داستان رای من/ از ماست که برماست!
وبسایت خبری - تحلیلی فرارو farau.com | @fararunews
یادداشت زیر را یکی از مخاطبان به سایت فرارو ارسال نموده اند

 
امسال بدلیل حساسیت بالا و دوقطبی شدن انتخابات میلم به حضور در انتخابات بیشتر بود چند هفته ای بود که منتظر روز رای گیری بودم، صبح روز رای گیری به اتفاق همسرم به مسجد محله مان  در منطقه پونک رفتیم ،صف طولانی را که بیرون مسجد دیدیم گفتم اینها چه حوصله ای دارند، همیشه که انتخابات تا 11 شب تمدید می شود، میرویم در خنکی بعد از ظهر می آییم و رفتیم، ساعت حوالی 18 برگشتیم به همان مسجد، هنوز بسیار شلوغ بود، نیم ساعتی در صف ایستادیم همسرم گرمازده شد به ناچار به خانه برگشتیم.
 
ساعت 20:45 دوباره برگشتیم، صف به شکل عجیبی طویلتر شده بود به ناچار بدنبال شعبه اخذ رای دیگر رفته و به چند منطقه که شنیده بودیم خلوت ترند سر زدیم هر جا میرفتیم از قبلی شلوغ تر بود، از روی اجبار خلوت ترین حوزه که مدرسه ای در انتهای یک کوچه پرت بود را انتخاب کرده در صف ایستادیم، ساعت 21:30 بود، متاسفانه صف بسیار کند بود به شکلی که تقریبا 10 دقیقه ای یکبار کمی به جلو میرفتیم به میانه های صف که رسیدیم ساعت 22:50 شده بود و خبر رسید که تعرفه تمام شده، درهای مدرسه بسته شد، صدای درگیری و فحش مردمی که بیرون مانده بودند بخوبی شنیده میشدکه به در مدرسه می کوبیدند.
 
تقریبا نیمی از صف حوزه را ترک کردند در حالی که بد وبیراه میگفتند حوال 23:35 تعرفه رسید و صف دوباره راه افتاد درهمین حین ما از مسئول حوزه پرسیدیم اگر نوبت ما بعد از 12 برسد رای میگیرید که ایشان گفت طبق قانون هر کس داخل شعبه باشد میگیریم، دقیقا ساعت 12:04 دقیقه نوبت ما شد در حالی که داشتیم شماره ملی هایمان را می دادیم گفتند طبق قانون رای بعد از 12 غیر قانونی بوده و افرادی که رایشان را داشتند می نوشتند هم دیگر نتوانستند رای دهند چه برسد به ما و خیل عظیم نفرات پشت ما، در این هنگام مردم با عصبانیت با مسئولان حوزه درگیر شدند که با دخالت نیروی انتظامی مردم به بیرون هدایت شدند.
 
نتیجه اینکه با خود عهد بستم اگر زمانی هیتلر هم کاندید شد و بنابر نگرانی عمومی خواسته ام رای دادن به مخالف او بود دیگر در انتخاباتی که سازماندهانش (این بار اصلاح طلب دفعات قبل اصولگرا) چیزی به نام کرامت انسانی نشنیده اند و با مردم مثل برده رفتار می کنند(انهایی که رای دادند هم ساعتها تحمل گرما کردند) شرکت نکنم، این آخرین حضور من و امثال من در انتخابات بود.

شاید بدوی ترین کار یک مجری انتخابات تامین اسایش رای دهندگان از طریق افزایش شعب رای(در محله پونک حداقل 3 مسجد و حسینیه و تعداد زیادی مدرسه تعطیل بودند) و همینطور امکانات رفاهی( صندلی یا سایه بان یا لااقل اب سرد کن) باشد که نشد، اگر هدف مشارکت حداکثری مورد نظر مقام معظم رهبری بوده باشد که با این روش مدیران برگزار کننده حتما باید باز خواست شوند، ولی از آنجایی که حداقل  95 درصد ارای از دست رفته مربوط به یکی از کاندیداها بوده فقط یک جمله میتوان گفت:((از ماست که بر ماست)) فقط خواهشا انتخابات بعدی انتظار حمایت نداشته باشید.