فرارو- «حدود نه سال حبس مرا خسته کرده است؛ بنابراین از شما میخواهیم که اگر ابهامی در پرونده وجود دارد. این ابهام برطرف شود و در غیر این صورت، حکم قصاص به مرحله اجرا درآید زیرا معتقدم که سه سال حبس من در زندان به موجب حکم قصاص بوده اما شش سال مازاد بر این مدت در کنار حکم قصاص، در واقع مجازات مضاعف است.»
به گزارش فرارو، شهلا جاهد 23 شهریور ماه سال جاری این عبارات را خطاب به رییس قوه قضائیه نوشت. او امروز صبح اعدام شد. اعدامی که حاصل همین عبارات بود. اگر شهلا آن نامه را نمینوشت، شاید امروز زنده بود. ولی او با این عبارات به غرامت مضاعف حاصل از یک جنایت پایان داد و خلاص شد.
شهلا نزدیک به 9سال حبس کشید تا تکلیفش روشن شود، تکلیفی که از 8سال پیش برای او معین شده بود اما به دلایل مختلف اجرای آن به تاخیر افتاد. دلایلی که وکیل او همچنان بر آنها اصرار میورزد. خرمشاهی امروز پس از اعدام گفت: «موکلش راز سر به مهری را با خود برد.»
"شهلا اعدام شد" این به این معنی است که اگر رازی هم وجود داشت دیگر فاش نخواهد شد. مگر این که این راز "سر به مهر" نباشد و زندهها از آن باخبر باشند، در این صورت شاید در آینده پرونده پیچیده "قتل لاله سحر خیزان" ابعاد دیگری پیدا کند.
"شهلا اعدام شد" در فضایی سنگین اما پر هیاهو؛ این روایت یک خبرنگار حاضر در صحنه است. هنرمندان و خانواده های زیادی برای جلب رضایت اولیای دم سحرگاه امروز مقابل زندان اوین حاضر بودند. آیا برای دیگر اعدام ها هم این گونه تلاش میشود؟ سالانه افراد زیادی در کشور به خاطر جرمی که مرتکب شدهاند به دار مجازات آویخته میشوند. اما اعدام شهلا در مقاطع مختلف به موضوع اصلی تبدل شد.
این قدرت رسانه است. "شهلا" باهوش بود اما این هوش نهایتا به نفعش تمام نشد. او با خبرنگاران رابطه بسیار خوبی داشت. فضای خبری همه به نفع او بود و این مسئله گلایه خانواده "لاله" را در پی داشت. برادر "لاله سحرخیزان" در این باره گفت: «هشت سال شهلا با استفاده از رابطه خوبی که با مطبوعات داشت، اجرای حکمش را به تاخیر انداخت، دیگر اجازه نمیدهم مادرم بیشتر از این زجر بکشد.»
روز گذشته هیئت حل اختلاف برای نجات شهلا تلاش زیادی کرد، اما موفق نشد. یکی از دلایل خانواده سحرخیزان برای عدم موافقت با بخشش شهلا مصاحبههای شهلا و وکیل او بود. برادر لاله در اینباره معتقد است چه دلیلی دارد که در هشت سال گذشته برخی رسانهها مطالبی درباره قاتل بنویسند که به نفع او باشد؟ او را مظلوم نشان میدهند و حتی خیلیها تصور میکنند که شهلا مرتکب گناهی نشده و قتلی انجام نداده است.
شاید اگر رسانهها یک طرفه به قاضی نمیرفتند. شهلا هم نجات پیدا میکرد و این گونه غرامتی مضاعف را تجربه نمیکرد. البته فقط شهلا نبود که غرامت مضاعف دید. خانواده سحر خیزان نیز غرامتی مضاعف دیدند. آنها لاله را به فجیع ترین شکل ممکن از دست دادند. اساس زندگی خانوادگیشان از هم پاشید. اگر شهلا هشت سال تمام منتظر تعیین تکلیفش بود، خانواده لاله نیز هشت سال تمام منتظر مجازات قاتل بودند.
فرزندان لاله که اکنون بزرگ شدند و اولیای دم او محسوب میشوند. اولین کسانی بودند که پیکر خونین مادرشان را دیدند، آنها در آن زمان سن کمی داشتند. آنها در سخت ترین شرایط بزرگ شدند حتی مجبور به ترک ایران گشتند.
علیرضا برادر لاله که امروز خود به نیابت از اولیای دم چهارپايهای را كه زير پای شهلا قرار داشت كشيد، درباره این هشت سال عنوان کرد: «در این هشت سال زندگی ما تحت تاثیر این موضوع قرار گرفته بود و پدرم به خاطر کشته شدن مظلومانه دخترش شب و روز نداشت. او به علت بیماری سختی که داشت مسائل مربوط به این پرونده را پیگیری میکرد و بارها به بنده وصیت کرد که به هیچ عنوان کوتاه نیامده و با تمام وجودم پیگیر پرونده باشم تا قاتل به دار مجازات آویخته شود.»
به هر ترتیب پرونده پیچیده قتل همسر ناصر محمد خانی که امروز بنا به گفته وکیل شهلا با بی تفاوتی شاهد اعدام همسر صیغه ای سابق خود بود بسته شد. پرونده ای که میتوانست سال 83 تکلیفش مشخص شود. اما دچار ابهامات فراوانی شد و نزدیک به نه سال بلا تکلیف ماند. تا این که آیتالله آملی لاریجانی بنا به درخواست شهلا کار را تمام کرد تا به غرامت مضاعف دو طرف پرونده پایان دهد.