پسر حدود 18 ساله به نظر میرسد. تنها نیست. همراه با سگ درنده و مهاجمش از ماشین کروک آلبالویی پیاده میشود. اسکارفی (دستمال) که دور مچش دارد را باز میکند و به سرش میبندد. بعد زنجیر و قلادهسگ را به یکی از درختان میانه شانه خاکی جاده میبندد و خودش هم همان دور و اطراف به گپ و گفت و معرفی سگ برای آنان که کنجکاوند مشغول میشود.
کمی آن سو تر، مردی با ماده سگی که به هفت تا سگ تولهاش شیر میدهد، معرکه گرفته و عدهای را دور خود جمع کرده است.
مرد میانسالی که سر و وضع و ظاهری ساده هم دارد، سگ پیرش را که فقط صدا دارد و خطر ندارد، برای فروش آورده و 150 هزار تومان هم رویش قیمت گذاشته. میگوید سگ چوپان است و تا بوده هیچ گرگی وجود نکرده به گله بزند. اما حالا به پولش بیشتر از خودش نیاز دارد.
حتی از ظاهر سگها هم میشود فهمید که کدامها اصیلتر و گرانترند. یکی از شکاری ها نظرم را جلب می کند. صاحبش روی آن 35 میلیون تومان قیمت گذاشته. البته قبلش خلاصهای از مهارتها و آموختههای سگ را با غرور بیان میکند. با این قیمت کمتر کسی خریدار است. برای همین فروشنده پیشنهاد میدهد یکی از تولههایش را با 1.5 میلیون تومان صاحب شوم.
اما من که خریدار نیستم. آن هم از این بازار مکاره. این را برخی از سگ فروشهای حرفهایتر میفهمند. به ویژه اینکه عکاس همراهم هست. به آنهایی که شک میکنند، ناچاریم بگوییم که دانشجو هستیم و درباره همزیستی انسان و سگ تحقیق میکنیم و ناچاریم کنجکاویمان را درباره بعضی چیزها و بعضی افراد مهار کنیم و سوال اضافی نپرسیم.
بساط غیرقانونی سگ فروشها در حاشیه بزرگراه آزادگان آنقدرها هم که برخی خانوادهها تصور میکنند و با خیال راحت در این بین میگردند، امن به نظر نمیرسد.
قرار گرفتن مرکز پرنده فروشان تهران در بزرگراه آزادگان، بعد از تقاطع خلیج فارس، فضایی را برای خرید و فروش سگ فراهم کرده که هر جمعه جماعت زیادی از کسانی را که قصد خرید، فروش یا دست کم تماشای سگ را دارند، به خود جلب می کند.
در حقیقت از زمان انتقال پرنده فروشان خیابان مولوی به بزرگراه آزادگان در خارج محیط شهر، کم کم پدیده تجمع سگ فروشان و دلالان حیواناتی همچون روباه، میمون و عقاب که بعضا خرید و فروششان هم غیرمجاز است، در محدوده این مرکز پرنده فروشان ظهور کرد و آنها در سوی دیگر بزرگراه، روبروی مرکز پرنده فروشان گرد هم می آیند.
آنهایی که به جمعه بازار سگ فروشی میآیند
مراجعان این معرکه چند گروهاند. دستهای برای فروش سگ آمدهاند که برخیشان دلال هستند و از نمونههایی که به نمایش میگذارند، سفارش سگ یا توله سگ که طبعا ارزانتر است، میگیرند.
گروهی هم برای خرید یا تماشای سگ آمدهاند که از هر سن و طبقه اجتماعی که تصور کنید بین آنها وجود دارد. از مردان درشت و خشنی که به دنبال سگ درنده و نگهبانند تا جوانانی از طبقه مرفه که حیوانی دوست داشتنی و باوفا و مناسب برای همزیستی با انسان در محیط شهری می خواهند. در میان آنها خانواده هایی حضور دارند که فرزند خردسالشان را برای انتخاب سگ با خود همراه کردهاند. غافل از اینکه این موزه رایگان میتواند خطرناک هم باشد.
کسی به این فکر نمیکند که چه تضمینی وجود دارد، یکی از سگها هار نباشد و از دست صاحب خود نگریزد؟ کسی نگران نیست که سگ مهاجمی به خودش یا همسر و فرزندش حمله کند. اینجا اصلا کسی نگران نیست! همه آمدهاند تفریح کنند و خرید؛ و این زمان را با فکرهای منفی تلخ نمیکنند.
عده دیگری از مراجعان این جمعه بازار اما، در هیچ یک از این دسته ها نمی گنجند. آنها تنها با هدف به رخ کشیدن فرمانبری حیوان خانگی یا خوی درنده و ظاهر خشن سگ نگهبان خود جمعهها خود را تا بعدازظهر در حاشیه جنوب غربی تهران سپری می کنند.
حیوان را از خودروی گران قیمت شاسی بلند پیاده می کنند و با او رژه می روند، صدایش می زنند و از شیرین کاری های حیوان خانگی خود در جمع ناظران احساس غرور می کنند.
البته عده ای هم واقعا قصد فروش تنها حیوان خانگی خود را دارند و روز جمعه همراه با شناسنامه و مدارک واکسن و این قبیل چیزها، خود را به بساط سگ فروشان بزرگراه آزادگان می رسانند. اغلب آنها از طبقه مرفه و ثروتمند جامعه هستند، یا دست کم از خودروهای لوکس و گران قیمت وارداتی شان این طور به نظر میآیند.
جمعهبازار سگها
نژادهای مختلفی در این جمعه بازار عرضه می شود. سگ های اصیل درنده و مهاجم، سگ های نگهبان، گارد و بادیگارد، شکاری و حتی سگ چوپان؛ با طیف متفاوتی از قیمت ها. از سگ های پیر گله و توله های 100 هزار تومانی گرفته تا سگ های مهاجم 50 – 40 میلیون تومانی.
حتی حیواناتی که خرید و فروش آنها غیرقانونی است هم در صندوق خودروشان جا داده اند و فقط به برخی از مشتریان نشان می دهند. البته سفارش حیوانات غیرمجاز معمولا ثبت و در زمان دیگری تحویل میشود.
جریمه پلیس راهور هم حریف خودروهای بساطی نمیشود
این بازار مکاره اما مشکلاتی را برای خودروهای عبوری از بزرگراه آزادگان ایجاد می کند. توقف کسانی که قصد لحظاتی تماشای بساط سگ فروشان را دارند، ترافیک آزادگان را در روزهای جمعه چند برابر می کند. ماموران پلیس راهور هم تنها می توانند خودروها را به شانه خاکی جاده هدایت و آنها را جریمه نقدی کنند. اما این کار چاره ی ترافیک پرترددترین بزرگراه کشور نیست.
مکان این بساط غیرمجاز سگ فروشی ثابت نیست. آنها هر هفته در یکی از نقاط بزرگراه آزادگان در محدوده مرکز پرنده فروشان جمع می شوند.
از ساندویچ تخم مرغ تا نان داغ، کباب داغ
کار و کاسبی در این هفته بازار تنها به سگ فروشی ختم نمیشود، بلکه بساط فلافلی و کباب داغ و دل و جگر هم برپاست. چند نفری هستند که ظاهرا پیمانکار ثابت تامین اغذیه مراجعان و کسبهاند. توی محیط باز تخم مرغ ساندویچ میکنند و به قیمت ارزان می فروشند.
جگر و کباب سیخ کرده را روی زغال باد زده و در هوای آزاد جزغاله میشود، درست 3 – 2 متر آن طرف تر از جولانگاه سگها. پیمانکار چای و قلیان هم فرد دیگری است. اصلا فردی به این فکر نمیکند که غذاها این جور که در محیط ولنگاری سگها طبخ می شود، سالم است یا نه.
یکی دو نفری هم برای فروش قلاده و لانه سگ و زنجیر و از این قبیل لوازم جانبی بساط کردهاند.
از قمار با کارتبازی تا شرطبندی در لیگهای زیرزمینی مبارزه سگها
بساط قمار هم اینجا با برپاست. شرط از 5000 تومان و با ریسک پایین آغاز می شود. مردی که بازی میکند، چند کارت ویزیت را دست گرفته که پشت یکی از آنها خال سیاهی با خودکار کشیده است. با صدای بلند اعلام می کند که «سفید برنده، سیاه بازنده» و بعد با مهارتی مثال زدنی کارت ها را مقابل چشم کسانی که دورش جمع شده اند، جابه جا می کند و آنها که شرط بستهاند باید حدس بزنند که کارت برنده کدام است.
ممکن است مردم چند وعده اول بازی را ببرند، اما وقتی که مبلغ شرط بالا می رود، محال است کسی بتواند درست حدس بزند. بازی شرط بندی بهانه است. مرد بازیگر با مهارت تردستی کسب درآمد می کند.
بازی شرط بندی که یکی از برنامه های جنبی در حاشیه سگ فروشی است، یادآور لیگ های مخفی و زیر زمینی جنگ سگ ها هم هست. تفریحی غیرمجاز و غیرقانونی و غیرشرعی که طی آن دو حیوان مهاجم را به جان هم می اندازند و بر سر زمین گیر شدن و بعضا حتی کشته شدن یکی از آنها شرط میبندند. اینجا البته پیشنهاد جنگ سگها تنها میان عده خاصی با سر و وضع اهری خاص رد و بدل می شود.
بساط سگ فروشی به مرکز پرنده فروشان شهرداری ربطی ندارد
ناصر کلانتری نماینده شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل در مرکز پرنده فروشان، در این باره توضیح داد: سگ فروشان در حریم مرکز پرنده فروشان نیستند و به فعالیت ما هم ربطی ندارند. شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل اجازه نزدیک شدن بساط آنها به مرکز پرنده فروشان را نمی دهد.
وی ادامه داد: سگ فروشان هر هفته موضع مکانی خود را تغییر میدهند، چون هر بار که ما با این پدیده مواجه می شویم، منطقه استقرار آنها را به هر وسیله ای که بشود مسدود و نامناسب می کنیم. ضمن اینکه مکاتباتی هم در این باره با مسوولان امر شده تا نسبت به جمع آوری این بساط اقدام کنند.
کلانتری درباره عرضه حیواناتی که خرید و فروش آنها غیرقانونی است هم توضیح داد: اگر در مجاورت مرکز پرنده فروشان این پدیده مشاهده شود، حیوانات ضبط و به محیط زیست تحویل می شود. ضمن اینکه فرد متخلف نیز جلب خواهد شد.
فروش غیرمجاز حیوانات، لیگ های زیرزمینی، قمار، غذای کثیف و سد معبر به هیچ کس ربطی ندارد!
پای شهروندان عادی در حالی به این بساط غیرقانونی باز شده که هیچ تضمینی نسبت به سلامت حیوانات عرضه شده وجود ندارد. اغذیه به قول دانشجوها «کثیف» هم که عرضه می شود و خبری از نظارت بهداشتی نیست. علاوه بر این حیات خلوتی برای عرضه و خرید و فروش غیرقانونی برخی حیوانات غیرخانگی هم فراهم شده و با این حال خبری از حضور سازمان حفاظت محیط زیست در اینجا نیست.
شهرداری هم اگرچه از پشتوانه قانونی رفع سد معبر برخوردار است، اما همتی برای مقابله با این پدیده ندارد. برپایی لیگ های زیرزمینی مبارزه سگ ها هم که لابد جرم نیست و اگر هست لابد به سادگی احراز نمیشود که مقابله با تجمع سگ فروشان به نیروی انتظامی ربط پیدا کند.
اینجا، انتهای بزرگراه آزادگان بعد از تقاطع خلیج فارس، یک جمعه بازار غیرقانونی است که هر هفته شلوغتر از هفته قبل برپا میشود و ظاهرا به هیچ کس هم ربطی ندارد.
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه علی بن ابیطالب