رحمت مهدوی
نامه‌ای به دکتر مسعود پزشکیان
وبسایت خبری - تحلیلی فرارو farau.com | @fararunews
رحمت مهدوی*؛ انّ الله لا یُغیِّرُ ما بقوم حتّی یغیّرو ما بانفسهم

باسلام،
این نامه سرگشاده نه از «حماسه‌ها» خواهد سرود و نه بر «شور و احساس» متکی خواهد شد. بهانه‌ای است برای مرور برخی «واقعیات میدان سیاست» به حد وسع دانش و قلم.
 
بر حذر خواهد بود از غلطیدن در دامن افراد، گروه‌ها و جناح‌های منتسب به هر نوع طرز فکر و اندیشه‌ای. از مقدمه نوشتن نیز بیش از این برحذر می‌نماید و آنچه که احساس می‌شد از راه دور بر حضرت عالی به عنوان یک مدیر مدبر، آزاد اندیش، دلسوز می‌توان خلاصه‌هایی بیان داشت؛ خلاصه‌هایی هر چند طولانی، نگاشته شد. در قلم اگر جسارتی نهفته است با شناخت از سعه صدر و دوراندیشی حضرت عالی گنجانده شده است، امید است روزی همین نامه‌های سرگشاده را از «سرتاسر مهین اسلامی» در مقامی «رفیع‌تر» دریافت نمایید که تاریخ زندگی جناب عالی، نشان از «مستحق» بودن شما دارد.
 
جناب آقای دکتر پزشکیان، چند صباحی است از ایام انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم سپری شده است و هرروز شاهد تلاشهای متعدد از میان گروه‌ها و جناح‌های مختلف برای اثرگذاری بر روند تشکیل کابینه جدید هستیم، بدون آنکه از تلاش‌های تشکل‌های انتخاباتی آذربایجانی، نمایندگان محترم و دیگر مسولین منطقه خبری باشد.
 
در انتخابات سال ۹۶ نیز به مثابه دوره‌های قبلی شاهد ده‌ها گروه آذربایجانی با نام‌ها و اسامی مختلف برای فعالیتهای انتخاباتی در «مرکز» کشور بودیم، بدون آنکه هیچوقت ثمره تلاش‌های آن‌ها را در «آذربایجان» احساس نماییم.
 
آری این تشکل‌ها و گروه‌ها همواره در ایام انتخابات به شکل قارچ گونه‌ای رشد می‌نمایند و از نام این منطقه ‌‌نهایت استفاده را می‌برند و بعد از آن دیگر هیچ برنامه و دغدغه‌ای برای این خطه ندارند و به دنبال سیاست بازی‌ها خود هستند و در پستوی افکارشان چیزی جز منافع شخصی ندارند و در زبانشان از آذربایجان جز «یاشاسین آذربایجان» گفتن چیز دیگر برای عرضه ندارند و از زبان ترکی جز «یاشا» گفتن کلمه دیگری را تلکم نمی‌نمایند.
 
در این انتخابات همچنین همانند دوره‌های قبل شاهد تلاش‌های بسیاری از نمایندگان محترم در حمایت از نامزدهای محترم انتخاباتی ریاست جمهوری بودیم که فعالیت این بزرگوران با انگیزه‌های مختلف موضوع این نوشتار نیست و صرفا به دنبال طرح نمودن پرسش‌هایی است که اذهان بسیاری از مردم آذربایجان را به شدت آزار می‌نماید.
 
جناب آقای دکتر پزشکیان، توسعه کشور در گرو توسعه تک تک شهر‌ها و آبادی‌هایمان است و این میسر نخواهد گشت جز با همت مسولین «انتخابی» و «انتصابی»‌‌ همان خطه. در این مسیر باید بیش از پیش به دیدگاه‌های واقع گرایانه روی آوریم و منافع منطقه را به منافع حزبی و جناحی اولویت دهیم.
 
 به نظر می‌رسد بهتر بود در «فراکسیون ترک زبانان» تلاش‌هایی برای «هم افزایی» و «هم‌گرایی» بین نمایندگان خطه آذربایجان صورت می‌گرفت و با بهره گیری از نظرسنجی‌های انتخاباتی، نظرات نخبگان، صاحب نظران و اساتید دانشگاهی بر کاندیدای با شانس موفقیت بالا «اجماع» می‌شد و قبل از فعالیت برای نامزدهای محترم، تضمینهای لازم برای حل بسیاری از مشکلات آذربایجان در صورت پیروزی اخذ می‌شد.
 
اینکه آرای مردم آذربایجان با تلاش نمایندگان بر «دامن» یک نامزد ریخته شود و بعد از انتخابات به مطالبات آن‌ها توجه نشود مطابق با کدام معیارهای میدان سیاست است؟ آیا نمایندگان محترم نباید با «تحلیل‌های هزینه و فایده» منطقه به پیشواز انتخابات می‌رفتند؟
 
آیا بهتر نبود در فراکسیون ترک زبانان یا مجمع نمایندگان استان این امر به شور گرفته می‌شد که از کدام نامزد بیشتر می‌توان در حل معضلات اقتصادی، فرهنگی، زیست محیطی و... بهره جست؟ و سپس آرا به سمت وی گسیل داده می‌شد؟
 
به فرض عدم همگرایی بین دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب فراکسیون ترک زبان آیا شایسته و بایسته نبود حامیان هر دو جریان در فراکسیون، حمایت‌های خود از هر کدام نامزد‌ها را منوط به تحقق برخی مطالبات مردم آذربایجان در صورت پیروزی می‌نمودند؟
 
آیا سال‌ها انتظار برای به پایان رساندن پروژه راه آهن اردبیل – میانه، اقدام اساسی برای احیای دریاچه اورمیه، دو طرفه کردن مسیر قطار تبریز- تهران، احداث ورزشگاه جدید یا تکمیل مجموعه ورزشی یادگار امام، ایجاد یک منطقه عظیم توریستی ویژه با تمامی امکانات و تکنولوژی‌های نوین در منطقه (اهر، کلیبر)، مزارع صنعتی کشاورزی همانند «مزارع نمونه شرکت کشت صنعت و دامپروری مغان» در شهرهای استان من جمله مرند (در دشت هرزندات یا یکانات)، بستان آباد، کلیبر، یا جلفا و ماکو، ایجاد یه اسکله عظیم خشکی در آذربایجان غربی، اقدامات اساسی برای آزادراه تبریز- مرند – بازرگان، بیمارستان ۳۰۴ تخت خوابی مرند، راه آهن تبریز- میانه، وضعیت کارخانه ماشین سازی، جاده تبریز – اهر، تکمیل آزادراه مراغه – هشترود، مشکلات زیرساختی شهرک صنعتی ولی عصر (عج) بناب، ناحیه صنعتی زنوز مرند، منطقه آزاد دشت مغان، احداث طرح‌های نیروگاهی جدید و..... کافی نیست؟ آیا نباید برای تبریز ۲۰۱۸ به مثابه یک موضوع ملی نگریسته شود؟ آیا بخش مهمی از این معضلات نمی‌توانست پیش شرط فعالیت انتخاباتی نمایندگان محترم باشد؟ آیا در فردای پیش رو هنگام رای اعتماد به کابینه، برگزاری جلساتی مختلف با وزرای پیشنهادی در دستور کار فراکسیون یا مجمع قرار خواهد گرفت؟
 
سیاست، عرصه بده و بستان است، بر همین اساس است، بعضی اشخاص که خود کمترین شانس پیروزی در انتخابات دوره قبل ریاست جمهوری را داشتند با انصراف خود به یکباره به «لیدر» یک جریان بزرگ کشور تبدیل شدند و امروز خود را مدعی اصلی پیروزی دولت تدبیر و امید می‌دانند و به دنبال سهم خواهی هستند. در حالی که بارز و مشخص است که خیلی از مردم بخاطر چنین اشخاصی آرای خود را به صندوق‌ها نیانداختند.
 
آیا رای به وزراء از سوی نمایندگان خطه با سازوکارهای مشخص خواهد بود؟ آیا بهتر نبود در ایام انتخابات از جهت دادن به آرای مردم به شکل فله‌ای جلوگیری شود؟ آیا غیر این است که مردم منطقه آذربایجان با آرای خود تاثیر بسیار زیادی در پیروزی دولت کنونی داشتند؟ آیا سهم این منطقه در تشکیل کابینه نباید مورد گفتگوی شما و سایر نمایندگان محترم با دولت دوازدهم باشد؟
 
آیا جلسات متعدد برای انتخاب استاندارهای خطه، مورد گفتگو و مشورت با محوریت منافع منطقه نه حزبی در در دستور کار فراکسیون یا مجمع قرار می‌گیرد؟ افرادی که بواسطه حمایت‌های مردم همین منطقه به پیشرفتهای فردی دست یافتند و سال‌ها ترک این خطه کرده و در مسند قدرت، هنگام درخواست‌ها و تقاضا‌ها برای خدمت به منطقه، سخن از مسئول بودن برای ایران سخن رانندن نه آذربایجان و این دو مقوله را جدا از هم یافتند با چه منطق و معیاری، اسب خود را برای عمارت استانداری منطقه زین نمودند؟ آیا آنان که به یکباره در ایام انتخابات به فکر پیشرفت و توسعه منطقه افتادند، از قدرت فعلی مسند خود بی‌خبر هستند؟
 
مستحضر هستید که در تمام گمانه زنی‌های مربوط به تشکیل کابینه، هیچ خبری از وزرای آذربایجانی نیست. مشخص نیست که چرا سه نماینده فعلی این خطه در دولت در کابینه جدید با چه معیارهای مورد حذف سهم خواهان قرار گرفته است؟
 
اعتقاد راسخ این قلم بر این است که در این گمانه زنی‌ها معیارهای قومی مدنظر نبوده است، اما پرسش اصلی این است که آیا سایر وزراء دارای عملکرد و کارنامه خیلی بهتر از این وزرا هستند؟ آیا سهم سر ایران در کابینه جدید منقطع خواهد شد؟ در حالی که فریادهای برخی صاحب نظران و روشنفکران برای اختصاص سهمیه برای برخی اقوام و مذاهب در کابینه به وضوح شنیده می‌شود، آیا فقط صحبت از سهمیه برای منطقه آذربایجان نشان از تعصب قومی خواهد بود؟
 
امید است حضرت عالی در مقام نایب رئیس مجلس شورای اسلامی و رئیس فراکسیون ترک زبانان اقدامات اساسی در تشکیل کابینه دولت دوازدهم داشته باشید و در راستای احترام به حامیان انتخاباتی دولت مستقر در منطقه گامهای اساسی بردارید و در چینش کابینه همانند جریان‌ها و گروه‌ها دیگر بر قاعده سهم خواهی همت گمارید و آن را امری ناپسند و مذموم نپندارید، هر چند نگارنده خود مخالف این امر بود و در نوشته‌های خود بر عدم سهم خواهی جریانات تاکید داشته است، اما باید اشاره کرد دلیل مخالفت با این سهم خواهی بخاطر عدم احترام به «گردش نخبگان» از سوی این جریانات مختلف است که سهم خواهی آن‌ها بیشتر تداعی «چرخش نخبگان» در اذهان است. به این معنی که افراد مدنظر این گروه‌ها و جریان‌ها صرفا از وزارتی به وزارت دیگر در حال چرخش هستند، بدون آنکه به گردش نخبگان اهتمام ورزند.
 
در پایان امید است با همت و مساعی حضرت عالی که بسیاری از همزبانان در کل خطه آذربایجان جناب عالی را نماینده شایسته خود در جایگاه هئیت رئیسه مجلس شورای اسلامی می‌دانند، من بعد شاهد رهایی از دیدگاههای جناحی و گروهی در ایام انتخابات باشیم و معیار‌هایمان در «گزینش‌ها» معطوف به منافع «منطقه» باشد، که بدون شک توسعه و پیشرفت هر چه بیشتر ایران اسلامی در گرو توسعه و رفاه تک تک تمامی مناطق این کشور کهن و پهناور نهفته است و پیشرفت هر منطقه نیز با همدلی و همراهی مسئولین آن منطقه زمانی می‌سر خواهد گشت، که منافع منطقه را بر اولویتهای حزبی حاکم فرمایند.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

 

*دانش آموخته ارشد علوم سیاسی