در حالی فاضلابهای کوت عبدالله و روستاهای اطرافش به قتلگاه کودکان تبدیلشده است که این سالهاست مردم کوت عبدالله و همچنین رسانهها از خطر فاضلابهای روباز و خطرناک این منطقه میگویند و مینویسند، اما مسئولان علیرغم وعده وعیدهای متعدد، هیچ برنامهای برای حل این معضل ندارند.
زنجیره مرگ کودکان در فاضلابهای کوت عبدالله اهواز همچنان ادامه دارد. بعد از «دانیال ناصری» که در بهمن ۹۹ جان خود را در فاضلاب مقابل خانهاش، از دست داد، اکنون نوبت «ارکان سنجری» رسید، ارکان فقط ۲۲ماهش بود که فاضلابهای روباز محل زندگیاش سرنوشتی مشابه دانیال سهساله را برایش رقم زدند.
به گزارش روزنامه همدلی، ارکان اهل «قلعهچنعان» بود، یکی از روستاهای کوت عبدالله که بهتازگی در جرگه شهرها قرارگرفته و به لحاظ خدماتی از زیرساختهایی مانند شبکه فاضلاب و آب و برق و ... محروم است.
این منطقه ازنظر محرومیت حتی از کوت عبدالله هم پیشی گرفته است و وضعیتی بهمراتب بدتر از آن دارد؛ اما هر دو در یکچیز مشترک هستند، آنهم فاضلاب روباز که در کمین بلعیدن کودکان هستند.
بدیهی است یک منطقه زمانی شهر نامیده میشود که همزمان تمام امکانات در آن ایجاد شود. خصوصیت یک شهر تنها آسفالت و فضای سبز نیست بلکه سایر ادارات و سازمانهای دولتی نیز باید در آن مستقر شوند و وظایف مربوط به خود را در جهت توسعه و عمران آن انجام دهند.
پیکر بیجان ارکان را شنبه ۱۷اردیبهشت ۱۴۰۰ حدود ساعت ۲۲:۳۰شب، از زیر جوی فاضلاب روباز محله که از لجن و فاضلاب لبریز بود، بیرون کشیدند.
پدر ارکان، در گفتگو با رسانهها مرگ فرزندش را در جوی فاضلاب اینگونه شرح داد: «ارکان فرزند چهارم خانواده بود و هنوز دوساله نشده بود. شنبهشب فرزند بزرگترم برای خرید از سوپرمارکت محل از خانه خارج شد. ارکان هم در این سن و سال بازیگوش بود و بدون اینکه کسی متوجه شود به دنبال او از خانه بیرون رفت. ما دقایقی بعد متوجه شدیم فرزند کوچکمان در خانه نیست. سریع خودم را به سوپرمارکت رساندم گفتم شاید ارکان با برادرش به مغازه رفته باشد، اما فرزندم گفت که برادرش با او نبوده است. در پرسوجو از همسایهها، آنها هم از ارکان خبر نداشتند و بیاطلاع بودند. ناخودآگاه به سمت فاضلاب سوق داده شدیم. جستجوی زیادی لازم نبود، با اندکی جستجو ارکان را از زیر پل کوچک روی جوی فاضلاب بیرون کشیدیم، اما ارکان نفس نمیکشید و نفسهای دهانبهدهان هم کارساز نبود....»
حالا خانواده داغدار ارکان از دهیاری روستا شکایت کردهاند، بدیهی است این شکایت به ثمر نخواهد نشست، چراکه وضعیت فاضلابهای کوت عبدالله موضوعی کلانتر است و خارج از توان و اراده دهیار منطقه است و حل آنهمت مسئولان ردهبالای استان را میطلبد.
مرگ دردناک این کودک در کانال فاضلاب منطقه محروم کوتعبدالله در حالی خبرساز شد که به گفته افراد محلی روزانه چندین بچه داخل این فاضلابها میافتند. برخی از آنان میتوانند خودشان را از داخل این جویها نجات دهند، برخی نمیتوانند، برخی را هم مردم از داخل گل و لجن بیرون میکشند.
در حالی فاضلابهای کوت عبدالله و روستاهای اطرافش به قتلگاه کودکان تبدیلشده است که این سالهاست مردم کوت عبدالله و همچنین رسانهها از خطر فاضلابهای روباز و خطرناک این منطقه میگویند و مینویسند، اما مسئولان علیرغم وعده وعیدهای متعدد، هیچ برنامهای برای حل این معضل ندارند.
نماینده مردم اهواز، پاییز ۹۹ قول داده بود که مشکل فاضلاب در کوت عبدالله تا ابتدای سال ۱۴۰۰ حل میشود؛ اما اکنون دو ماه از سال ۱۴۰۱ و قرن جدید نیز گذشته، اما مشکل فاضلاب کوت عبدالله نهتنها حلنشده بلکه عمیقتر نیز شده است.
پیشتر روحانی رئیسجمهور دولت پیشین و همچنین قالیباف، رئیس کنونی مجلس نیز قولهایی برای بهبود شرایط کوت عبدالله مطرح کردند، اما مشکلات کوت عبدالله همچنان پابرجاست و این شهر همچنان از کمبود امکانات و زیرساختها رنج میبرد.
مردم محلی میگویند مشکل ساماندهی، درپوشگذاری و لایروبی جویها و کانالهای آب سالهاست به محل مناقشه شهرداری و شرکت آب و فاضلاب تبدیلشده است. بدیهی است بازنده این کشمکش مردمی هستند که جسد بیجان فرزندانشان را هر از چند گاهی از فاضلاب آن منطقه بیرون میکشند.
فاضلابهای روباز کوت عبدالله که با بارش باران گاه تا داخل خانههای مردم هم پیشروی میکند، علاوه بر مناظری ناخوشایند ناشی از جاری شدن فاضلاب در معابر عمومی و همچنین خطر بالقوهای که برای کودکان دارد، ازنظر بهداشتی نیز چالشبرانگیز است و بهعنوان منشأ شیوع بسیاری از بیماریها جان شهروندان آن منطقه را تهدید میکند، بهنحویکه چند وقت پیش اعلام شد که این آبهای آلوده موجب شیوع بیماری هپاتیت A در میان مردم اهواز شده است.
دو سال پیش، محمدرضا ایزدی، رئیس کمیسیون تحقیق، نظارت و بازرسی شورای شهر اهواز در نشست خبری با خبرنگاران اعلام کرد: «چند ماه، اسناد و مدارک محرمانه از بایگانی شرکت آبفا به من ارائه میشد مبنی بر اینکه، مرکز بهداشت، ابتلای مردم به هپاتیت A را گزارش داده بود یعنی تلاقی آب و فاضلاب موجب بروز بیماری رودهای شده بود، اما به این موارد توجهی نشد.»
بدیهی است هپاتیت A از آب و غذای آلوده منتقل میشود و زمانی که طغیان این بیماری در یک منطقه شهری رخ بدهد، قطعاً آلودگی آب مطرح است. البته شیوع این بیماری و بیماریهای گوارشی و واگیردار در خوزستان دور از ذهن نبوده و نیست.
نگاهی به آرشیو سیل و آبگرفتگی شهرهای این استان، بهویژه بالا زدن فاضلاب در مناطقی مانند کوت عبدالله و نبود شبکه دفع آبهای سطحی، هر فرد عادی را نیز به این باور میرساند که ترکیب آب با فاضلاب و جاری شدن آن در سطح شهر و حتی منازل مردم میتواند تبعات بهداشتی و سلامتی زیادی را به همراه داشته باشد.
خوب است بدانیم کوت عبدالله نامی آشنا برای بچههای جبهه و جنگ است، اکثر آنان این شهر را خوب میشناسند. بسیاری از آمادگاهها و پادگانها که نیروها را به خطوط مقدم جبهه اعزام میکردند در این منطقه قرار داشتند و رشادت و مهربانی مردم کوت عبدالله در خاطر خیلیها مانده است؛ اما اکنون مردم این شهر از ابتداییترین امکانات محروم هستند و حتی پوشاندن جوهای فاضلاب به مشکلی لاینحل تبدیلشده است، جوری که کودکان این شهر در فاضلابهای متعفن یکی پس از دیگری غرق میشوند و خبر مرگشان برای ساعاتی تیتر خبرها میشود و بعد دوباره رنگ خاموشی به خود میگیرد و انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده است.
گفتنی است استان خوزستان که کوت عبدالله در آن جای دارد ازلحاظ منابع زیرزمینی و ثروت یکی از غنیترین مناطق ایران است.
استقرار چندین مورد از منابع ثروت کشور در خوزستان ازجمله صنایع فولاد، صنعت نیشکر، صنایع نفت و پتروشیمی این ذهنیت را ایجاد میکند که قاعدتاً مردم آن منطقه باید در شرایط رفاهی مناسبی قرار داشته باشند؛ اما سهم مردم از آنهمه ثروت فقر، نداری، گرسنگی و مرگ است.