کد خبر: ۲۰۱۴۹۹
تاریخ: ۱۶ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۷:۰۷
افت 9هزار نسخهای میانگین تیراژ کتاب
11هزارو363 نسخه کتاب، دوهزارو75 نسخه کتاب. فاصله این دو عدد، 9هزارو288 رقم است. فاصلهای که تنها یک معادله ساده ریاضی نیست که حاصل یک تفریق باشد، روایت 35ساله افت تیراژ کتاب از سال 1358 تا 1392 یعنی سال گذشته است. در روزهای گذشته خبرگزاری کتاب ایران وابسته به خانه کتاب نتایج یک تحقیق آماری را منتشر کرد که طی یک جدول آمار شمارگان کتاب را از سال 57 تا 92 بهتفکیک سال بررسی کرده بود.
وبسایت خبری - تحلیلی فرارو farau.com | @fararunews 11هزارو363 نسخه کتاب، دوهزارو75
نسخه کتاب. فاصله این دو عدد، 9هزارو288 رقم است. فاصلهای که تنها یک
معادله ساده ریاضی نیست که حاصل یک تفریق باشد، روایت 35ساله افت تیراژ
کتاب از سال 1358 تا 1392 یعنی سال گذشته است. در روزهای گذشته خبرگزاری
کتاب ایران وابسته به خانه کتاب نتایج یک تحقیق آماری را منتشر کرد که طی
یک جدول آمار شمارگان کتاب را از سال 57 تا 92 بهتفکیک سال بررسی کرده
بود.
براساس این آمار بالاترین آمار شمارگان کتاب در سال 58 درست یک سال
بعد از پیروزی انقلاب به طور متوسط 11هزارو363 نسخه کتاب بوده است. درست
در مقابل این آمار کمترین میزان تیراژ مربوط به آخرین سال یعنی 92 بود که
به دوهزارو75 رسید. براساس نتایج تحقیقات و آمارها، شمارگان کتاب از
دولتپنجم تا دولتدهم با کاهش روبهرو بوده است اما بیشترین متوسط شمارگان
کتاب به دولتهای آیتالله هاشمیرفسنجانی و کمترین شمارگان کتاب به دولت
محمود احمدینژاد مربوط میشود. در دوره ریاستجمهوری اکبر هاشمیرفسنجانی
(دولتهای پنجم و ششم) یعنی در دوران وزارت فرهنگ و ارشاد سهوزیر میانی
(سیدمحمد خاتمی، علی لاریجانی و مصطفی میرسلیم) که سالهای 1368 تا 1375 را
دربر میگرفت، مجموع متوسط شمارگان کتاب 41هزارو716 نسخه بوده است.
در
دوره ریاستجمهوری حجتالاسلام سیدمحمد خاتمی (دولتهای هفتم و هشتم) شامل
سالهای 1376 تا 1383 متوسط شمارگان کتاب 34هزارو 394 نسخه بوده است.
همچنین در دوره ریاستجمهوری محمود احمدینژاد (دولتهای نهم و دهم) شامل
سالهای 1384 تا 1392 متوسط شمارگان کتاب 26هزارو 798 نسخه بوده است. در
بالاترین سال این آمار یعنی سال 58 که دوران وزارت مرحوم ناصر میناچیمقدم
در دولت موقت و سرپرستی عباس دوزدوزانی بوده بهدلیل تشکیلنشدن اداره کتاب
و جو انقلابیای که وجود داشته است نشر کتاب با سرعت بیشتری اتفاق
میافتاده است. با این همه نمیشود از این نکته چشمپوشی کرد که با توجه به
رشد 120 درصدی جمعیت در ایران چه اتفاقی برای نشر ایران رخداده است که در
فاصله 35سال شمارگان کتاب بهصورت چشمگیری پایین آمده و سهم جمعیت
75میلیونی ایران دوهزارو75 نسخه کتاب به طور متوسط شده است.
از 90هزار نسخه تا 500 نسخه
با یک نگاه گذرا به شمارگان کتاب در سال 93 شاهد هستیم که برخی کتابها
بین هزار تا هزارو500 نسخه تیراژ خوردهاند. این آمار البته بسته به ناشر و
موضوع کتاب تفاوت دارد. به طور متوسط رمانهای ترجمه شده بین هزارو500 تا
دوهزار نسخه و رمانهای ایرانی هزار تا هزارو500 نسخه منتشر میشود. البته
این آمار، منهای آثار نویسندگان بزرگ است. به طور مثال کتابهای محمود
دولتآبادی حدود سههزار نسخه تیراژ خورده است. کتاب شعر هم حدود هزارو100
نسخه تیراژ دارد. البته رکورد بالاترین تیراژ کتاب در حوزه ادبی و فرهنگی
مربوط به کتاب «جزیره سرگردانی» سیمین دانشور است که در سال 80 با تیراژ
شگفتانگیز 90هزار نسخه منتشر شد. انتشارات خوارزمی در آن سال مورد انتقاد
بسیاری قرار گرفت؛ اما استدلال این ناشر این بود که این کتاب به چاپهای
بعدی هم میرسد، پیشبینیای که درست از آب در آمد و شمارگان کتابهای دیگر
دانشور هم به 22هزار نسخه رسید. کتابهای احمد محمود هم در دورههایی به
40هزار نسخه رسید. اما این روزها تنها نامهای بزرگ مانند دولتآبادی
میتوانند به تیراژ سههزار نسخه برسند.
از ممیزی تا عدم انگیزه
اما چه چیزی باعث افت تیراژ شده است؟ آنچه مسلم است آمار پایین شمارگان
کتاب بهخاطر عدم رغبت مردم به کتابخوانی است. ورود تکنولوژیهای جدید و
اینترنت، سرانه مطالعه را پایین آورده و از سوی دیگر ممیزی مهمترین مانع
است. اما محسن باقرزاده، مدیر انتشارات توس و یکی از ناشران باسابقه تهران
در گفتوگو با «شرق»، «ممیزی و گسترش تکنولوژی» را هرچند دلایل مهم افت
تیراژ میداند اما معتقد است از این دو عامل آنچه بیشتر باعث افت فروش کتاب
شده، عدم امنیت ناشران برای چاپ و فروش کتابهایشان است: «الان ما با
تیراژ هزار نسخه هم ضمانتی برای فروش نداریم. هیچ تضمینی وجود ندارد.»
به
گفته او از پیش از انقلاب تا حدود 10 سال پیش متوسط شمارگان پنجهزارو500
نسخه بود: «نشر ما در سالهای قبل تا تیراژ 30هزار نسخه هم منتشر کرده است.
بهطور مثال مجموعه چخوف با آنکه تعداد زیادی بود تا 10هزار نسخه هم تیراژ
داشت و به چاپهای متعددی رسیده است. یعنی مردم بهسراغ خرید کتاب
میآمدند. دورههایی هم بود که ما با تیراژ بالای 10هزار نسخه، برای جمعیت
40میلیونی کتاب منتشر میکردیم. در روزهای پنجشنبه کتابفروشی انتشارات توس
با مراجعهکنندگان زیادی روبهرو میشد. مراجعان دایمی داشتیم. یعنی در
طول یک هفته عناوین جدید هم میآمد که مراجعان آنها را تهیه و موضوعات
مختلف را دنبال میکردند.»
کاهش تصدیگری دولت
در حال حاضر اگر شما بهعنوان نویسندهای تازهکار به برخی ناشران مراجعه
کنید، قرارداد کتاب را برای چاپ اول بیشتر از هزارنسخه نمینویسند. اگر هم
ناشر در بخش خصوصی روی کتاب نویسنده تازهکار سرمایهگذاری کند شرط میکند
که برای چاپ اول هزار نسخه شمارگان میزند اما بیشتر از 700 نسخه چاپ
نمیکند؛ آنهم به این دلیل که ناشر بهعنوان سرمایهگذار باید به بازگشت
سرمایه هم فکر کند. همینها باعث شده تا افت شمارگان کتاب بهصورت واقعی هم
مورد بررسی قرار نگیرد. جلال ذکایی، کارشناس چاپ و نشر دلایل افت تیراژ را
متعدد میداند و آن را به یک کار پژوهشی مفصل موکول میکند. او در گفتوگو
با «شرق» درباره عوامل مهم این پدیده میگوید: «نگاههای ممیزی متفاوتی که
در دورههای گذشته به کتاب وجود داشته است، کنترلهایی که توسط بخش دولتی
اعمال شده، شرایط نابسامان اقتصادی و سیاستهای غلط دولتی به افت شمارگان
کتاب منجر شده است.»
این کارشناس فرهنگی اضافه میکند: «این دلایل در سال 91 به اوج خود رسید؛
فشارهای اقتصادی که تنها بخشی از آن اعمال تحریمها و بالارفتن هزینههای
کتاب بود، عدم کفایت بخش دولتی در هدایتکردن بحران نشر و بهخصوص
کنترلنشدن قیمت کاغذ در شمارگان سال 92 تاثیر گذاشته است و این سال
بهعنوان پایینترین سال این آمار است.» ذکایی این نظر را تایید میکند که
میزان شمارگان کتاب در ایران بهصورت واقعی اعلام نمیشود: «بسیاری از
ناشران حتی از میزان نسخه کتابی که در شناسنامه کتاب درج میکنند کمتر کتاب
را منتشر میکنند. به این دلیل که اگر بنویسند 500 نسخه، دیگر ارشاد از
آنها 100 نسخه کتاب نمیخرد. هیچ امکانی هم برای نظارت وجود ندارد.»
این
فعال فرهنگی با مقایسه آمار شمارگان کتاب در سایر کشورها میگوید: «آمار
چاپ و نشر در سایر کشورها چندینبرابر ایران است. چندسال پیش ما در
نمایشگاه سنپترزبورگ با رییس این نمایشگاه صحبت میکردیم و او از میزان
پایین آمار شمارگان کتاب ابراز نگرانی میکرد. وقتی پرسیدیم متوجه شدیم آن
زمان شمارگان 100هزار نسخه بوده است.» به اعتقاد ذکایی، مهمترین راه خروج
از این مشکل حرفهایشدن صنعت چاپ است؛ اتفاقی که تا حالا رخ نداده و
مهمترین مانع آن نیز دولت است: «دولت حمایتهای پنهان و آشکار خود را از
نشر بردارد تا این صنعت به سمت حرفهایشدن برود. موضوع معافیت مالیاتی یکی
از موانع روبهروی ناشران است. در آلمان ناشران مالیات میپردازند. آنها
معتقدند که هرچند کار فرهنگی میکنند اما با نگاه اقتصادی این کار را
میکنند. اگر کتابی فروش ندارد اصلا چه لزومی به چاپ آن هست؟» حالا باید
دید دولت یازدهم که این آمار را منتشر کرده است راهی برای خروج از بحران
تیراژ پایین کتاب پیدا خواهد کرد.