bato-adv
کد خبر: ۹۷۸۲۱

روزگار خوش آقاي موراكامي

تاریخ انتشار: ۱۳:۱۵ - ۱۶ آذر ۱۳۹۰


موراكامي موفق‌ترين نويسنده ژاپني كه تا حال هشت رمان،دو مجموعه داستان كوتاه و چند كتاب غير داستاني به چاپ رسانده و چندين جايزه ملي و بين‌المللي را از آن خود كرده؛ در رمان پس از تاريكي از پيچيدگي‌هاي روايي مانند آثار ديگرش چون«كافكا در كرانه»براي جلب مخاطب بهره نمي‌برد.
 
نويسنده با استفاده از توالي زمان در امر روايت و در نظر گرفتن ديدگاه داناي كل (ديدگاهي كه در رمان‌هاي مدرن تقريبا منسوخ شده به شمار مي‌آيد) متني كم حجم،واقع گراي از نوع روانشناسي رفتاري، خوشخوان و تفكر بر انگيز را به خواننده عرضه مي‌كند. 

رمان«پس از تاريكي» به سفر ذهني – عيني ماري در بازه زماني كوتاه (نيمه شب تا صبح) در شهر توكيو اشاره دارد.دختر جوان در پس اين گشت و گذار شبانه با برخورد با دختر چيني در هتل عق،ديالوگ با تاكاهاشي،موروگي وكائورو با حقايق جديدي آشنا مي‌شود.حقايقي كه باني تشرف فكري در او و تجديد نظر در روابط بين خود و خواهرش مي‌شود.

شخصيتي كه تا حال يقين داشته كه تاريك و ترسو است و تفاوت‌هاي زيادي با ديگران دارد؛ با طلوع خورشيد،با تغيير و دگرگوني كنش و منش به سوي سرنوشت جديدي قدم برمي دارد كه در آن ارتباط‌هاي عميق عاطفي- انساني با ديگران را در خود نهفته دارد.اينجا است كه نام رمان باعث تعمق و تفكر خواننده مي‌شود. 

«پس از تاريكي» گرچه در لايه اوليه به گذر و سپري شدن زمان اشاره دارد و نويسنده با اعلام ساعت‌هاي بيشمار به اين موضوع اشاره مي‌كند ولي در لايه زيرين بيانگر معني ضمني متن است.

تاريكي كه نمادي براي تنهايي و عدم ارتباط عاطفي بين ماري و اري محسوب مي‌شود با گذر ساعت‌ها به ارتباطي دوستانه و صميمي منجر مي‌شود؛ ارتباطي كه باعث همبستگي روح و جسم دو خواهر مي‌شود. شخصيت تاريك و تنهاي ماري در پي كسب تجربه در اثر سفر ذهني و مرور خاطرات در وجودش و يافتن ارتباط‌هاي عاطفي بين خود و ديگري در كنار سفر عيني يعني حضور در مكان‌هايي كه تا حال امكان ديدار برايش ممكن نبوده( ديدار هتل عق و دختر چيني)از تاريكي، تنهايي، ياس و نااميدي جدا مي‌شود.ازهمين رو است كه نويسنده در جاي جاي كتاب به موسيقي «پنج نقطه پس از تاريكي» اشاره مي‌كند.از سوي ديگربايد گفت شب بيانگر ناخودآگاهي و قسمت شر انساني است كه با گذر زمان به خود آگاهي و روشنايي مي‌رسد.

موراكامي در اين اثر نيز مانند ديگر آثارش چون «كجا مي‌توانم پيدايش كنم»، «وقتي آتش خاموش مي‌شود»با تمركز روي قشر جوان به مشكلات زندگي زنان ژاپني اشاره مي‌كند.زناني كه هميشه مورد آزار قرار مي‌گيرند. زناني كه مدام بايد از الگوي از پيش تعيين شده براي جلب ديگري در زندگي پيروي كنند. در رمان مذكور نويسنده به غير از تقابل شب- روز/ تاريكي – روشنايي/ روح - جسم از تقابل بين شخصيتي يعني اري دختري زيبا و ماري دختري معمولي و به عبارت ديگر تقابل خود – ديگري سود مي‌جويد.
 
«تا جايي كه يادم مي‌آيد، هميشه مرا با او مقايسه كرده اند»(ص56)خواهراني كه گرچه تنها در يك صدا به لحاظ نامي از هم تمايز داده مي‌شوند ولي به لحاظ شخصيتي با تضاد‌هاي زيادي رو در رو هستند. اري مانند يك الگوي از پيش تعيين شده مُد زندگي مي‌كند.او دختري است كه به همه چيز حساسيت دارد،غذا‌هاي مخصوص مي‌خورد و مطابق مد روز عمل مي‌كند.
 
در مقابل او ماري دختري متوسط ولي باهوش و كتابخوان قرار دارد كه به مد روز بي‌اهميت است و مانند دلفين بدون توجه به نظر ديگري تمام ساعت روز شنا مي‌كند.از سوي ديگر موراكامي شخصيت هيكلي و كشتي گير كائورو را خلق مي‌كند. زني كه سالها در رينگ مورد توجه ديگران بوده و تنها به خاطر ظاهر بزرگش به اين نوع زندگي ( كشتي گير حرفه اي)سوق داده شده است.كائورو در بيست و نه سالگي وقتي پشتش صدمه مي‌بيند دوباره به كاري كه از او خواسته مي‌شود تن در مي‌دهد.

او با وجود آن كه مدير هتل است و از هيكلي بزرگ برخوردار، ولي مورد تحقير مرد موتور سوار جواني قرار مي‌گيرد كه اسكناس را جلو پايش پرت مي‌كند و بعد بي‌تفاوت پدال گاز را فشار مي‌دهد و مي‌گذرد.نويسنده هم چنين به دختر ژاپني كه چون كالايي مورد استفاده قرار مي‌گيرد يا در به دري‌هاي موروگي كه مدام با نام‌هاي جعلي زندگي مي‌كند، مي‌پردازد. همه و همه اين نشانه‌هاي متني و حضور پر رنگ شخصيت‌هاي زن نه تنها نشانگر جايگاه پست زنان در جامعه سرمايه داري و مدرن است بلكه بيانگر اين مطلب است كه در اين دنياي پسا صنعتي انسان‌ها از ديد ديگري هويت مي‌يابند و داراي ارزش و جايگاه مكاني مي‌شوند. 

از همين رو است كه اري ملقب به سفيد برفي كه تا حال فقط در معرض ديده شدن و نمايش بوده، دست به طغيان مي‌زند و تن به خواب عميقي مي‌دهد كه گويي آرزو و روياي مورو گي نيز هست. اين نگاه طغيانگر در گفته‌هاي تاكاهاشي وقتي از نظامي مي‌گويد كه انسان‌ها را به يكسان‌سازي و تك ساحتي شدن مي‌رساند، نيز آشكار است. ازهمين رو است كه بودريار معتقد است اقسام تصاوير زندگي ما را زير سلطه خود گرفته‌اند. تصاوير نصب شده روي تابلو‌ها،آگهي‌هاي تجاري در بزرگراه وتصاوير مجلات همه و همه رابطه ما را با واقعيت تحت الشعاع خود قرار مي‌دهند.

رابطه ما انسان‌هاي مدرن با واقعيت بر اساس اين رسانه‌ها و تصاوير است. به اعتقاد نگارنده، اگر نويسنده در تمامي فصل‌هايي كه به بيان اري مي‌پردازد از قرار داد نانوشته خود پيروي مي‌كرد و داناي كل را به حالت همان ناظر ناآگاه در نظر مي‌گرفت كار از عمق و شيوه روايت ناب‌تري برخوردار مي‌بود.

 

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین