسایی رقیه از سوی تمامی مالباختگان، کارآگاهان به محل سکونت وی در منطقه جنوب غرب مراجعه و در تحقیقات خود متوجه شدند که رقیه به همراه همسرش از حدود یک سال گذشته محل زندگی خود را تغییر داده است.
همزمان با آغاز اقدامات پلیسی برای شناسایی مخفیگاه "رقیه" و با توجه به اظهارات مالباختگان که محل سکونت تمامی آنها در غرب تهران بوده و متهم پرونده نیز پیش از سرقت های خود با مراجعه به شرکت های خدماتی محدوده غرب تهران به عنوان نیروی خدماتی مشغول به کار شده بود، کارآگاهان اقدام به شناسایی تمامی شرکت های خدماتی در غرب تهران کرده و با مراجعه به دفاتر این شرکت ها، با ارائه آموزش به مدیریت و پرسنل شرکت ها تصاویر رقیه را در اختیار آنها قرار دادند تا در صورت مراجعه "رقیه" برای استخدام در شرکت، بلافاصله موضوع به آنها اطلاع داده شود.
سرانجام هفتم خرداد کارآگاهان متوجه شدند که رقیه با مراجعه به دفتر شرکتی خدماتی در منطقه آریاشهر قصد دارد تا به عنوان نیروی خدماتی در این شرکت استخدام شود. بلافاصله کارآگاهان به دفتر شرکت مراجعه و متهم را دستگیر کردند.
همزمان با دستگیری "رقیه" و شناسایی وی از سوی مالباختگان، وی در اعترافاتش به سرقت طلا و جواهرات و اموال با ارزش از منازل مالباختگان اعتراف و در ادامه همسرش را به عنوان همدست خود معرفی کرد که همسر وی نیز دستگیر و به پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد.
رقیه در خصوص نحوه همکاری همسرش در خصوص فروش اموال سرقتی به کارآگاهان گفت: پس از سرقت طلا و جواهرات، به همراه همسرم به طلافروشی های سطح شهر تهران مراجعه و صاحب طلافروشی ها نیز با مشاهده بک زن و شوهر، صحبت های ما در خصوص فروش طلاهای زمان ازدواج را قبول کرده و ما نیز بدون هیچگونه مشکلی اقدام به فروش طلا و جواهرات سرقتی می کردیم.
سرهنگ کارآگاه جانپرور رئیس پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران بزرگ در ادامه اعلام این خبر با اشاره به ارزش 300 میلیون تومانی پرونده گفت: تا به این لحظه از تحقیقات تعداد 12 مالباخته شناسایی و تمامی شکات پس از حضور در پایگاه دوم پلیس آگاهی اقدام به شناسایی متهم اصلی پرونده کرده اند. به همین خاطر از دیگر شکات و مالباختگانی که بدین شیوه و شگرد مورد سرقت خانه خود قرار گرفته اند دعوت می شود تا برای شناسایی متهم و طرح و پیگیری شکایات خود به پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران بزرگ در خیابان آزادی ـ خیابان زنجان شمالی مراجعه کنند.
دستگیری اوباش تهران
پلیس پایتخت بنابه درخواست شهروندان شب گذشته و بامداد امروز طرح برخورد با اراذل و اوباش را با عملیات پلیس امنیت و پلیس پیشگیری در پایتخت به ویژه غرب، مرکز و جنوب غرب اجرا کرد و موفق شد 97 نفر از اراذل و اوباش و سارقان زورگیر را دستگیر کند.
این افراد امروز پس از بازجویی به مراکز قضایی معرفی می شوند در حالیکه تعدادی از آنها دارای شاکی خصوصی بوده و تعدادی از آنها نیز فراری بودند که پس از اقدامات اطلاعاتی شناسایی و دستگیر شدند
این افراد به جرم زورگیری و ایجاد مزاحمت برای شهروندان دستگیر شده اند. مردم پایتخت بدانند که پلیس قاطعانه طرح های امنیت اجتماعی را اجرا می کند تا رضایت مردم در این حوزه جلب شود.
سقوط خونین کودک 10ساله در چاه
امروز کودکی 10 ساله در چاه سه متری سقوط کرد و دچار آسیب شد.
کودک 10 ساله در ساعت 14 امروز در چاهی به عمق سه متر که در یکی از پیادهروهای بلوار امامت 46 واقع بود، سقوط کرد. این کودک از ناحیه کمر دچار آسیب شد و برای جلوگیری از قطع نخاع این کودک آتشنشانی از اورژانس خواست تا کودک را پس از انجام فوریتهای پزشکی از چاه خارج کند.
ماجرای قتلهای سریالی
رئیس پلیس آگاهی استان مازندران با رد شایعه وقوع قتل های سریالی در شهرستان تنکابن گفت: تنها وجه مشترک دو پرونده اخیر کشف اجساد قربانیان در صندوق عقب خودرویشان می باشد.
گفنی است؛ نخستین جسد 23 تیرماه امسال در منطقه پلتکه بخش نشتا تنکابن کشف شد که ماموران پس از حضور در محل متوجه شدند جسد مرد 36 ساله ای در صندوق عقب خودروی پژو 206 خود کشف شده است.
بررسی های مقدماتی نشان داد مرد جوان که متاهل و اهل تنکابن بود با ضربه های چاقو به قتل رسیده است و عامل یا عاملان جنایت پس از قتل جسد او را در صندوق عقب خودروی 206 قرار داده و در آن منطقه رها کردند.
در حالیکه تحقیقات در این رابطه ادامه داشت 29 تیرماه امسال کشف جسد دیگری به ماموران پلیس گزارش شد. در این پرونده جسد مرد 30 ساله ای در صندوق عقب خودرویش در مقابل سینمای تنکابن کشف شده بود. آثار کبودی و شکستگی بر روی بدن این فرد مشاهده می شد.
پس از کشف جسد دومین قربانی بلافاصله موضوع ارتباط این دو پرونده به یکدیگر مطرح و به تیمی از کارآگاهان ماموریت دادم تجسس های گسترده ای را برای کشف معمای این دو ماجرا آغاز کنند. بررسی های تیم جنایی نشان داد قربانی دوم که جسدش در مقابل سینما کشف شده بود از سارقان سابقه دار سیم برق بود که سه بار به این اتهام دستگیر و روانه زندان شده بود. از سوی دیگر در بررسی های جسد آثاری از شکستگی، سوختگی و کوفتگی مشاهده شد که این موضوع نشان می دهد او بر اثر افتادن از بلندی جان خود را از دست داده است. حال با توجه به سابقه او در سرقت کابل برق این احتمال مطرح شده که او در جریان سرقت دچار برق گرفتگی شده و همدستانش جسد او را در صندوق عقب خودرویش قرار داده و در آن محل رها کردند.
تحقیقات درباره قتل اول نیز نشان داد او با ضربات چاقو به قتل رسیده و با سرنخ هایی که به دست آورده ایم تاکنون 3 مظنون در این رابطه شناسایی و دستگیر شده اند که تحقیقات از آنها ادامه دارد.
در خصوص قتل های سریالی انگیزه مشترک در تمام قتل ها و شیوه و شگرد مشابه از فاکتورهای مهم می باشد که در این دو پرونده هیچ انگیزه مشترکی کشف نشده و تنها نکته مشابه در دو پرونده کشف اجساد قربانیان در صندوق عقب خودرو می باشد. با توجه به تحقیقات صورت گرفته وقوع قتل های سریالی در تنکابن صحت ندارد و نباید مردم به این شایعات توجه داشته باشند.
پسر پدر را به خاطر طلاق مادر کشت!
ماموران انتظامی شهرستان عجبشیر تحقیقات از جسد کشف شده به هویت معلوم را انجام داده و با کارهای علمی و اطلاعاتی تمام اعضاء خانواده وی را مورد بازجویی قرار دادند.
در تحقیقات اولیه معلوم شد بلافاصله پس از مرگ مقتول از حساب عابر بانک مقتول چندین بار وجه برداشت شده است که سریعا پرینت حساب مقتول از پست بانک اخذ و مشخص گردید از بانک رفاه و مغازه زرگری در شهرستان ملکان برداشت شده است.
با تعامل و هماهنگی پلیسهای آگاهی دو شهرستان ملکان و عجبشیر در اثر تحقیقات به عمل آمده به پسر بزرگ مقتول مظنون و وی به آگاهی احضارشد.
پس از بازجویی فنی از متهم، وی قتل را انکار کرده اما با توجه به دلایل و مدارک به قتل پدرش اعتراف و اظهار داشت: به دلیل اختلافات خانوادگی و طلاق مادر با پدرش درگیر و با ضرب وشتم ،پدرش را به قتل رسانده است.
قاتل به همراه مادرش جسد را داخل پتو پیچیده و شبانه با یک دستگاه خودرو پراید در کنار نهری رها کرده بودند.
سرقت مسلحانه به سبک فیلمهای سینمایی
در پی وقوع یک فقره سرقت طلاجات از یک مغازه طلافروشی در بازار احمدآباد، شناسایی و دستگیری سارقان در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و با توجه به حساسیت موضوع اقدامات پلیس برای شناسایی هویت سارقان آغاز شد و سرانجام مخفیگاه سارقان طلاها شناسایی شد.
پس از هماهنگی قضایی و اخذ مجوز، ماموران در یک عملیات غافلگیرانه چهار عضو این باند را در مخفیگاهشان دستگیر کردند. ماموران در بازرسی از مخفیگاه مجرمان مقادیری طلای مسروقه و دو قبضه سلاحشکاری را کشف و ضبط کردند.
متهمان در بازجوییها به سرقت مسلحانه مغازه طلافروشی در بازار احمدآباد اعتراف کردند و عنوان داشتند که انجام سرقت را با دیدن فیلمهای سینمایی از شبکههای ماهواره و با الگوبرداری از شیوه سرقتمسلحانه در این گونه فیلمها و پس از شناسایی کامل مغازه طلافروشی در بازار با یک قبضه اسلحهجنگی کلاش اقدام به سرقت مسلحانه کردند.
سارقان دستگیرشده پس از تشکیل پرونده، برای سیر مراحل قانونی راهی مراجع قضایی شدند.
پيرمرد: از تحقيرهاي همسرم خسته شده بودم!
خليل سجادپور- پيرمرد ۷۰ساله اي که همسر ۶۵ساله اش را خفه کرده بود روز گذشته و در بازسازي صحنه قتل گفت: از اين که همسرم مرا تحقير مي کرد خسته شده بودم.
متهم اين پرونده جنايي روز گذشته در حالي که حلقه هاي قانون بر دستانش گره خورده بود توسط کارآگاهان پليس آگاهي خراسان رضوي به محل وقوع جنايت در بولوار ارشاد مشهد هدايت شد تا در برابر دوربين قوه قضاييه چگونگي قتل همسرش را تشريح کند.
در ابتداي بازسازي صحنه قتل کارآگاه احسان حسن نژاد خلاصه اي از پرونده اين جنايت را بازگو کرد و سپس متهم با معرفي خود به قاضي موحدي راد (قاضي ويژه قتل عمد) گفت: بعد از ظهر روز حادثه من براي خريد ميوه و مقداري موادغذايي به بيرون از آپارتمان رفتم چون آن شب قرار بود مهمان داشته باشيم. وقتي با سبد ميوه و موادغذايي بازگشتم طنابي را از روي تراس آويزان کردم و با آن سبد را بالا کشيدم اما به خاطر اختلافات قبلي که باهمسرم داشتم او باز هم مرا تحقير کرد.
وي افزود: مشاجره لفظي ما به حدي شدت يافت که ناگهان به درگيري فيزيکي کشيده شد. به همسرم گفتم ساکت مي شوي يا ساکتت کنم! او گفت: تو عرضه نداري!! به همين خاطر هم گردنش را گرفتم و آنقدر فشار دادم که بي حال روي زمين افتاد در اين لحظه طنابي که با آن سبد را بالا کشيده بودم برداشتم و دور گردنش حلقه زدم و او را روي تخت انداختم. سپس مدتي در کنارش دراز کشيدم ولي وقتي ديدم ديگر حرکتي نمي کند متوجه مرگش شدم بعد از آن هم به کلانتري سناباد رفتم و خودم را به پليس معرفي کردم.
وي ادامه داد: آن روز خيلي عصباني بودم و امروز از اين کارم بسيار پشيمان هستم. با همسرم اختلافات زيادي داشتيم تا جايي که يک بار او را طلاق دادم اما پس از گذشت مدتي دوباره رجوع کرديم و به زندگي خودمان ادامه داديم. اين گزارش حاکي است: در پي اعترافات صريح متهم، قاضي موحدي راد دستور پايان بازسازي صحنه جنايت را صادر کرد و پيرمرد ۷۰ساله براي سير مراحل قانوني در اختيار کارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت.
دختر ثروتمند در گرداب اعتیاد غرق شد
مرگ بیصدای دختر تهرانی در شمال کشور، مرد مورد علاقهاش را به دادگاه کیفری پایتخت کشاند.
بامداد بیست و نهم فروردین ۱۳۹۰ پیکر دختر ۳۱ سالهای به نام «بهاره- ب» کنار رودخانهای در «عباسآباد» مازندران پیدا و با هماهنگی قضایی به پزشکی قانونی فرستاده شد. همان روز مرد ۳۰ سالهای به نام «حسن- م» به اداره آگاهی «عباسآباد» رفت و کمک خواست.
«حسن- م» گفت: پنج ماه پیش بهطور اتفاقی در «کلاردشت» با «بهاره» آشنا شدم. پدر «بهاره» پولدار است و یک ویلای شیک در «عباسآباد» دارد. دیشب «بهاره» به همراه چند نفر از دوستانش از «تهران» به «عباسآباد» آمد. با هم حشیش مصرف کردیم و بعد به کنار رودخانه رفتیم. «بهاره» اما ناپدید شد و دیگر او را ندیدم. همه جا را دنبال دختر موردعلاقهام گشتم تا اینکه از یک مغازهدار شنیدم جسد «بهاره» پیدا شده است.
در حالی که هنوز علت مرگ «بهاره» روشن نشده بود پدر و مادرش به دادسرای «عباسآباد» رفتند و علیه «حسن- م» شکایت کردند. پدر «بهاره» گفت: دخترم هنرمند بود اما «حسن» و دوستانش او را به گرداب اعتیاد کشاندند. چندی پیش دخترم در یک کمپ ترک اعتیاد بستری شد اما باز هم دوستان ناباب، سراغش آمدند و او را به شمال بردند.
به دنبال شکایت پدر داغدار «حسن- م» و هفت نفر دیگر از دوستان «بهاره» در تهران دستگیر شدند و تحت بازجویی قرار گرفتند. ماجرا در شعبه ۱۰۲ دادگاه «عباسآباد» تحت رسیدگی بود اما چون بیشتر متهمان، ساکن تهران بودند پرونده به دادسرای امور جنایی پایتخت فرستاده شد.
سپس کمیسیون تخصصی پزشکی قانونی، علت مرگ «بهاره» را سوءمصرف مواد مخدر عنوان کرد و هفت نفر از متهمان آزاد شدند. پرونده «حسن- م» اما با صدور کیفرخواست به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در نشست رسیدگی به این ماجرا که دیروز به ریاست قاضی «نورالله عزیزمحمدی» تشکیل شد ابتدا نماینده دادستان، کیفرخواست را خواند.
نوبت دفاع به متهم که رسید، اظهار داشت: معتاد بودم و به همین خاطر همسرم قهر کرده و به خانه پدرش رفته بود. در همان گیر و دار با «بهاره» آشنا شدم. دختر تهرانی با آنکه میدانست متاهل هستم به من علاقهمند شده بود. «بهاره» با نامادریاش رابطه خوبی نداشت و دلش نمیخواست ارتباطش را با من قطع کند. هیچ خصومتی با «بهاره» نداشتم. باور کنید من او را نکشتم.
در پایان این نشست، هیات قضایی با اعلام تنفس وارد شور شد و با توجه به مدرکهای موجود «حسن- م» را از اتهام قتل تبرئه کرد. این مرد اما به خاطر رابطه پنهانی با «بهاره» به ۹۹ ضربه شلاق محکوم شد. رای تا ۲۰ روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی است.
قتل هولناک دختران با اسید چارلز سارجنت 43 ساله به عنوان سرکرده باند تجاوز گروهی به زنان و دختران جوان در فیلادلفیای پنسیلوانیا، پس از دهها تجاوز مرگبار و وحشیانه دستگیر شد.
چارلز سارجنت همراه سه نفر از همدستان دیگرش خدمتکارانی را برای رسیدگی به نظافت و تهیه غذا استخدام می کردند، اما پس از چند روز خدمتکار بیچاره را مورد ضرب و جرح و تجاوز قرار می دادند.
این گروه پس از تجاوز و شکنجه خدمتکاران، آنها را به زیرزمین برده و با اسید به قتل می رساندند و در نهایت آنان را تکه تکه کرده و جسدشان را درون نایلون می ریختند.
پس از اعتراض همکاران سارجنت به پلیس مبنی بر خارج نشدن خدمتکاران و تقاضای دوباره برای استخدام نیروی جدید، پلیس در جریان این جنایت هولناک قرار گرفت و در عملیات هماهنگ از سوی شرکت خدماتی و خدمتکاران تمامی عوامل این باند مخوف دستگیر و روانه زندان شدند.
پس از دستگیری اعضای باند، پلیس هنگام جستجوی زیرزمین اجساد قربانیان را داخل کیسه های پلاستیکی کشف کرد. این جنایتکاران ماه آینده محاکمه می شوند.
برخورد ون با اتوبوس 18 کشته داد
بر اثر وقوع سانحه رانندگی در استان جنوبی هند دستکم 18 تن جان خود را از دست دادند.
بنابر اعلام پلیس محلی استان «کارناتاکا» در پی برخورد یک دستگاه خودروی سواری با یک اتوبوس مسافربری 18 تن از جمله سه زن و یک دختربچه 10 ساله جان باختند.
به گفته ماموران پلیس محلی، خودروی ون که 22 مسافر داشته در حال بازگشت از یک معبد با اتوبوس برخورد کرد. در این سانحه به هیچ یک از سرنشینان اتوبوس آسیبی وارد نشد و تمام قربانیان از خودروی ون بودند.
در این حادثه چهار نفر نیز مجروح و به بیمارستان منتقل شدند که حال دو نفر از آنها وخیم است.
خودکشی جوان هندی پس از 3 بار خواستگاری!
مرد جوانی پس از سه بار شنیدن پاسخ منفی در مراسم خواستگاری از دختران مورد علاقهاش دست به خودکشی زد.
این مرد 22 ساله که به هیچ یک از پیشنهادهای ازدواجش پاسخ مثبت داده نشد به دلیل افسردگی و ناامیدی خود را از پنکه سقفی حلقآویز کرد.
خانواده این مرد پس از یافتن جسد آویزان وی از پنکه سقفی موضوع را به پلیس اطلاع دادند. همچنین هیچ نامه یا دستنوشتهای در رابطه با اقدام به خودکشی «عتیق احمد» پیدا نشده است.
یکی از افسران پلیس دهلینو به نقل از خانواده قربانی گفت: دو روز پیش، آخرین پیشنهاد ازدواج او رد شد و همین امر او را به شدت ناامید کرده بود.
سقوط هواپیمای مسافربری در نیویورک
رسانههای آمریکایی از فرود ناموفق یک فروند هواپیمای مسافربری در فرودگاه «لاگواردیا» نیویورک و مجروح شدن 10 نفر در این حادثه خبر دادند.
بنابر اعلام مقامهای داخلی نیویورک، در پی افتادن چرخ جلوی هواپیما در حین فرود، 10 نفر از سرنشینان آن مجروح و شش نفر از آنان به بیمارستان منتقل شدند.
در پی وقوع این حادثه خودروهای امداد به محل اعزام شدند و 143 مسافر و شش خدمه هواپیما را از محل خارج کردند.
این هواپیما در هنگام فرود و پس از افتادن چرخ جلو بر روی دماغه لیز خورد و این وضعیت موجب شد که به باند فرودگاه نیز خسارت وارد شود.
سازمان فدرال هوانوردی و شورای امنیت حملونقل ملی آمریکا در حال بررسی جزئیات بیشتر این حادثه هستند.
چرا به اردوگاه کار اجباری نمیرن