فرارو- اگرچه گفته میشود نرخ خودکشی دانشجویان به نسبت دیگر اقشار پایینتر است؛ اما نمیتوان از اثرات بسیار منفی چنین ماجراهایی در محیطهایی جمعی نظیر دانشگاه چشم پوشید.
به گزارش فرارو؛ هفته پیش یکی از دانشجویان نخبه دانشگاه شریف خودکشی کرد. در متنی که به عنوان وصیتنامه او پیدا شد، آمده بود: «من ميتوانستم رشتهي بهتري قبول شوم اما در رشتهي فيزيك مشغول به تحصيل شدم. مسائلي كه بايد حل كنيم مسائل بسيار پيچيدهاي است و جوابهاي شيريني دارد اما متاسفانه حلالمسائلهايي كه وجود دارد باعث ميشود پاسخ تمام اين سوالات پيچيده را به راحتي كپي كنيم و به استادان خود تحويل دهيم. اينجا مثل مدرسه همه به درس خواندن فكر ميكنند و فضاي دوستي حاكم نيست.»
پس از آن بعضی از همدانشگاهیهای او از گوشهگیری این دانشجو گفتند و متنی که وی زمانی در محفل ادبی دانشجویان آذریزبان نوشته بود و حرفهای استاد ادبیات به او که تو میتوانی نویسنده خوبی باشی. اما عمر این دانشجو کفاف این توانستن را نداد. پس از این خودکشی بود که استاد ادبیات راجع به این متن گفت: «من فکر میکردم آن متن خیالی است، اما داستان زندگی واقعی همان پسر است.» و در ادامه بخشی از آن را نقل میکند: « هیچ انگیزه و دلیلی برای زندگی ندارم... تنها چیزی که باعث میشود دوام بیاورم و بخواهم که باشم مادرم است که روزی 3 بار زنگ میزند. دلم نمیخواهد زنگ بزند و دیگر صدایم را نشنود.»
مسئله خودکشی دانشجویان، معضلی قدیمی است که همواره استمرار داشته است. تنها در سال تحصیلی 87-88 خبرگزاری ایسنا، خبر اقدام به خودکشی هفت دانشجو را در دانشگاههای مختلف از تربیت معلم و بهشتی گرفته تا تهران و سمنان را منتشر کرد. در بهمنماه سال 84، مدیر کل حراست وزارت علوم، خبر از 28 مورد اقدام به خودکشی در میان دانشجویان، در 4 ماهه ابتدایی آن سال تحصیلی داده بود.
اگرچه برخی از پژوهشگران پیش از این اعلام کرده اند که گرايش و ميل به خودكشي ميتواند ناشي از نواقص و اختلالات ژنتيكي باشد كه روي رشد سلولهاي عصبي تاثير ميگذارد، اما قطعاً این تاثیر به معنای علت بودن نیست و صدالبته که در خودکشی دانشجویان باید به دیده تامل نگاه کرد.
با این وجود کمتر شاهد پژوهش جامع و فراگیری راجع به مسئله خودکشیهای دانشجویی هستیم، در حالی که به عقید پژوهشگران خودكشي هيچ گاه در نتيجهي يك عامل يا حادثه اتفاق نميافتد. معمولا تعامل پيچيدهاي از عوامل رواني، بيماري جسمي، سوء مصرف مواد، مشكلات خانوادگي، تعارضات بين فردي و استرسهاي زندگي منجر به خودكشي در فرد ميشود.
اگرچه در سال تحصیلی گذشته، شاهد وقوع موارد متعدد خودکشی در دانشگاهها بودیم، هیچگاه دلیلی برای این خودکشیها از سوی مسئولین عنوان نشد و اولیای دانشگاه این مسئله را موکول به بررسیهای بیشتر کرده بودند. تنها در مساله خودکشی دانشجوی دانشگاه سمنان بود که معاون دانشگاه افسردگی و مسائل روحی و روانی را دلیل این خودکشی عنوان کرده بود. هیچ خبرنگاری پیگیر این موضوع نشد که پرونده خودکشی دانشجوی دکترای دانشگاه شهید بهشتی و اقدام به خودکشی دانشجوی دختر دانشگاه تهران به کجا انجامید.
تنها پژوهش جامعی که در زمینه خودکشی دانشجویان میتوان یافت، پژوهشی است که با بررسی خودکشی دانشجویان در فاصله سالهای 77 تا 83 اعلام میدارد: «خودکشی دومین علت مرگ، پس از تصادفات در میان دانشجویان است.» این تحقیق در بررسی علل و عوامل خودکشی دانشجویان به برخی شواهد همبستگی اشاره میکند نظیر این که: «گروه علوم انساني بيشترين آمار خودكشي را نسبت به ساير گروههاي آموزشي داراست و از نظر محل اسكان اگر چه موارد خودكشي در خوابگاهها بيشتر از غير خوابگاههاست، اما خودکشیهای در خوابگاه کمتر با موفقیت همراه است.» این تحقیق میافزاید: «نگرانیهای مربوط به ایام امتحانات در افزایش نرخ خودکشی دانشجویان موثر است.»
دكتر صديقه ترقيجاه، مشاور و عضو هیئت علمی دانشگاه در این باره معتقد است: « دوره جواني نوعي زمان خاص براي نگرانيها و نااميديهاست كه ميتواند انگيزه خودكشي ايجاد كند. اعتقادات مذهبي به عنوان يك عامل محافظت كننده، نقش مهمي در مبارزه با گرايش به خودكشي ايفا ميكند.»
با این حال مشخص نیست که آیا وزارت علوم در صدد اجرای برنامهای برای مدیریت و کاهش میزان خودکشیهای دانشجویی هست یا نه؟