فرارو- آیا طرح حذف صفرها از پول ملی، دوباره از کشوی کارشناسان بانک مرکزی بیرون آمده است؟ این طرح را یک بار دو سال پیش محمود بهمنی، رئیس بانک مرکزی با موکول کردن آن به هدفمندسازی یارانهها، به بایگانی فرستاد و اینک زمزمههایی برای جدی شدن آن آغاز شده است.
به گزارش فرارو؛ قائم مقام بانک مرکزی در میان خبرنگاران خبر از آماده شدن طرح کارشناسی حذف صفر از پول ملی داده است. سیدحمید پورمحمدی در مورد حذف 3 صفر از واحد پولی کشور گفته است: «یکی از محورهای طرح تحول نظام بانکی موضوع رفرم پولی یا حذف صفرها است که همه مطالعات و برنامه های آن آماده شده است».
قائم مقام بانک مرکزی همچنین اضافه کرد: «موضوع حذف صفرها از واحد پولی فعلا مسدود مانده است تا در زمان ارائه طرح تحول بانکی مطرح شود، اما این که چه خواهد شد و چگونه (حذف تعداد صفرها) به همان موضوع طرح تحول باز میگردد که محورهای آن اعلام خواهد شد».
موضوع حذف صفر از پول ملی، یکی از بحثهایی بود که بازار آن از میانه سال 86 تا سال 87 و در زمان ریاست طهماسب مظاهری بر بانک مرکزی، داغ بود، اما محمود بهمنی پس از بر سر کار آمدن در سمت رئیس بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اظهار داشته بود: «حذف صفرهای اضافی در زمانی به مصلحت است كه هدفمند كردن یارانهها اجرا شده باشد. بعد از دیدن آثار و تبعات هدفمند كردن یارانهها و وجود ثبات نرخها در بازار، باید برنامهریزی مناسب برای حذف صفرهای اضافی انجام شود».
بهمنی دو سال پیش خبر از مطالعه بر روی منویات رئیس دولت درباره حذف صفر از پولهای ملی داده بود و اینک که دو ماهی از آغاز هدفمندسازی یارانهها میگذرد به نظر میرسد عزم بانک مرکزی بر این امر جدی شده است.
با این حال حذف صفر از پول ملی منتقدانی بسیار جدی دارد. بسیاری معتقدند، اگر حذف صفر به منظور کنترل تورم صورت میگیرد باید دانست که این اقدام ربطی به تورم پیدا نمیکند.
یک کارشناس بانکی مینویسد: «فردی را در نظر بگیرید که در شرایط یک اقتصاد غیر تورمی 80 درصد از درآمد خود را مصرف کرده و 20 درصد باقیمانده را پس انداز میکند. حال در اثر تورم و افزایش قیمتها این فرد ناچار میشود که یا برای ادامه همان نحوه زندگی 90درصد از درآمدش را مصرف کند که تنها 10درصد برای پسانداز باقی میماند و یا بازهم 20درصد آن را پس انداز کند اما از مصرف خود کم کند یا الگوی مصرف خود را تغییر دهد. در هر دوی این حالتها مقایسه این وضعیت با وضعیت گذشته در این فرد احساس عدم رضایت به وجود میآورد».
وی پس از تبیین این وضعیت فرضی میافزاید: « این که این آدمها با چه واحد پولی داد و ستدهای خود را انجام میدهند تغییری در اصل موضوع و نتیجه نمیدهد. کاری که برداشتن چند صفر از جلوی عدد اسکناسها میکند هم درآمدها و هم هزینهها را به یک نسبت کوچک میکند. شاید تنها عامل خشنود کننده عدم نیاز به حمل مقدار زیادی اسکناس برای انجام معاملات باشد».
این اعتقاد در میان سایر صاحبنظران اقتصادی نیز وجود داشت. محمد طبیبیان معتقد بود این کار هیچ ثمره اقتصادی برای کشور در برنخواهد داشت.
مسعود نیلی میگفت: «کاستن از تعداد صفرهای پول، فقط ضریب تبدیل کالا به واحد پول را سادهتر میکند». وی میافزود: «واحد پول هرچه که باشد، اگر با شدت افزایش یابد، در تورم انعکاس پیدا میکند و در این مورد فرق ندارد، پول را با چه واحدی مورد شمارش قرار دهیم».
البته بودند کسانی که از این طرح دفاع میکردند. بهاالدین حسینی هاشمی برای حذف صفرهای پول ملی 7 مزیت عمده را برمیشمرد: «کاهش حجم اسکناس، سادگی در مبادلات، نگهداری سادهتر حسابها، ارقام و ترازنامهها، اشغال فضای کمتر آمار و اطلاعات مالی در حافظه و هارد رایانهها، نقل و انتقال سهلتر پول، کاهش آثار روانی تورم و نیز صرفه جویی در وقت برای شمارش حجم زیاد اسکناسها» این هفت مزیت عمده بوده اند.
وی با اذعان به زمانبر بودن این فرآیند، اظهار میداشت که این اقدام در نهایت به نفع اقتصاد کشور خواهد بود. وی هشدار داد که همزمان با حذف صفرها باید به همان نسبت قیمتها نیز کاهش یابد تا به بروز برخی مشکلات در این خصوص منجر نشود.
اما تجربه حذف صفر از پولهای ملی در کشورهای دیگر چگونه بوده است؟ کره جنوبی برای اولین بار پس از 1959 اقدام به حذف صفر از واحد پول ملی خود کرد تا بدین ترتیب تا حدی از مشکلات تورمی موجود در این کشور بکاهد و به توسعه بازارهای خود کمک کند اما نتیجه این تغییرات چیزی جز بروز تورمی شدید دراین کشور نبود.
در این میان عقیده احمد میدری، از همه قابل توجهتر است. وی میگفت: «این سیاست هیچ تاثیری بر ارزش پول ملی ندارد و تنها یک تغییر بسیار روبنایی و ظاهری است. همچنین این سیاست هیچ تاثیری روی تورم ندارد و به کنترل تورم منجر نخواهد شد و تنها بیثباتی در اقتصاد به وجود میآورد».