bato-adv
کد خبر: ۵۹۷۶۲۴
شهردارِ پایتخت به حال خود رها شده

گویا زاکانی نمی‌داند که شهردار تهران است!

گویا زاکانی نمی‌داند که شهردار تهران است!
در این که شهردار حق دارد به دانشگاه برود تردیدی نیست، اما اتخاذ استراتژی جنگ لفظی و تکه پرانی به جای تعامل و گفتگو، بسیار عجیب است. همان‌قدر عجیب که در آلوده‌ترین روز‌های تهران، زاکانی، شهردار شهر به مصلح ارزی تبدیل شده و گفته است: «به مردم می‌گویم که به سراغ خرید دلار نروند، چون حتما قیمت دلار پایین می‌آید و در این زمینه این مردم هستند که متضرر می‌شوند.»
تاریخ انتشار: ۰۱:۰۸ - ۱۸ دی ۱۴۰۱

فرارو- محسن فرجاد، مطرح شدن نام و انتخابش به عنوان شهردار تهران با جنجال‌های بسیاری همراه بود؛ حالا پس از گذشت ۱۶ ماه، نه تنها حاشیه‌ها و جنجال‌های پیرامون او کاهش پیدا نکرده، بلکه ابعاد گسترده‌تری نیز به خود گرفته است.

عملکرد علیرضا زاکانی در مدیریت پایتخت در چند وقت اخیر بیش از هر زمان دیگری، توجهات را به خود معطوف کرده است. او که در قامت کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری، با شور فراوان از مقابله با انتصابات فامیلی سخن می‌گفت، در همان آغاز کارش در خیابان بهشت، دامادش حسین حیدری را به عنوان مشاور و دستیار ویژه شهردار تهران به کار گمارد. هر چند در ادامه به واسطه حجم گسترده انتقادات این حکم را لغو کرد، اما تداوم نقش‌آفرینی دامادش در بخش‌ها و معاونت‌های مختلف شهرداری، نشان داد که دوران ریاست جنجالی‌ای خواهد داشت.

حالا این اقدامات و تصمیمات او در مقام شهردار نیستند که توجهات را به خود جلب کرده، بلکه اظهارات و مواضع فراشهردارانه زاکانی است که واکنش گسترده افکار عمومی و رسانه‌ها را به همراه داشته است. این روز‌ها از سوی بسیاری از ناظران این گزاره مطرح می‌شود که در روز‌های سخت پایتخت، شهر به حال رها شده است.

بر کسی پوشیده نیست که مسئولیت شهردار پایتخت از گذشته تا امروز چه اهمیتی داشته و دارد. حتی بسیاری بر این باورند که شهردار تهران اهمیتی به مراتب فراتر از ریاست وزارتخانه‌های دولت دارد. از دیر ایام نیز این منصب، زیر ذربین قرار داشته و استراتژی‌های مدیریت پایتخت، نقشی مهم را در دگرگون کردن اوضاع داشته است.

حالا شاید ساختمان بهشت با عجیب‌ترین مدیر خود در تمامی سال‌های بعد از انقلاب مواجه باشد. مدیری که شهردار را با فعال سیاسی یا ریاست یک هیات اشتباه گرفته است. اکنون داستان ریاست زاکانی بر شهرداری فراتر از نداشتن استراتژی کلان برای مدیریت شهر است. در این گزاره تردید وجود ندارد که امور روزمره مدیریت شهری، بدون شهردار هم اجرایی می‌شود، اما مهم این است آقای زاکانی نه تنها از ارائه طرح مدیریتی برای مسائل کلان پایتخت امتناع می‌کند، بلکه به مسائلی ورود کرده که هیچ سنخیتی با وظایف شهرداری نداشته و ندارند. حتی اظهارات و ژست‌های این روز‌های زاکانی، شاید با هیچ پست و منصب سیاسی‌ای سنخیت نداشته باشد، مگر یک فعال سیاسی رسانه‌ای!

یکی از حاشیه‌سازی‌های آقای شهردار، اظهاراتش در مراسم روز دانشجو در دانشگاه شریف بود که بازتاب رسانه‌ای گسترده‌ای داشت. شریف پرچالش‌ترین و جنجالی‌ترین دانشگاه در میانه ناآرامی‌های اخیر بود و زاکانی حضوری عجیب و غیرمنتظره در این دانشگاه داشت. او از هر دری سخن گفت؛ از تجدید شدنش، از مشروط شدنش، اینکه تجدیدی مال مرد است و اینکه دامادش منشا جهش است و همچنین از فاسد بودن اسرائیل، آمریکا و عربستان. اما آن‌چه بیش از همه جلب توجه کرد، سخنان عامیانه و پر از خشم او خطاب به دانشجویان منتقد بود. وقتی زاکانی فریاد زنان گفت: «وقتی می‌خواهی اسم انقلاب را ببری، گلوت رو خوب بمال تا در گلوت، گیر نکنه! / بشین بابا مرد حسابی! / آنقدر غیرت داشتم بروم دادگاه؛ شما حاضرید یک سیلی بخورید؟ / من فاسدم؟ مرد حسابی، حرف‌های دلت را در اینترنت خواندی و اینجا تکرار می‌کنی؟ و... »

در این که شهردار حق دارد به دانشگاه برود تردیدی نیست، اما اتخاذ استراتژی جنگ لفظی و تکه پرانی به جای تعامل و گفتگو، بسیار عجیب است. همان‌قدر عجیب که در آلوده‌ترین روز‌های تهران، شهردار به مصلح ارزی تبدیل شده و گفته است: «به مردم می‌گویم که به سراغ خرید دلار نروند، چون حتما قیمت دلار پایین می‌آید و در این زمینه این مردم هستند که متضرر می‌شوند.»

یاهمان‌قدر عجیب که آبان امسال، آقای شهردار در مراسم بهره‌برداری از پروژه‌هایی در حوزه آب، گفت که رئیس‌جمهور آمریکا، معلول به تمام معنا است و درباره جنس آلزایمر بایدن سخن گفت.

قابل تامل‌تر این‌که زاکانی نه گزارش ناسا را در ارتباط با انتشار گاز متان در اطراف تهران معتبر می‌داند و نه خود از موضوع آلودگی کم‌سابقه در پایتخت گره‌گشایی می‌کند. او گا‌ه سکوت در پیش می‌گیرد و گاه هم موضع مطالبه‌گر. برای نمونه وقتی می‌گوید: خرید خانه در تهران برای یک فرد عادی ۶۷ سال زمان می‌برد، گویا متوجه نیست که خودش شهردار شهر است!

این موضوع قابل توجه است که طی دهه‌های متمادی «تخصص» و «تجربه» دو خلاء بزرگ شهرداری تهران بوده‌اند.  در حالی که این دو مولفه کلیدی باید در انتخاب شهردار پایتخت نقش ایفا می‌کردند، سیاست و معادلات سیاسی تعیین کرده‌اند چه کسی در خیابان بهشت مستقر شود. همان‌چنان که هنگام برگزیدن زاکانی به عنوان شهردار پایتخت، نقد‌های بی‌شماری به سابقه و رزومه غیرمرتبط او شد.

در واقع، اگر انتخابی سیاسی نبود، شاید هیچ‌گاه پای علیرضا زاکانی به خیابان بهشت باز نمی‌شد.

برچسب ها: علیرضا زاکانی
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین