bato-adv

چگونه دو کلیپ در یوتیوب الهام‌بخش ساخت «مثلث غم» شدند

چگونه دو کلیپ در یوتیوب الهام‌بخش ساخت «مثلث غم» شدند
«مثلث غم» به‌عنوان بهترین اثر کارگردانش شناخته نمی‌شود. با این حال، یک پیشکش جذاب است تا با آن به طبقه مرفه تشر بزند. اوستلوند چندی پیش با مجله جی‌کیو مصاحبه‌ای انجام داد که این مصاحبه باعث شد تا سینماگر سوئدی به این موضوع فکر کند که چگونه فیلم‌هایش شرم نیابتی را در تماشاگرانش برمی‌انگیزاند.
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۰ - ۰۷ دی ۱۴۰۱

روبن اوستلوند بدون تردید فیلمسازی است که عاشق کمدی سیاه و هجویه است و از چنین لحن‌ها و ژانر‌هایی در شناخته‌شده‌ترین و تحسین‌شده‌ترین کار‌های خود استفاده می‌کند. این فیلمساز امسال در جشنواره فیلم کن برای «مثلث غم» بار دیگر تحسین شد. فیلم «مثلث غم» داستان یک زوج مشهور مد را دنبال می‌کند که پس از غرق شدن کشتی کروزشان، در یک جزیره سرگردان می‌شوند. در «مثلث غم» هریس دیکینسون، چارلبی دین (آخرین فیلم او قبل از مرگ)، دالی دی لئون، زلاتکو بوریچ، هنریک دورسین، ویکی برلین و وودی هارلسون ایفای نقش می‌کنند.

به گزارش هم‌میهن، این فیلم که اولین کار اوستلوند به زبان انگلیسی است پس از اکران با تحسین و ستایش روبه‌رو شد و در میان منتقدان به دلیل شوخ‌طبعی مخاطره‌آمیزش تحسین شد. این فیلم البته با وجود کسب جایزه نخل طلای جشنواره کن تا به امروز فقط ۱۴.۵ میلیون دلار در مقابل بودجه ۱۵.۶ میلیون دلاری‌اش فروش داشته است.

«مثلث غم» به‌عنوان بهترین اثر کارگردانش شناخته نمی‌شود. با این حال، یک پیشکش جذاب است تا با آن به طبقه مرفه تشر بزند. اوستلوند چندی پیش با مجله جی‌کیو مصاحبه‌ای انجام داد که این مصاحبه باعث شد تا سینماگر سوئدی به این موضوع فکر کند که چگونه فیلم‌هایش شرم نیابتی را در تماشاگرانش برمی‌انگیزاند. این فیلمساز این ویژگی پرتکرار آثارش را اینگونه توضیح می‌دهد: «به نظر من، ما انسان‌ها نسبت به تعاملات اجتماعی بسیار حساس هستیم... ترس از اینکه مبادا در مواجهه با یکدیگر، اعتقادمان را از دست بدهیم، ترس از اخراج از گروهی که در آن حضور داریم و.... این چیزی است که قطعا در رفتار اولیه ما بوده و جزو ترس‌های اولیه ما به شمار می‌آید.»

اوستلوند در همان مصاحبه، نحوه شکل‌گیری قصه فیلم «مثلث غم» را فاش می‌کند که پس از تماشای چند کلیپ ویدیویی در یوتیوب تصمیم به نوشتن فیلمنامه «مثلث غم» می‌گیرد و به نوعی این فیلم از چند کلیپ یوتیوبی الهام گرفته است. او در مصاحبه‌اش به دو ویدیویی اشاره می‌کند که معتقد است صحبت کردن در مورد آن‌ها بامزه است.

کلیپ اول یک ویدیو درباره یک سگ به نام دِنور است. در این کلیپ، صاحبخانه که چندین سگ دارد به خانه‌اش می‌آید و متوجه می‌شود که سگ‌ها، غذای گربه خانه را خورده‌اند. صاحبخانه به سمت سگ شماره یک که سگ محبوبش است می‌رود و می‌گوید: مِیسی، تو این کار را کردی؟ و او در حال فیلمبرداری از مِیسی است و آن سگ بسیار عادی رفتار می‌کند. بعد صاحبخانه می‌گوید فکر نمی‌کنم تو این کار را کرده باشی. سپس به سمت سگ دیگر به نام دِنور می‌رود. اوستلوند اینجا تاکید می‌کند هرگز در زندگی‌اش ندیده که شرم و خجالت به شکلی قوی‌تر از این لحظه بیان شود. این احساس شرم که اوستلوند از آن حرف می‌زند حاکی از تم مشترکی در فیلم جدید این کارگردان است.

اوستلوند در ادامه آن مصاحبه می‌افزاید: «من از آن کلیپ یوتیوب استفاده کردم و زمانی که مشغول فیلمبرداری صحنه‌ای بودیم که شخصیت‌ها تکه‌های چوب شور را می‌دزدند، آن را به بازیگران فیلمم، هریس و ژان کریستف (فولی) نشان دادم. اوستلوند تم لحظه واکنش آن حیوانات را در آن کلیپ به این صحنه فیلم «مثلث غم» انتقال داد.» این کارگردان سوئدی می‌گوید: «کلیپ دیگری هم هست که به نظر من خیلی جالب بود.» او می‌گوید در آن کلیپ دانشمندان به چگونگی برخورد میمون‌ها با نابرابری و بی‌عدالتی نگاه می‌کنند. دو میمون در دو قفس شیشه‌ای مختلف در کنار یکدیگر قرار دارند، به‌طوری‌که بتوانند همدیگر را ببینند.

وقتی آن‌ها سنگ کوچکی را به محققان می‌دهند، پاداشی دریافت می‌کنند. این کارگردان چنین ادامه می‌دهد: «اولین میمون یک سنگ به آن محقق می‌دهد و یک خیار دریافت می‌کند. سپس میمون دوم سنگی را به دانشمند می‌دهد و آن میمون یک خوشه انگور می‌گیرد؛ بنابراین به نظر می‌رسد اولین میمون با خودش می‌گوید «اینجا چه خبر است؟».» اوستلوند سپس به نقطه اوج آن ویدیو اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد که چگونه آن میمون پس از این اتفاق، ابتدا به سنگ نگاه می‌کند و سپس آن را به دانشمند می‌دهد و یک بار دیگر، او یک خیار می‌گیرد و آنقدر عصبانی می‌شود که شروع به ضربه زدن به شیشه می‌کند و خیار را روی محققان پرتاب می‌کند.

کارگردان سوئدی سپس به برداشتش از این ویدیو و چگونگی الهام‌بخش بودن آن اشاره می‌کند و می‌گوید: «و این کلیپ فقط یک مثال زیباست که نشان می‌دهد نابرابری نه‌تن‌ها ما انسان‌ها را ناراحت و آزرده می‌کند، بلکه حیوانات نیز از نابرابری خیلی خشمگین می‌شوند.» این مفهوم نابرابری، همانطور که از طریق این کلیپ در میان پستانداران اولیه بیان شد، در فیلم برنده نخل طلای کن امسال نیز مورد استفاده قرار گرفت. شاید با دانستن اینکه، این سبک ویدیو‌های یوتیوبی الهام‌بخش مفاهیم این فیلم هستند، تماشای مجدد «مثلث غم» تجربه جالبی باشد.

رتبه بندی فیلم‌های روبن اوستلوند از بدترین به بهترین

گیتار مغولی / ۲۰۰۴

اولین فیلم اوستلوند که به نوعی نمایانگر عقاید این فیلمساز در ادامه حرفه فیلمسازی‌اش است، فیلمی است که دارای بسیاری از ویژگی‌های بارز آثار او، از جمله فیلمبرداری کارهایش است؛ فیلمبرداری بی‌طرف که روی سوژه‌ها به گونه‌ای باقی می‌ماند که گویی آن سوژه‌ها تصویری از یک طبیعت بی‌جان هستند. اولین فیلم اوستلوند گزیده‌ای است از زندگی روزمره در سوئد از منظر پسری ۱۲ساله که موسیقی پانک می‌سازد، فیلم همچنین بزرگسالانی را که با اسلحه خود را سرگرم می‌کنند و یک زن میانسالِ خود ویرانگر را نیز دنبال می‌کند. «گیتار مغولی» یک اثر تاثیرگذار و طنزی سرگرم‌کننده است.

غیر عمدی/ ۲۰۰۸

«غیرعمدی» فیلمی دقیق‌تر و مختصرتر از اولین فیلم بلندپروازانه و مبهم اوستلوند، این فیلم یک قطعه سینمایی بسیار موفق‌تر از کار قبلی کارگردانش است که چندین داستان بی‌ربط را حول اهمیت احترام به خود و همینطور نظم و انضباط روایت می‌کند. داستان‌های متعددی که در اینجا ترسناک و ناراحت‌کننده هستند، قطعات یک درام فوق‌العاده را خلق می‌کنند.

مثلث غم/ ۲۰۲۲

آخرین فیلم این کارگردان تاکنون که در جشنواره کن ۲۰۲۲ با برنده شدن جایزه نخل طلایی در رقابت با فیلم‌های موفقی، چون «نزدیک»، «توری»، «لوکیتا» و «تصمیم به رفتن» تماشاگران و منتقدان را شگفت‌زده کرد. طنز خاص اوستلوند در این اثر درحالی‌که شوکه‌کننده است، به‌خوبی شایسته دریافت آن جایزه باشکوه نیز است. فیلم «مثلث غم» با بازی هریس دیکینسون، وودی هارلسون و چارلبی دین فقید را می‌توان بازیگوشانه‌ترین اثر سینمایی اوستلوند تا به امروز خواند که از چندین ابزار منحصربه‌فرد برای روایت داستان فوق‌العاده لذت‌بخش خود استفاده می‌کند.

فورس ماژور/ ۲۰۱۴

هرگز تاکنون یک مشاجره بچگانه عاشقانه بهتر از آنچه در فیلم «فورس ماژور» اوستلوند در سال ۲۰۱۴ خلق شده، به نمایش درنیامده است. فیلمی که به‌طرز استادانه‌ای با ظرافت، شرایط انسانی را به‌تصویر می‌کشد. چهارمین فیلم این کارگردان، با فروریختن نمای مردانگی سنتی، داستان خانواده‌ای را روایت می‌کند که در تعطیلاتی در کوه‌های آلپ فرانسه به‌سر می‌برند و بزدلی مشکوک اخلاقی پدری را نشان می‌دهد که خانواده‌اش را طی یک بهمن وحشتناک رها کرده و فرار می‌کند. در فیلم اوستلوند نقش‌های اصلی توسط یوهانس کوهنکه و لیزا لاون کانگسلی که نقش دو عاشق را بازی می‌کنند، ایفا می‌شود.

مربع /۲۰۱۷

اوستلوند در این فیلم کار بزرگی را انجام داد و تضاد‌های دنیای هنر را با اولین فیلم برنده نخل طلایی‌اش از بین برد. «مربع» با حضور بازیگرهایی، چون کلاس‌بنگ، الیزابت ماس، دامنیک وست و تری نوتاری داستان یک موزه معتبر در استکهلم و مدیر ارشد هنری آن را روایت می‌کند، مدیری که سعی دارد برای برپایی یک نمایشگاه جدید بحث‌برانگیز و گیج‌کننده مرز‌های فرم را جابه‌جا کند. فیلم اوستلوند با زیر سوال بردن ساختار‌های مربوط به سلیقه و طبقه اجتماعی، یک فیلم دردناک مرتبط با واقعیت‌های زندگی انسان معاصر است که در آن خطوط بین آنچه واقعی و جعلی است مبهم به نظر می‌رسد.

بازی/ ۲۰۱۱

سومین فیلم بلند فیلمساز سوئدی اثری دقیق، ظریف و آرام است. با وجود آنکه این کارگردان بعد‌ها جوایز مختلف جشنواره‌های دنیا را دریافت کرد، این فیلم همچنان بهترین اثر او باقی مانده است. فیلم اوستلوند درباره گروهی از پسران جوان است که دو قربانی هم‌سن‌وسال خود را در مرکز گوتنبرگ سوئد فریب داده و می‌ترسانند و دارایی‌های آن‌ها و بی‌گناهی ذاتی‌شان را به سرقت می‌برند. فیلم «بازی» با استفاده از نقش‌آفرینی‌های عالی بازیگرانش یک اثر پیچیده، غم‌انگیز و زیباست و می‌توان گفت یکی از پیچیده‌ترین قطعات سینمای مدرن اروپا به شمار می‌آید.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین