bato-adv
کد خبر: ۵۲۷۳۸
گزارشی از انجمنی که می‌خواهد قانونی شود

"تعطیل به معنای انحلال نیست"

تاریخ انتشار: ۱۵:۰۵ - ۰۴ مرداد ۱۳۸۹


فرارو- اینک در آستانه نیمه شعبان، روزنامه رسالت خبر از درخواست انجمن حجتیه برای اخذ مجوز جهت فعالیت قانونی داده است. آیا واقعاً چنین خبری صحت دارد؟ هر چه هست، نشان از آن دارد که انجمن حجتیه به عنوان یک تشکل غیرسیاسی، هنوز هم واجد اهمیت است. اهمیتی که بیش از همه سیاست‌مداران به آن توجه دارند.

به گزارش فرارو؛ روزنامه رسالت خبر داد که انجمن حجتیه برای فعالیت مجدد درخواست مجوز داده است. خبری که نشان می‌دهد ممکن است هنوز در پس گذشت 27 سال از «تعطیلی» فعالیت‌های این انجمن، امکان بقای تشکیلاتی آن وجود دارد. انجمن خیریه حجتیه مهدویه یا انجمن ضدبهاییت، اگر چه مجموعه‌ای غیرسیاسی بود اما چهره‌های بسیاری از سیاستمداران پس از انقلاب متهم به عضویت در این مجموعه می‌شدند.

بهزاد اشتری، تاریخ پژوه درباره ایجاد انجمن حجتیه به روزنامه اعتماد ملی گفته بود: «نارضايتي روحانيت از حمايت شاه از بهائيت به تاسيس انجمن حجتيه در سال 1340 منجر شد». این تاریخ کمی عقب‌تر هم ذکر می‌شود. جایی در اواسط دهه سی شمسی پس از کودتای 28 مرداد. شاید 5 سال عقب و جلو برای یک گزارش کلی از یکی از بحث‌برانگیزترین تشکل‌های ایران در قرن اخیرمهم نباشد.

در راس انجمن حجتیه شیخ محمود ذاکرزاده تولائی، معروف به شیخ محمود حلبی قرار داشت، روحانی مشهدی که پیش از کودتا راه خود را از همراهان جبهه ملی در مشهد نظیر طاهر احمدزاده و محمدتقی شریعتی جدا کرده بود. او دراندیشه تاسیس تشکیلاتی بود تا به مبارزه با رشد روزافزون بهاییت بپردازد.

آن‌گونه که گفته می‌شود آموزش‌های هفتگی انجمن حجتیه برای اعضای خود به صورت محرمانه بوده است و منظور از این آموزش‌ها مهیا کردن اعضای خود برای بحث و مناظره با مبلغان بهاییت بوده است. محرمانه بودن این آموزش‌ها، این را به ذهن متبادر می‌کند که برخوردهای اعضای حجتیه با بهاییان برخوردهای جدلی بوده است، تا بتوانند از خلال برجسته کردن تناقضاتی که مبلغان بهایی پیش از آن بدان نیاندیشیده بودند، آن‌ها را در بحث‌ها شکست دهند.

اگرچه بعضی از مخالفین انجمن حجتیه از آن با نام «فرقه حجتیه» یاد می‌کنند، اما تفکر این مجموعه شکاف خاصی با کلام شیعی ندارد، جز آن که اعضای این گروه اعتقادی به تشکیل حکومت اسلامی پیش از ظهور ندارند. این اختلاف نظر، موجب اختلاف مشی آنان با انقلابیون مسلمان شد، تا جایی که در سال‌های پس از انقلاب بنیان‌گذار انقلاب اسلامی با اشاره به آن‌ها در منشور روحانیت بنویسد: «... دیروز حجتیه‏ای‏ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات، تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابی تر از انقلابیون شده‏اند! ولایتی‏های دیروز که در سکوت و تحجّر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریخته‏اند، در عمل پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شکسته‏اند و عنوان ولایت برایشان جز تکسّب و تعیّش نبوده است، امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را می‏خورند!»

مدرسه علوی و انجمن حجتیه
هم‌زمان با تشکیل انجمن حجتیه، مدارس علوی و رفاه تاسیس شدند. «علوی» پسرانه و «رفاه» دخترانه بود. این دو مدرسه توسط متدینینی تاسیس شدند که می‌خواستند فرزندانشان علوم مدرن را فرابگیرند. از سالیان دور مدرسه علوی به عنوان شاخه آموزشی انجمن حجتیه شناخته می‌شد و همواره درباره دانش‌آموختگان این مدرسه حرف و حدیث فراوان بود. وجود سیاست‌مداران فروانی که همه روزگاری دانش‌آموز مدارس رفاه و علوی بوده اند بر این گمانه‌ها می‌افزاید.

شاید باورکردنی نباشد اما به تاریخ این مدارس که رجوع کنید همه نامی در آن می‌بینید: کمال خرازی، غلامعلی حداد عادل، الهه کولایی، عبدالکریم سروش، مهدی کوچک‌زاده، علی مطهری، مهدی خزعلی و....

هر چند هم سران مدرسه علوی و هم سران انجمن حجتیه از درگیری با رژیم شاه پرهیز می‌کردند؛ اما به هر حال شمار زیادی از معلمین و مدیران مدرسه علوی انقلابی بودند. در عین این که شمار بسیاری از اعضای انجمن حجتیه نیز دانش‌آموخته علوی بوده اند.

مدراس علوی و رفاه پس از آن که در بدو ورود امام خمینی به ایران به عنوان اقامت‌گاه ایشان مورد استفاده قرار گرفت، شهرت بیشتری یافتند. گفته می‌شود یکی از دلایل انتخاب مدرسه رفاه، اصرار شهید مطهری برای نزدیکی دو طیف اهل مبارزه و مخالف مبارزه در میان مذهبیون بوده است.

با این حال به اعتقاد مجید تفرشی، تاریخ‌نگار، به سختی می‌توان بین انجمن حجتیه و مدرسه علوی ارتباطی سیستماتیکی یافت. وی می‌نویسد: «در آن زمان يکی از معدود فعاليتهای اجتماعی که برخی از مسئولان و دانش آموزان مدرسه علوی در آن شرکت داشتند "انجمن حجتيه مهدويه" يا به قول مشهور آن زمان "انجمن ضدبهاييت" بود. اين گونه فعاليتها اگرچه با فراز و نشيب در مدرسه علوی وجود داشت، ولی به زحمت می توان ارتباط سيستماتيک و سازمان يافته ای را بين اين دو موسسه يافت و برعکس، نمونه هايی وجود دارد که نشان می دهد دو طرف گاه از سايه افکندن فعاليتهای طرف مقابل بر خود نگران و ناراضی بوده اند».

حجتیه و مخالفانش
پس از آن که انجمن حجتیه به درخواست مبارزاتی بنیان‌گذار انقلاب برای خودداری از جشن گرفتن نیمه شعبان وقعی ننهاد، گام در راه تبدیل شدن به یک سمبل می‌گذاشت: «سمبل بی‌عملی». این عدم عمل سیاسی حجتیه که چندین برابر یک عمل سیاسی برای آنان هزینه داشت، نام آنان را مرادف «متحجرین مقدس‌نما» کرد.

همین مسئله بود که سبب شد بنیان‌گذار انقلاب در سال 62 طی یک سخنرانی مخالفت خویش را با آنان اعلام کند. مسئله‌ای که باعث شد انجمن حجتیه طی بیانیه‌ای کلاس‌های خود را تعطیل کند. هرچند محمدحسن رحیمیان، از اعضای دفتر امام در کتاب خاطرات خود می‌گوید پس از آن که خبر تعطیلی کلاس‌های انجمن حجتیه به امام داده شد، ایشان گفتند: «تعطیلی به معنای انحلال نیست».

به هر حال سیاست‌مداران بسیاری بودند که مستقیم یا غیر مستقیم به حجتیه نسبت داده می‌شدند. برخی از آنان نظیر عبدالکریم سروش در جناح چپ، ضمن پذیرش این مسئله، کناره‌گیری خود از این مجموعه را اعلام می‌کردند و برخی دیگر نظیر ابراهیم اسرافیلیان در جناح راست درباره چنین ادعایی سکوت کردند.

آن‌گونه که گفته می‌شود این انجمن در دهه شصت به کما رفت. اما در آغاز دهه هفتاد با فعالیت‌های سیدحسن ابطحی، پدر محمدعلی ابطحی، دوباره رونقی گرفت. رونقی که با اطلاعیه‌های دفتر تبلیغات اسلامی وقت (که نزدیک به جناح چپ بود) افول کرد و به تبعید ابطحی به کلاردشت انجامید. به اعتقاد برخی اصول‌گرایان پس از روی کار آمدن خاتمی دوباره فضا برای فعالیت‌های سیدحسن ابطحی هموار شد و انتشار گسترده نشریه «خورشید مکه» به عنوان گواه این حمایت‌ها مورد استناد قرار می‌گرفت.

در سال 76 شیخ محمود حلبی، بنیان‎گذار و زعیم نخست این مجموعه درگذشت. بنا بر برخی اقوال سیدحسن ابطحی و بنا برخی اقوال دیگر سیدحسن افتخارزاده سبزواری مسئولیت این مجموعه را به عهده گرفتند. در دهه هشتاد شمسی اما «حجتیه» و «حجتیه‌ای‌ها» موضوع مناقشات جدی قرار گرفتند.

بسیاری از اصلاح‌طلبان جریان نوظهور در دل جناح راست را که با تشکیلات راست سنتی سازگاری نداشتند، منتسب به انجمن حجتیه می‌دانستند. بسیاری مدعی بودند آیت‌الله مصباح یزدی از جمله اعضای انجمن حجتیه بوده است. فقدان شفافیت کافی پیرامون انجمن حجتیه نیز به این شایعات دامن می‌زد.

این مسئله پس از بر سر کار آمدن محمود احمدی‌نژاد دارای ابعاد تازه‌ای شد. گفتمان مهدویت‌مدار وی بر تقویت این نظریات توطئه‌وار تاثیر می‌گذاشت. با این حال در عین این که مطبوعاتی هم‌چون کیهان اتهام حجتیه‌ای بودن «استاد مصباح» را رد می‌کردند، عبدالکریم سروش، روشنفکر دینی و عضو سابق این مجموعه نیز عضویت آیت‌الله مصباح یزدی در این مجموعه را تکذیب کرد.

رييس موسسه امام خميني در یک جلسه دانشجویی و در پاسخ به سوال از صحت ارتباط وي با انجمن حجتيه و عضويت وي در اين انجمن اظهار داشت: «من تنها فردي به نام حاج محمود حلبي را مي شناختم و شنيده بودم كه تفكرش با اصل انقلاب مخالف بود و بعدها امام (ره ) دستور انحلال اين گروه را صادر كرد و بس، ديگر اطلاعي از اين فرقه ندارم». وي تاكيد كرد اگر يك نفر پيدا شود و سندي بياورد كه من ارتباطي با انجمن حجتيه يا فرديد داشته ام از تمام مواضع و حرف هايم دست برمي دارم.

در مورد فعال شدن انجمن‌حجتیه، از سوی دیگر برخی از جمله علی‌اکبر محتشمی‌پور، عضو سرشناس مجمع روحانیون بر این ادعا بودند که رد پای انجمن حجتیه در «فتنه پس از انتخابات» قابل رویت بوده است. مشابه چنین اظهار نظری را نیز یکی از اصول‌گرایان منتقد داشت.

عماد افروغ با بیان این که انقلاب مخملی در راه است ولی توسط حجتیه‌ای‌ها؛ فاصله گرفتن از آرمان امام را به عنوان دغدغه خود در روزهای پس از انتخابات عنوان کرد و گفت: «هرکس که با اندیشه امام و مبانی فقهی و فلسفی آن آشنا باشد. متوجه این فاصله گیری می شود. به نظر می رسد در این میان آنچه که مغفول واقع شده حق مردم است. در حالی که همه می دانیم که حق مردم در اندیشه سیاسی امام جایگاه بالایی داشت». به گفته افروغ امام (ره) دل پردردی از دست متحجران و انجمن حجتیه ای ها و مدعیان ولایتی دیروز و مدعیان امروز داشتند.

اینک در آستانه نیمه شعبان، روزنامه رسالت خبر از درخواست انجمن حجتیه برای اخذ مجوز جهت فعالیت قانونی داده است. آیا واقعاً چنین خبری صحت دارد؟ هر چه هست، نشان از آن دارد که انجمن حجتیه به عنوان یک تشکل غیرسیاسی، هنوز هم واجد اهمیت است. اهمیتی که بیش از همه سیاست‌مداران به آن توجه دارند.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین