bato-adv
پایان دوران نئولیبرال در سیاست خارجی آمریکا

معلق در هوا!

معلق در هوا!
سال های بسیاری گذشت تا سیاستگذاران عرصه سیاست خارجی در واشنگتن به این نتیجه رسیدند که بازارها باید به نفع انسان ها ساخته شوند و نه بالعکس. بنابراین، سخنرانی سالیوان نه تنها در ایالات متحده بلکه برای بسیاری در جهان نیز باید اظهارنظری خوشایند قلمداد شود.
تاریخ انتشار: ۱۷:۴۸ - ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲

دوران سیاست خارجی نئولیبرال آمریکا به پایان رسیده است / آن چه پس از آن می‌آید معلق در هواستفرارو- گانش سیتارامان؛ رئیس بخش سیاستگذاری در حوزه اقتصاد سیاسی دانشگاه وندربیلت در نشویل در آمریکاست. سیتارامان مشاور ارشد و مدیر سیاستگذاری کارزار انتخاباتی سناتور دموکرات "الیزابت وارن" نیز بوده است. کتاب‌های سیتارامان متمرکز بر مسائل حقوقی در سیاست ضد شورش، رابطه بین قانون اساسی و نابرابری اقتصادی و آینده سیاست مترقی در آمریکا بوده است. یکی از کتاب او تحت عنوان "بحران قانون اساسی طبقه متوسط: چرا نابرابری اقتصادی جمهوری مان را تهدید می‌کند" (۲۰۱۷ میلادی) از سوی روزنامه "نیویورک تایمز" به عنوان یکی از ۱۰۰ کتاب قابل توجه آن سال معرفی شد و دریافت کننده جایزه PROSE ۲۰۱۸ برای کار برجسته توسط یک ناشر تجاری بود.

به گزارش فرارو به نقل از فارین پالیسی؛ برای جوامع در سرتاسر جهان به ویژه در جنوب جهانی برای دهه‌ها مشخص بود که اجماع نئولیبرالی واشنگتن که در دهه ۱۹۸۰ میلادی ظهور کرد و بر مقررات زدایی، خصوصی سازی، ریاضت اقتصادی و آزادسازی تجارت متمرکز شد یک مدل غارتگرانه و مخرب بود. ناعادلانه بودن این سیستم پیام جنبش عدالت جهانی بود که به نهاد‌های اقتصادی تحت کنترل شمال جهان مانند سازمان تجارت جهانی، بانک جهانی و صندوق بین المللی پول در دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ اعتراض کرد.

همان ایده‌ها بود که به امواج متعدد بعدی اعتراض جهانی از جمله جنبش اشغال وال استریت نیرو بخشید. نظام نئولیبرالیسم به دلیل مستعد بودن ابتلا به فساد، عدم پاسخگویی دولت، تخریب محیط زیست و خودفروشی نخبگان به منظور ایجاد شبکه‌ای ایمن برای ثروتمندان  باعث برانگیخته شدن خشم و اعتراض شد.

برای چهار دهه دیدگاه غالب در هر دو حزب ایالات متحده رویکرد نئولیبرالی به اقتصاد در داخل و خارج بود. با این وجود، تاریخ ۲۷ آوریل ۲۰۲۳ میلادی روز پایان آن رویکرد محسوب می‌شود. در آن روز "جیک سالیوان" مشاور امنیت ملی مهم‌ترین سخنرانی سیاست خارجی انجام شده توسط یکی از مقام‌های دولت بایدن را ایراد کرد. او عملا اعلام کرد که دوران سیاست خارجی نئولیبرال به پایان رسیده است.

با ایراد این سخنرانی وضعیت به آوریل ۲۰۲۱ میلادی باز می‌گردد زمانی که بایدن ۱۰۰ روز نخست ریاست جمهوری خود را با سخنرانی در جلسه مشترک کنگره جشن گرفت. علیرغم آن که در آن زمان تمرکز عمده رسانه‌ها بر گام‌های برداشته شده اولیه دولت بایدن در مورد پاندمی کووید -۱۹ و بحران اقتصادی ناشی از آن بود، فحوای آن سخنرانی این بود که دولت ایالات متحده دوباره و به شدت روی مردم آمریکا سرمایه گذاری خواهد کرد.

سخنرانی سالیوان تاکیدی بر آن سخنرانی بایدن بود و آن را در متن قرار داد. در نگاه نخست ممکن است عجیب به نظر برسد که مشاور امنیت ملی یک سخنرانی مهم در مورد سیاست اقتصادی جهانی داشته و نه سیاست امنیت ملی که درکی سنتی از آن وجود دارد. با این وجود، واقعیت آن است که سیاست اقتصادی و سیاست خارجی همواره با هم مرتبط بوده اند همان طور که سیاست داخلی و خارجی نیز با هم مرتبط هستند.

توصیف سالیوان از رویکرد دولت بایدن به سیاست تجاری را در نظر بگیرید. سالیوان گفت که تمرکز بر چگونگی کاهش بیشتر تعرفه‌ها توسط دولت "سوالی اشتباه" است. وی گفت:"سوال درست این بود که تجارت چگونه در سیاست اقتصادی بین المللی ما قرار می‌گیرد و به دنبال حل چه مشکلاتی است"؟ پاسخ سالیوان بر انعطاف پذیری زنجیره‌های تامین، سرمایه گذاری در انرژی پاک، ایجاد مشاغل خوب، پرداختن به مالیات شرکت‌ها و رسیدگی به فساد متمرکز بود. البته این موارد همگی با سیاست داخلی ارتباط نزدیک دارند. تحلیل سالیوان با در هم شکستن فرضیات مبتنی بر جداسازی اقتصادی در داخل و خارج از کشور مبنای واقعی تری به منظور رویارویی با چالش‌های امروزی ارائه می‌دهد.

سالیوان با مفروضات ناقصی روبرو شد که زیربنای نظم اقتصادی جهانی نئولیبرالی بوده که در ۴۰ سال گذشته بر سیاست خارجی تسلط داشته اند این که "بازار‌ها همواره سرمایه را به طور مولد و کارآمد تخصیص می‌دهند و مهم نیست رقبای ما چه می‌کنند. هم چنین، مهم نیست چالش‌های مشترک مان تا چه اندازه چقدر بزرگ شده اند و مهم نیست که چند نرده محافظ را پایین آوردیم". سالیوان کاهش مالیات، مقررات زدایی، خصوصی سازی در حوزه اموال عمومی و آزادسازی تجارت به عنوان یک "هدف فی نقسه" را رد کرد. او اشاره کرد که این رویکرد به عنوان یک استراتژی ژئوپولیتیک نیز شکست خورده است.

سالیوان گفت: "ادغام اقتصادی، چین را از گسترش جاه طلبی‌های نظامی خود در منطقه یا روسیه را از حمله به همسایگان دموکراتیک خود بازنداشت". زمانی که سالیوان "چالش نابرابری و آسیب آن به دموکراسی" را که توسط تفکر اقتصادی قدیمی ایجاد شده مورد تایید قرار داد صدایش بازتاب انتقادی به نظر می‌رسید که برای دهه‌های متمادی از سوی مترقی‌ها (اعضای جناح چپ حزب دموکرات) مطرح شده بود. سال‌های بسیاری گذشت تا سیاستگذاران عرصه سیاست خارجی در واشنگتن به این نتیجه رسیدند که بازار‌ها باید به نفع انسان‌ها ساخته شوند و نه بالعکس. بنابراین، سخنرانی سالیوان نه تنها در ایالات متحده، بلکه برای بسیاری در جهان نیز باید خوشایند قلمداد شود.

البته بخش دشوار برای دولت بایدن تبدیل این اظهارات لفظی به واقعیتی پایدار خواهد بود. عادات قدیمی به سختی از بین می‌روند و بسیاری از مفسران نئولیبرال و لابی‌های وابسته به آن جریان باقی خواهند ماند. آنان عمیقا روی نظم قدیم و ایدئولوژی آن سرمایه گذاری کرده اند و بنابراین احتمالا با این سیاست خارجی جدید و پسا نئولیبرالی مبارزه خواهند کرد. در واقع، پیش‌تر گزارش‌هایی منتشر شده بود مبنی بر آن که شرکت‌های فناوری بزرگ در حال لابی گری برای توافق به اصطلاح "تجارت دیجیتال" هستند که می‌تواند جنبش فراحزبی در حال ظهور در ایالات متحده  را متوقف سازد.

علیرغم اظهارات زودهنگام برخی از مفسران "اجماع جدید واشنگتن" دست کم در حال حاضر وجود ندارد. در عوض، آن چه وجود دارد رقابتی است بر سر آن که پارادایم بعدی سیاست خارجی ایالات متحده چه خواهد بود. عده‌ای نگرانی زیادی در مورد چین دارند و می‌خواهند جهان را به بلوک‌های دموکراتیک و خودکامه تقسیم بندی کرده و یا تمام نگرانی‌های دیگر را تابع الزامات رقابت قدرت‌های بزرگ سازند. عده‌ای دیگر هستند که خواهان عقب نشینی قابل توجه از امور جهانی می‌باشند و البته عده‌ای هستند که به تکه تکه‌های نظم بین المللی نئولیبرالی چسبیده اند.

هنوز عده‌ای دیگر هستند که در خانه و با متحدان و دوستان خود بر ایجاد انعطاف پذیری تمرکز می‌کنند تا در برابر تغییرات آب و هوایی، پاندمی ها، امنیت سایبری و رقابت قدرت‌های بزرگ آمادگی بیشتری برای مقابله و کارآمدی وجود داشته باشد. سخنرانی سالیوان برای مترقی‌ها باید دلیلی برای جشن گرفتن محتاطانه و تلاش مضاعف باشد. اکنون مشخص می‌شود که سال‌ها متقاعد سازی و کار برای رسیدن به این نقطه نتیجه داده است، اما مبارزه برای تعریف پارادایم جدید هنوز در جریان است.

دولت بایدن برای فراتر رفتن از نئولیبرالیسم باید در برابر کسانی که در داخل و خارج از دولت حضور دارند و بیش‌تر به ایدئولوژی قدیمی وابسته هستند ایستادگی محکمی از خود نشان می‌دهد. با این وجود، دولت بایدن باید در نظر داشته باشد انتخاب‌هایی که برای رویارویی با مشکلات امروز انجام می‌دهد می‌تواند پارادایمی را که دوره بعدی سیاست خارجی ایالات متحده را تعریف می‌کند شکل داده و به حرکت درآورد.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
هم اکنون دیگران میخوانند
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین