کاهش جمعیت زنان

 
فرارو- «مارا هویستندال» نویسنده کتاب علمی «انتخاب غیر طبیعی» تمایل به داشتن فرزند پسر نسبت به دختر را از طریق شیوه های تعیین جنسیت و سقط جنین در کشورهای جهان سوم، به ویژه در آسیا، مورد ارزیابی قرار می دهد.

به گزارش سرویس بین الملل فرارو؛ نویسنده، با ارائه آماری از «نسل XY» (اشاره به کروموزمهای ایکس و ایگرگ که نوع انطباق آنها هویت جنسی جنین را تعیین می کند) نتایج ترسناکی را از تکنولوژی تعیین جنسیت بویژه در آسیا عنوان می کند: در برابر 100 نوزاد تولد یافته دختر، 105 نوزاد پسر به دنیا می آیند، در هند این رقم به 112 نوزاد پسر در برابر 100 دختر افزایش یافته است، و در چین 121 نوزاد پسر را نشان می دهد، حتی در یکی از شهرهای چین به نام «لی یان یانگینگ» این رقم در مقابل 100 نوزاد دختر، شامل 163 نوزاد پسر می شود.

در حال حاضر کاهش جمعیت زنان به ظهور مشکلات اجتماعی عمیق تری منجر شده است. بازارهای جدیدی در آسیا برای قاچاق زنان به وجود آمده است، این بازارها مراسم ازدواج (اجباری) مردان کره جنوبی و زنانی که اغلب از کشورهای فقیری همچون ویتنام قاچاق می شوند، ترتیب می دهد. آخرین آمارها نشان می دهد 11% از ازدواج ها در کره جنوبی از چنین روندی پیروی می کنند.

در کشور چین نیز به تازگی ازدواج با دختر بچه ها به صورت یک شیوه فرهنگی مرسوم شده است، در آنجا خانواده هایی که از شرایط اقتصادی خوبی برخوردارند با پرداخت مبلغی به قاچاقچیان، دختران جوان را به عقد پسرانشان در می آورند. پیش بینی می شود روند کاهش جمعیت زنان در شمال غربی هند تا سال 2020 منجر به مجرد ماندن اجباری یک پنجم از مردان ساکن در این منطقه گردد. نویسنده کتاب «انتخاب غیر طبیعی» یادآور می شود که افزایش هورمون تستسترون (به دلیل رشد بی رویه جمعیت مردان) به افزایش سطح جنایت و خشونت در جامعه منجر خواهد شد.

اما آنچه کتاب این نویسنده را از گزارش های مشابه دیگر متمایز می کند این است که، نویسنده «تجارت کشورهای غربی و شیوه کسب و کار برآمده از دل تکنولوژی مدرن، مثل سقط آسان جنین، را بدون در نظر گرفتن عواقب آن کاملا مردود اعلام می کند.» این بر خلاف گزارش های دیگر است که عوامل فرهنگی، همچون ترجیح نوزاد پسر به جای دختر، را عامل کمبود جمعیت زنان عنوان می کنند.

درغرب راه کارهایی همچون «آمنیوسنتز» و «سونوگرافی» تا حد زیادی جزء برنامه های مثبت و کارآمد برای تشخیص ناهنجاریهای جنسی جنین محسوب می شوند. اما با صادر کردن این تکنولوژی به آسیا و اروپای شرقی، رشد ناگهانی تمایل به «تعیین جنسیت» نوزاد پیش از تولد، به طور بغرنجی در بین این جوامع رواج پیدا کرده است و سقط جنین در زنان به سرعت افزایش یافته است.

نویسنده کتاب ادعا می کند که کشورهای غربی به طور روزافزون سقط جنین و تعیین جنسیت نوزاد را در سراسر جهان توسعه می دهند و کنترل جمعیت، آزادسازی قوانین سقط جنین و ارائه کمک هزینه های سونوگرافی را در بین دیگر کشورها جهان سوم ترویج می کنند.

وی می گوید «میلیون ها دلار کمک هزینه مالی از سازمان های مستقر در ایالت متحده برای تعیین جنسیت نوزادان و سقط جنین به طور متداول در کشورهای در حال توسعه هزینه می شود.» نویسنده همچنین آژانس جمعیت سازمان ملل متحد (UNFPA)، را به این دلیل که نقش تعدیل کننده ای در بودجه های تعیین جنسیت ایفا نمی کند، سرزنش می کند.

در سال 1979 چین یک قرارداد 50 میلیون دلاری در طی چهار سال با سازمان ملل متحد به منظور پیش گیری از جمعیت فزاینده این کشور و کنترل و تنظیم جمعیت به امضا رساند. این بزرگترین بسته کمک های خارجی به پکن تا آن زمان محسوب می شد که تقریبا در مدت 20 سال پذیرفته بود. اما این بودجه صرف سیاست تک فرزندی در چین شد و آموزش هایی که خانواده ها را به داشتن یک فرزند وادار می کرد، همچنین این پول صرف نصب پوسترهایی در روستاها و شهرستان های چین با چنین مضمونی شد «شما می توانید جنین خود را سقط کنید اما نمی توانید آن را به دنیا بیاورید.»

ازسوی دیگر، «ریچارد داوکینز» در وب سایت «BoingBoing» بخش هایی از این کتاب را انتخاب کرده و مورد بررسی و نقد قرار می دهد، و استدلال می کند کشورهای غربی و علوم پزشکی در این کشورها نباید به دلیل فراهم کردن شیوه های تعیین جنسیت و متداول کردن آن مورد سرزنش و انتقاد قرار بگیرند آن هم به دلیل اشتباهات و کاستی هایی که در شیوه های فرهنگی برخی کشورها وجود دارد.

برخی فرهنگها در گذشته برای زنان ارزش کمتری قائل بودند و موارد انتخاب کودک کشی نوزادان دختر رواج داشته است و اکنون علم به شیوه «سونوگرافی اسکن» و «امنیوسنتز» این امکان را به بشر داده است تا جنسیت نوزاد خود را تشخیص دهد. در نهایت او سوال می کند، «چرا ما باید علم را به دلیل ارائه چنین راهکارهایی که بعضاً می تواند منجر به اعمال ناخوشایندی می شود، مورد سرزنش و انتقاد قرار دهیم؟»

استدلال بعدی او چنین است «تعیین جنسیت، در جوامعی که برابری جنسیت ارزشمند است، می تواند اثرات مطلوبی بر روی کنترل ازدیاد جمعیت داشته باشد. و این مسئله می تواند به خانواده ها در ایجاد تعادلی که خواستار آن هستند کمک کند. آنگاه عواملی که در مورد نسل XY بیان شد بهبود می یابد.»

وی می افزاید «ما باید در وهله اول شیوه های فرهنگی و مذهبی را که در مورد زنان تبعیض آمیز اند، مورد انتقاد و اصلاح قرار دهیم.» 

_{^{منبع: www.theatlanticwire.com
تاریخ: 18 ژوئن 2011
مترجم: نسیم کلانی}}