گام پنجم ایران، طوری طراحی شده که به مرگ برجام منجر نشود. از همین رو، دولت روحانی اعلام کرد که همکاری کامل ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی ادامه خواهد داشت. طبیعتا این همکاری شامل فعالیتهای نظارتی آژانس میشود. چنان که معروف است، برجام دو رکن اساسی دارد. ایران فعلا فقط از برخی محدودیتهای رکن نخست عبور کرده، ولی هیچ تغییری در رکن دوم ایجاد نکرده است. لذا، تماسهای اروپا و ایران پیرامون برجام ادامه خواهد داشت. هر چند که بعد از ترور سردار سلیمانی، حداقل در کوتاه مدت، احتمال موفقیت این تماسها در رفع تحریمها بسیار بعید است.
فواد ایزدی در گفتگو با فرارو بررسی کرد؛
"آمریکاییها در خاورمیانه نیز هم به عراق و افغانستان حمله کرده اند و هم در بسیاری از کشورهای اطراف ما یا نیروی نظامی پیاده کرده اند یا پادگان زده اند. آنها محدویت اخلاقی ندارد. از این جهت وقتی در مورد آمریکا صحبت میشود هر زمان احتمال وقوع جنگ وجود دارد. "
کارشناسان مسائل بین الملل در گفتگو با فرارو بررسی کردند؛
بسیاری از کارشناسان منطقه معتقدند که حضور آمریکاییها پس از ترور (شهادت) سردار قاسم سلیمانی در خاورمیانه دچار تغییرات اساسی خواهد شد. چراکه ایران به صورت رسمی اعلام کرده که در پاسخ به این اقدام، انتقام خواهد گرفت و این اقدام به صورت نظامی خواهد بود. نصر الله تاجیک کارشناس مسائل بین الملل در گفتگو با فرارو گفت: "بعد از این اتفاق، سیاست خارجی آمریکا با مشکل زیادی روبرو خواهد شد. در حقیقت با این اقدام نابخردانه و خطای استراتژیک ترامپ، او یک کار پر ریسک را قبول کرده است. "
مهدی ذاکریان، کارشناس مسائل بین الملل و استاد دانشگاه در گفتگو با فرارو بررسی کرد؛
مهدی ذاکریان، کارشناس مسائل بین الملل و استاد دانشگاه در گفتگو با فرارو گفت: "معمولاً افرادی که سیاستمدار نیستند و وارد این عرصه میشوند، میخواهند که همه چیز را باهم به دست بیاورند وبازی آنها برد-باخت است. آنها فکر میکنند که با این اقدام میتوانند ببرند، درحالی که باخت بزرگی در انتظار ترامپ است. "
الاخبار با بیان اینکه آمریکاییها در برابر ایران از ارسال پیامهای متناقض و مبهم خسته شدهاند، افزود: «آمریکا (با ترور سردار سلیمانی و حمله به گردانهای حزب الله عراق) میخواهد به ایران و متحدانش بگوید: گوش کنید، من آمادهام کارهایی فراتر از آنچه تصور میکنید، انجام دهم، پس عاقل باشید!» این روزنامه در ادامه نوشت: «آمریکاییها میگویند آنها برای یک بازی بسیار بزرگ آماده هستند.»
کارشناسان روابط بین الملل در گفتگو با فرارو
امیر علی ابوالفتح کارشناس مسائل آمریکادر پاسخ به این پرسش که برخی از سناتورها به ترامپ پیشنهاد کردند این حمله تلافیجویانه به داخل ایران باشد،اظهار داشت: یک قانون نانوشته بین دو طرف وجود دارد که در حال حاضر زمین بازی در داخل ایران نباشد، این زمین میتواند در عراق، سوریه، یمن، خلیج فارس و.. باشد، ولی حداقل در کوتاه مدت به نظر میآید، تنشها به داخل ایران کشیده نشود و درگیریها از سوی هر دو طرف کنترل شده باشد.
سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸، تنشها میان آمریکا و کره شمالی به حدی بالا گفت که ترامپ حرف از به راه انداختن جنگ علیه کره شمالی زد و حتی گفت: این کشور با آتش و خشم واشنگتن مواجه خواهد شد. با این حال، اندکی بعد ترامپ با رهبر کره شمالی دیدار کرد و وی را مردی خارق العاده توصیف کرد. در شرایط فعلی هم شاهدیم که کره شمالی ضرب الاجلی یکساله برای دولت به اصطلاح مقتدر آمریکا تعیین کرده و گفته دیگر مساله خلع سلاح هستهای کره شمالی در مذاکرات دو جانبه مطرح نخواهد شد. به طور کلی، برگزاری رزمایش سه گانه ایران، روسیه و چین را میتوان نمودی از تغییر معادلات قدرت در غرب آسیا دانست که در عرصه عملی، موضع ایران را تقویت و تحرکات منطقهای آمریکا را تضعیف خواهد کرد.
اما آنچه چشم اندازه تنشزدایی میان ایران و آمریکا را بیش از پیش تیره و تار میکند، کمرنگ شدن تحرکات واسطهها است. دولت ژاپن بعد از سفر حسن روحانی به توکیو، سکوت اختیار کرده و سخنی درباره تنشزدایی میان تهران و واشنگتن به میان نمیآورد. فرانسه نیز که همزمان با ژاپن برای وساطت میان ایران و آمریکا تلاش میکرد، شکست وساطت خود را پذیرفته و دیگر امید چندانی به تنشزدایی میان ایران و آمریکا از طریق مذاکره ندارد. ظاهرا مدتی است که مناسبات میان ایران و آمریکا دچار رکود شده است.
گذشته از این، واکنش دولت ایران به اعزام نیروهای ژاپن، ظاهرا متناقض بود. ژاپنیها بعد از سفر روحانی مدعی شدند که رئیس جمهور ایران با استقرار نیروهای ژاپن در خاورمیانه موافقت کرده است. اما سفارت ایران در ژاپن اخیرا با اعزام نیروهای ژاپن مخالفت کرده و با تاکید بر لزوم حمایت کشورهای دوست از «طرح هرمز»، گفته حضور نیروهای خارجی در خاورمیانه «جهت صلح و ثبات و امنیت منطقه ارزیابی نمیشود.»
پیام به آمریکا هدف مشترک هر سه کشور است
«چین میخواهد به اعراب بفهماند که هدفش آنها نیست، بلکه فشار آوردن به ایالات متحده برای بالانس قدرت است. چینیها از این بالانس قدرت به دنبال کاهش فشارهای اقتصادی آمریکا هستند. اگر آمریکا با چین به توافق برسد ممکن است چینی به سیاستهای محافظه کاری خود باز گردند چرا که منافع قابل توجهی در کشورهای جنوبی خلیج فارس دارد.»
ابراهیم متقی در گفتگو با فرارو بررسی کرد:
آمریکا به این نتیجه رسیده است که ایران به لحاظ ساختاری از انگیزه لازم برای افزایش قدرت برخوردار است. بنابر این باید یک تزلزلهایی در شکل بندی ساختاری ایران ایجاد کند. نگاه آمریکاییها امروز فقط در جهت کاهش قدرت ایران نیست. متزلزل کردن قابلیت ساختاری برای اداره امور است. وضعیتی که در بسیاری کشورها منجر به فضای failed state(دولت درمانده) شده است. نگاهی که آمریکاییها دارند این است که ایران Rogue state(دولت یاغی) است و باید با آن مقابله کرد. مقابله زمانی معنا پیدا میکند که کشور تبدیل به failed state شود.
مهدی سلطان محمدی کارشناس بازار مسکن در گفتگو با فرارو
مهدی سلطان محمدی کارشناس بازار مسکن با تاکید بر اینکه افزایش وام مسکن در کلانشهرها چندان گرهای را باز نمیکند، گفت: با توجه به میزان رشد قیمتها نمیتوان در شهری مثل تهران در مناطق حتی متوسط فرد بتواند با این وام واحدی را بخرد، اما در مناطق ارزان و جنوبی تهران، حاشیه کلانشهرها و شهرهای کوچک این وام میتواند عدهای را صاحبخانه کند.
در حال حاضر با توجه به تحولات جاری، چشم اندازی برای کاهش تنشها دیده نمیشود. برخی محافل رسانهای و اندیشکدهای آمریکا بر این باور هستند که سال آینده میلادی، سال پرتنشی خواهد بود. به عنوان نمونه، اندیشکده اطلاعاتی «استراتفور» به تازگی چنین ارزیابی کرده است که سال ۲۰۲۰ میتواند سال تشدید تنشها میان ایران و آمریکا باشد. به طور کلی رسانههای آمریکایی، ایران و خلیج فارس را در لیست مناطقی میدانند که احتمال تنش در آن زیاد است.
اما آیا رویکرد جدید اسرائیل بدون مخاطره است؟ مئیر معتقد است که سیاست بنت در بالا بردن هزینههای ایران، بدون ریسک نخواهد بود. به نوشته این تحلیلگر، لیست اتفاقاتی که مستلزم انتقام ایران هستند، در حال بزرگ شدن است و روز حساب دیر یا زود فرا خواهد رسید.
واضح است که با نزدیک شدن گام پنجم کاهش تعهدات هستهای، معادله جدید و کم سابقهای شکل گرفته که در آن، طبق خواست غربیها، ایران باید برجام را کاملا اجرا کند و در عین حال، توقع آن چنانی در زمینه جبران خسارت تحریمهای آمریکا نداشته باشد. حال که ایران تلاش میکند این معادله را تغییر دهد، اروپاییها چماق مکانیسم ماشه را بالا بردهاند. چماقی که با فرود آمدن آن، شمارش معکوس مرگ برجام آغاز خواهد شد.
در چنین شرایطی، روحانی پیشنهاد جدیدی برای برداشتن تحریمهای آمریکا به آبه داد. آمریکا هنوز واکنشی درباره این پیشنهاد نشان نداده و روزه سکوت گرفته است. با این حال، سابقه وساطت فرانسه و همچنین ناتوانی ژاپن در اعمال فشار بر آمریکا جهت رفع تحریمهای ایران نشان میدهد که نباید نسبت به موفقیت وساطت آبه بیش از حد خوشبین بود. دقیقا مانند طرح ماکرون، موفقیت طرح آبه هم مستلزم همراهی و رضایت آمریکاست. اما باید دید که آیا آمریکاییها حاضر میشوند چماق تحریم را زمین بگذارند و اگر این کار را بکنند، چه امتیازی در ازای آن، خواهند خواست؟
اعمال تحریم علیه ایران در دورههایی که تکاپوهای دیپلماتیک میانجیگران شدت میگیرد، الگوی جدیدی نیست. دولت ترامپ در چند مورد از این الگو استفاده کرده است. در ماههای گذشته، زمانی که فرانسویها برای صدور معافیت نفتی برای ایران در واشنگتن لابی گری میکردند، دولت آمریکا تحریمهای نفتی را تشدید کرد. یا اینکه، کمی پیش از سفر شینزو آبه به تهران در ماه ژوئن، وزارت خزانه داری آمریکا تحریمهای نسبتا گستردهای علیه صنعت پتروشیمی ایران اعمال کرد. امری که احتمالا در شکست ماموریت آبه بیتاثیر نبود. حال، هم یک هفته قبل از سفر روحانی به ژاپن، تحریمهای جدیدی اعمال شد.
احتمالا به همین دلیل است که ظریف گفته الان توپ در زمین آمریکاست که در ازای حسن نیت ایران در آزاد کردن وانگ، اقدام مثبتی انجام دهد. اما ظاهرا وزارت خارجه آمریکا قصد ندارد حسن نیتی نشان دهد. حسابهای کاربری آن در شبکههای اجتماعی همچنان با لحن بسیار تندی علیه ایران مطالبی منتشر میکنند. افزون بر این، پس از تبادل زندانیان، رابرت اوبراین، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، مدعی شد آزادی ژیو وانگ تا حدودی ناشی از تحریمهای شدید آمریکا در کارزار فشار حداکثری علیه ایران بود.
با این حال باید دانست که اختلاف نظر درباره ایران در دولت آمریکا چیز جدیدی نیست. همواره برخی مقامات با تعامل با ایران مخالفت میکنند. اما تصمیم گیر نهایی ترامپ است. چنانچه ژاپن به دونالد ترامپ اطلاع دهد که ایران به تعامل و گفتگو متمایل شده است، عناصر مخالف در دولت وی ممکن است در نهایت مجبور شوند که با تعامل با ایران کنار بیایند. به هر حال، ترامپ نشان داده که هیچ مخالفتی از مقامات دولتش را برنمیتابد و تا به حال، کسانی که با تصمیمات او مخالفت کردهاند شغل خود را از دست دادهاند. از همین رو، احتمال موفقیت تحولات جدید فیمابین ایران و آمریکا این بار بیشتر است.
دقیقا یک سال پیش، ظریف در نشست گفتگوهای مدیترانهای خطاب به اروپا گفته بود که نمیشود بدون اینکه خیس شد، شنا کرد. یک سال گذشت، اروپاییها نه تنها خیس نشدند بلکه حتی در شنا کردن هم تردید کردند. اما آیا این باعث میشود که ایران از اروپا دور شود و مستقیما با آمریکا وارد گفتگو شود؟ هنوز پاسخ مشخصی برای این سوال وجود ندارد. با این حال، ظاهرا، تحولاتی در این زمینه در حال رخ دادن است. ایران و آمریکا به تازگی با وساطت سوئیس برخی از زندانیان یکدیگر را آزاده کردهاند. ظریف نیز در ماموریتی مرتبط با همین موضوع به زوریخ سفر کرده است. علاوه بر این، حسن روحانی ممکن است در روزهای آینده به ژاپن سفر کند. توکیو، مشغول وساطت میان تهران و واشنگتن است. از این رو، باید منتظر ماند و دید که آیا حاشیهنشینی ظریف به معنای ناامیدی وی از حل مشکلات ایران و اروپاست یا اینکه وزیر خارجه بدون سروصدا روی طرح جدیدی کار میکند.