تامین اجتماعی در تعلیق

 «خطرمالي تامين اجتماعي را تهديد مي‌كند، نسبت مصارف به منابع در تامين اجتماعي زياده شده است‌، ورشكستگي دركمين تامين اجتماعي است» بارها و بارها اين جملات هشدارگونه را از زبان مديران صندوق تامين اجتماعي، فعالان كارگري و مقام‌هاي كانونهاي بازنشستگي‌كارگري شنيده‌ايم. 

توجه به كاركنان ، رايزني براي دريافت20 هزار ميليارد تومان بدهي دولت و مديريت علمي در وزارت رفاه و صندوق تامين اجتماعي و توجه ويژه دولت به تامين اجتماعي مي‌تواند مشكلات كوتاه مدت و بلند مدت تامين اجتماعي را حل‌كند. 

بودجه30 هزار ميليارد توماني صندوق تامين اجتماعي در سال جاري كه بيشتر آن از سوي كارگران وكارفرمايان تامين مي‌شود و جمعيت 30 ميليوني تحت پوشش اين صندوق بيانگر اهميت اجتماعي، اقتصادي وحتي سياسي اين صندوق بيمه‌گر اجتماعي است. صندوقي كه خدمات متنوعي ارايه مي‌دهدكه از آن جمله مي‌توان به حوادث، بيماري، بارداري، مستمري بازنشستگي، مستمري ازكار افتادگي، مستمري بازماندگان، مقرري بيمه بيكاري، غرامت دستمزد ايام بارداري، پرداخت هزينه وسايل كمك پزشك و كمك هزينه ازدواج اشاره‌كرد. 

پيرشدن صندوق تامين اجتماعي و برخي مديريت‌هاي غلط طي سالها‌ي گذشته را مي‌توان از مهمترين دلايل هشدارافراد مختلف نسبت به وجود بحران مالي تامين اجتماعي دانست.موضوعي كه به اعتقاد كارفرمايان و كارگران اين دو قشرتقصير چنداني دربحران مالي اين صندوق ندارند. 

چراكه آنها معتقدند پرداختي هايشان به تامين اجتماعي‌كه به حق بيمه مشهوراست تقريبا مشابه سايركشورهاست.تاملي در وضعيت تامين اجتماعي بيانگر اين است‌ اين صندوق يا سازمان در سال1397 درخطر ورشكستگي قراردارد. موضوعي كه مي‌تواند براي مديران ارشد فعلي تامين اجتماعي وحتي وزارت رفاه مهم و اساسي تلقي شود چرا كه سرنوشت حدود نيمي از جمعيت كشوربه تامين اجتماعي وابسته است وكوچكترين خللي دراين صندوق مي‌تواند عواقب جبران ناپذير را به همراه داشته باشد. 

صرف نظرازاين موضوع بركسي پوشيده نيست كه امروزه دردنيا مي‌توان با شعار« دولت رفا» و عمل به آن حتي آراي مردم را به سوي خود جلب كرده و اقدام به تشكيل دولت كرد. بنابراين دردنياي امروزه رفاه و تامين اجتماعي حتي باعث روي‌كارآمدن تيم‌هايي مي‌شودكه اين موضوع را سر لوحه‌كارخود قرارداده و درميدان عمل موفق از آن بيرون مي‌آيند. حالا بايد ديدكه تئوري« دولت رفاه» در انتخابات يازدهم رياست جمهوري چه سرنوشتي خواهد داشت و ميزان استقبال مردم آن از چه خواهد بود و مهمتراين كه چه كسي اين تئوري را مطرح و برنامه اصلي خودخواهدكرد. 

از سوي ديگرگفته مي‌شود افزايش هزينه‌هاي مستمري‌ها و درمان درتامين اجتماعي از مهم‌ترين علل‌كمبود منابع مالي اين سازمان است. سازماني كه حدود يك ميليون و 400 هزار مستمري بگير دارد و فقط بار مالي پرداختي‌هاي ماهانه اين سازمان رقمي بالغ بر840 ميليارد تومان است. 

ازتمام اين حرف‌ها كه بگذريم و به سخنان يك مديرتامين اجتماعي استنادكنيم كه مي‌گويد « درتامين اجتماعي بايد دقيقه‌اي 130 ميليون تومان وصولي داشته باشد تا بتواند به تعهدات خود عمل كند» تامل كنيم براحتي متوجه اهميت صندوق تامين اجتماعي و نقش برنامه‌هاي كوتاه مدت، ميان مدت و دراز مدت در اداره آن مي‌شويم.
 
سازماني‌كه صدها شعبه بيمه‌اي و صدها مركز درماني ملكي دارد و با هزاران مركز درماني نيز طرف قرارداد است اما باز هم آن‌گونه كه بايد نمي‌تواند رضايت بازنشستگان و بيمه‌شدگان خود را جلب كند. 

اما در برهه‌كنوني و با توجه به نزديكي به پايان سال 89 و اين كه طبق روال هر سال حقوق بهمن و اسفند ماه يك ميليون و 400 هزار بازنشسته در اوايل بهمن ماه پرداخت مي‌شود و عيدي آنها هم دراسفند ماه، بنابراين ملاحظه مي‌شودكه در 2 ماه پاياني سال هرمستمري بگيركمتر از يك ميليون و 200 هزار تومان از تامين اجتماعي دريافت نخواهدكرد. كه اگردريك ميليون و 400 هزار بازنشسته ضرب كنيد خواهيد ديد چه عدد بزرگ و قابل توجهي خواهد شد. 

پس شايسته است كه مديريت ارشد تامين اجتماعي اعتماد عملي به‌كاركنان اين سازمان داشته و از روش‌هايي كه مي‌داند آنها را براي افزايش وصول‌هاي تامين اجتماعي ترغيب كند. موضوعي كه به اذعان مديرعامل تامين اجتماعي درماههاي اخيرمشهوده شده و ما شاهد افزايش وصول‌‌هاي اين سازمان بيمه‌گراجتماعي هستيم. هر چندكه به نظر مي‌رسد توجه به كاركنان تامين اجتماعي، رايزني براي دريافت 20 هزار ميليارد تومان بدهي دولت و مديريت علمي و كارشناسي در وزارت رفاه و صندوق تامين اجتماعي و توجه ويژه دولت به تامين اجتماعي مي‌تواند مشكلات كوتاه مدت و بلند مدت تامين اجتماعي را حل‌كند.