احتمال كانديداتوري آيتالله هاشميشاهرودي از سوي دولت، ديروز توسط يكي از نمايندگان مجلس مطرح شد. گرچه در اين خصوص هنوز اطلاعات بيشتري در دست نيست اما اين خبر از جانب رييس سابق قوه قضاييه هم تاكنون تكذيب نشده است.
براي بررسي احتمال كانديداتوري آيتالله شاهرودي با امير محبيان، عضو شوراي سردبيري روزنامه رسالت به گفتوگو نشستيم. به اعتقاد اين تحليلگر سياسي اصولگرا، برخي كدها و نشانههايي را ميتوان در نوع رفتار آيتالله هاشميشاهرودي مشاهده كرد كه وجود اين احتمال را تقويت ميكند. مديرعامل خبرگزاري آريا معتقد است آيتالله شاهرودي در صورتي كه به انتخابات رياستجمهوري وارد شود اينگونه نيست كه خود را كانديداي جريان دولت معرفي كند بلكه او كانديدايي خواهد بود كه دولتيها هم پشت وي قرار خواهند گرفت.
اخيرا درباره كانديداتوري آيتالله هاشميشاهرودي اخباري منتشر شده و يك نماينده مجلس هم گفته كه احتمالا ايشان با حمايت دولتيها وارد عرصه انتخابات رياستجمهوري آينده ميشوند. قبل از اينكه به تحليل اين مساله بپردازيد ميخواستم بپرسم شما خودتان خبري در اين خصوص نشنيدهايد كه مبني بر حضور احتمالي رييس سابق قوه قضاييه در انتخابات آتي باشد و اساسا چقدر اين خبر را جدي و واقعي ميدانيد؟
همانطور كه شما خودتان هم اشاره كرديد يكي از نمايندگان مجلس درباره كانديداتوري آيتالله شاهرودي صحبت كرده است. اما در عين حال هميشه صحبت از رابطه خوب آقاي شاهرودي با دولت بوده است و حتي اين بحث مطرح بود كه آقاي شاهرودي ظرفيت خوبي دارد و ممكن است اين ظرفيت خوب، دولت را به سمتي سوق دهد كه آيتالله شاهرودي را به عنوان كانديداي مطلوب و نسبتا همگرا با خود معرفي كند.
اما اينكه اين طرح واقعا عملياتي شده يا نه هنوز چندان معلوم نيست همچنان كه هنوز مشخص نيست كه آيا آقاي مشايي هنوز هم براي دولت به عنوان كانديداي نخست تلقي ميشود يا نه و رسيدن به پاسخ اين پرسشها مستلزم زمان بيشتر تا روشن شدن قضيه است.
به هر صورت در نزد طرفداران دولت اين مساله مطرح است كه در صورت نيامدن يا مشكل پيدا شدن براي آقاي رحيممشايي بايد دولت بتواند كانديداي جايگزين معرفي كند. براي فرد جايگزين آقاي مشايي هم افراد مختلفي مطرح هستند. از آقاي صالحي و نيكزاد گرفته تا آقاي الهام از جمله افرادي هستند كه به عنوان فرد جايگزين آقاي مشايي براي انتخابات رياستجمهوري دربارهشان صحبتهايي شده است.
اما اخيرا نام ديگري هم بر اين افراد افزوده شده كه آيتالله هاشمي شاهرودي است. طبيعتا سطح آيتالله هاشميشاهرودي به ويژه سطح علمي ايشان با ديگر افراد مطرح شده قابل مقايسه نيست. ضمن اينكه تاكنون گمان ميرفت كه آيتالله هاشميشاهرودي پيشرفت خودشان را در حوزه علمي و در مسير مرجعيت تعريف كردهاند. الان من هنوز نميدانم كه اين بحث واقعا چقدر براي خود آيتالله هاشميشاهرودي جدي است.
به هر صورت ايشان زماني رييس يك قوه بودند و اين ظرفيت براي اينكه الان هم بتوانند به رياست قوه ديگري برسند دور از ذهن نيست. اما اينكه ايشان كانديداي طيف هواداران دولت بشود يا اينكه بتواند اصولگرايان ديگر را هم جذب كند يا اينكه خود ايشان براي آمدن به انتخابات تمايل دارند يا كسان ديگري هستند كه چنين تمايلي دارند نكاتي است كه ابهاماتي در آنها وجود دارد و بايد همچنان منتظر باشيم تا كدهاي بيشتري در اين خصوص منتشر شود.
اينكه اشاره كرديد نزديكي آقاي هاشمي شاهرودي به دولت از قبل هم مطرح بوده به طور مشخص سابقه اين نزديكي به چه زماني برميگردد و چه نشانههايي براي وجود چنين قرابتي وجود دارد؟
توجه داشته باشيد كه با وجود درگيريهاي گروههاي مختلف با دولت بر سر موضوعات گوناگون هيچوقت شاهد آن نبوديم كه آيتالله شاهرودي موضعي عليه دولت ابراز كنند. شايد هم ايشان خودشان را به عنوان يك بازيگر سياسي نميدانستند كه بخواهند درباره اين مسائل به اظهارنظر بپردازند و در واقع شايد سكوت ايشان چنين توجيهي داشته باشد. اما در مجموع ميان ايشان و دولت نقطه افتراق و حداقل هيچ گونه درگيرياي وجود نداشته است. به همين دليل برخيها معتقدند فقدان نقطه افتراق آن هم در زماني كه درگيريهاي بسياري به ويژه از سوي قم با دولت بوده، ممكن است نمايانگر نوعي نقطه اشتراك باشد.
به نظر شما اينكه آيتالله هاشميشاهرودي چندي پيش محمدشريف ملكزاده را كه از افراد منتسب به جريان موسوم به انحرافي است به سمت مشاور خود منصوب كردند هم ميتواند شائبه كانديداتوري ايشان از سوي جريان دولت را تقويت كند؟
به هر صورت كدها و نشانههاي مختلفي را ميتوان در اين خصوص ارائه داد اما تنها كسي كه ميتواند در اين زمينه نظر متقني بدهد خود آيتالله هاشميشاهرودي است كه به نظرم بايد رسانهها با ايشان گفتوگو كنند و نظر ايشان را به طور مستقيم درباره انتخابات رياستجمهوري آينده بپرسند. اما طبيعتا اگر چنين مسالهيي باشد دولت احتمالا در صورت ردصلاحيت آقاي مشايي كه كدها و نشانههاي رد صلاحيت ايشان اخيرا از سوي آيتالله جنتي مطرح شد، دولت ميتواند با كانديداتوري آيتالله شاهرودي برگ برنده جديدي را براي خود رو كند.
چقدر اين ظرفيت در آقاي هاشمي شاهرودي وجود دارد؟ به بيان ديگر چقدر اين احتمال وجود دارد كه آقاي شاهرودي حاضر شود از سوي جريان دولت كه الان با حواشي پررنگي همراه است خود را كانديداي دولت معرفي كند؟
ببينيد اگر آقاي هاشميشاهرودي بخواهند وارد عرصه انتخابات شوند طبيعتا با عنوان ائتلاف با دولت ورود نخواهند كرد بلكه ايشان به عنوان يك فرد و شخصيت مستقل وارد ميشوند و بعد طيف دولت از ايشان حمايت ميكند، ضمن اينكه ممكن است ايشان قدرت آن را داشته باشد كه گروههاي ديگري را هم علاوه بر دولت به سوي خود جذب كند. در واقع ايشان اگر بناي آمدن به انتخابات رياستجمهوري را داشته باشند نه به عنوان كانديداي دولت بلكه به عنوان كانديدايي كه دولتيها هم از ايشان حمايت ميكنند وارد عرصه انتخابات ميشوند.
آنوقت در صورتي كه آقاي شاهرودي به اين نحو وارد انتخابات شوند، انتظارات دولت درباره دولت آينده از اين طريق برآورده خواهد شد؟ يعني آقاي شاهرودي اگر به عنوان كانديدايي مستقل وارد ميدان شوند و از حمايت دولتيها هم برخوردار باشند آيا احمدينژاد و حلقه نزديك به او را ميتواند به اهدافي كه درباره دولت آينده دنبال ميكنند برساند؟
اگر دولت واقعا بخواهد به سمت چنين حمايتي برود، لابد فاكتورهاي آن را در نظر گرفته و چنين برداشتي را درباره حمايت از آقاي شاهرودي مد نظر قرار داده است.
آيتالله شاهرودي به نوعي جزو سياستمداران معتدل محسوب ميشوند. يعني به هر حال ايشان هيچوقت در زمره اصولگرايان افراطي و تندرو قرار نداشتهاند و شايد موضعگيريهاي سياسيشان هم به نوعي مويد اين ويژگي باشد. حال در صورتي كه آقاي شاهرودي به عرصه انتخابات وارد شوند به نظر شما ورود ايشان تا چه حد ميتواند به طرح دولت وحدت ملي كه از سوي آقاي هاشمي مطرح شده بود نزديك شود؟
ببينيد بسياري از مواضعي كه توسط سياسيون در ايران گرفته ميشود تابع اصول خاص و محاسبه شده پيشيني نيست بلكه موضعگيريها كاملا بسته به موقعيت افراد و جريانها است. به گمان من اگر آيتالله هاشميشاهرودي كانديداي دولتيان و مورد حمايت آنها تلقي بشوند ممكن است اصلاحطلبان و هواداران آيتالله هاشميرفسنجاني نظر متفاوتي نسبت به ايشان پيدا كنند و نگاه آنها به ايشان مانند نگاه سابقشان نباشد.
مرجع: اعتماد
ایشان هم با اصلاح طلبان و هم با اصول گرایان تعامل خوبی دارند . هم با هاشمی و هم با رهبری - به دلیل دارا بودن کارنامه درخشان و سوابق کاری و اجرایی خوب دارای وجه مردمی و پایگاه مردمی می باشند. ضمنا در رابطه خارجی هم به نظر بنده دارای سیاست متعادل و بر اساس احترام متقابل را دارند . . مهمترین خصوصیت ایشان این است که ایشان شخصیتی اجرایی و دور اندیش هستند .