شهرام شکیبا در خبرآنلاین نوشت:
شما را نميدانم ولي به من كه انصافاً در برهه حساس كنوني خيلي خوش ميگذرد. آنقدر اتفاقات بانمك و بامزه ميافتد كه هرقدر هم دستت در نوشتن تند باشد، عقب ميماني از سرعت توليد سوژهها. براي همين اجباراً چند تا سوژه را با هم ميريزم توي اين مطلب، درست مثل كشكول.
ژيان و بولدوزر
احمدينژاد گفته است: «ژيان مشكلات را مانند بولدوزر له ميكنيم». اولاً بولدوزر وسيلهاي براي له كردن نيست. بولدوزر با تيغههايي كه دارد، در واقع همان جاده صافكن است. شما هم كه قبلاً همه سعيتان را مصروف صاف كردن جاده كردهايد.
ثانياً: شما ميخواهي مثال بزني، بزن. چهكار به كار ژيان داري؟
ثالثاً: معمولاً مشكلات را حل ميكنند، له نميكنند. اتفاقاً مشكلات وقتي پيدا ميشوند كه كساني فكر ميكنند به جاي «حل» مشكل، بايد آن را «له» كرد.
رابعاً: بزرگترين مشكل سالهاي گذشته همين بولدوزر و تفكر بولدوزري است. بولدوزر همهجا كارايي ندارد. خيلي جاها بايد از پنس يا سوزن استفاده كرد، نه بولدوزر.
ائتلاف ايستادگي
حداد عادل، قاليباف و ولايتي با هم ائتلاف 1+2 درست كردند. اول گفتند به زودي براساس نظرسنجيها دوتايمان به نفع يكي كنار ميروند. بعد گفتند حالا همگي ثبتنام ميكنيم، بعد دو نفر انصراف ميدهند. حالا هم حداد عادل اعلام كرده كه بعد از مناظرهها و پخش فيلمهاي تبليغاتي از تلويزيون يكيمان كنار ميرويم.
احتمالاً دوستان گمان ميكنند كه كار از محكمكاري عيب نميكند و ميخواهند همگي با هم رئيسجمهور شوند. فقط دو نكته را يادشان رفته؛ 1- رياستجمهوري شورايي نيست (البته اخيراً رفيقبازي هست) 2- مجموع آراي دوستان را با هم حساب نميكنند، جدا جدا شمارش ميشود.
گرگم به هواي سياسي
بعضي از كانديداها هم رياست جمهوري را با نوبت تاب بازي توي پارك اشتباه گرفتهاند. مثلاً محسن رضايي گفته است: «من به نفع هيچكس كنار نميروم و نوبت ديگران است كه به نفع من كنار بروند». اگر همينطور پيش برود، لابد فردا هركس رأي نياورد، ميگويد: «قبول نيست، من موچ بودم. تازهشم استپ كرده بودم. من نسوختم».
ابنسيرين
اين روزها بايد در روز روشن چراغ به دست بگرديم دنبال تالي تلو ابن سيرين مرحوم، از بس كه جماعت خواب ميبينند البته منظورم خوابهايي است كه براي خودشان ميبينند. اگر بخواهيم خوابهايي كه براي ديگران ميبينند (!) را تعبير و تأويل و تفسير كنيم كه همه جماعت معبّرين تاريخ هم كم است.
گويا كانديدايي اعلام كرده بود كه در خواب به وي گفته شده است به احتمال 99 درصد رئيس جمهور ميشود. حالا آن كانديدا انصراف داده است. اگر كانديداي مذكور آن خواب را تكذيب نميكرد، اوضاع جالبي ميشد. چون انكان به اينكه در خواب فقط يك درصد باقي مانده را براي انصراف كنار گذاشته بودهاند و عجبا كه كانديداي مورد نظر عوض توجه به احتمال 99درصدي رياست جمهورياش به همان يك درصد، عنايت خاص فرموده است.
زير آسمان شهر
در مورد كامران باقري لنكراني دو نقل قول معروف را نقل به مضمون ميكنم.
1- بزرگواري فرموده بودند كه زير آسمان و روي زمين فردي اصلح از لنكراني نديدم.
2- ديگري گفته بود كه من هفت سال وقت گذاشتم و درباره صلاحيت لنكراني تحقيق و كار كردم تا به نتيجه رسيدم.
حالا كامران باقريلنكراني انصراف داده است. من نميدانم چرا ايشان به حقالناس توجه ندارد. پس تكليف اين همه علم و وقت بزرگان و نتيجه تحقيقاتشان چه ميشود؟
راكب و مركوب
يكي از كانديداها كه دبير شوراي عالي امنيت ملي كشور است، سوار اتومبيلي ميشود كه به شهادت آمار بالاترين تصادفات منجر به جرح را دارد. تازه از همين مركوب براي تبليغات راكب هم استفاده ميشود!