علیرضا شاکر؛ شاید برای نخستین بار در دنیا باشد که رهبران جهان یک صدا یک پیام را به مردمانشان مخابره میکنند؛ «در خانه بمانید» این اتفاق بینظیر تاکنون سابقه نداشته است. در هیچ بحرانی جهان اینچنین یکصدا یک خواسته را فریاد نزده است. اگر هم در گذشته بحرانهای فراگیری بخشهایی از جهان را دربرگرفته است بدلیل فقدان ابزارهای ارتباطی امروزی، جهان در رویارویی با آن بحرانها یک صدا نشده است.
همین یک نشانه کافی است که همهگیری کرونا را رویدادی کمسابقه در جهان تلقی کنیم. بحران کرونا با بحرانهای قرن گذشته هم قابل مقایسه نیست. عواقب و پیامدهای کرونا میتواند پیچیدهتر از چیزی باشد که تصورش را میکنیم. مهمترین مساله در مورد این بحران، این است که هیچ کس نمیتواند به طور حتم تاریخی برای پایان آن تعیین کند. به همین دلیل است که گمانه زنیها درباره پیامدهای بحران کرونا در میان اندیشمندان آغاز شده است. از ورشکستگی بزرگترین کمپانیهای اقتصادی و فراگیری فقر تا بن بست در نظام اقتصادی لیبرالی و قدرت گرفتن سوسیال دموکراسی گمانههایی است که اینروزها شنیده میشود.
سرعت فراگیری ویروس کرونا جهان را غافلگیر کرده است. نه تنها مردم کشورهای مختلف بلکه رهبران کشورها و سازمانهای تصمیمگیر و تصمیمساز دنیا با چالشهای جدیدی مواجه شده اند. این ویروس سریعتر از مهمترین بحرانهای یکی دو قرن اخیر همهگیر شده و جهان را با چالشهای جدی مواجه کرده است؛ حتی جنگهای جهانی اول و دوم هم به این سرعت فراگیر نشدند.
ظهور هیتلر، فراگیری کمونیسم، برابری خواهی، آزادیهای جنسی و نژادی همه و همه بعد از زمینههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی متنوع به نتیجه رسیدند. از اینرو کرونا با هیچ رویداد فراگیر دیگری قابل مقایسه نیست. شاید برخی بگویند که کرونا یک بیماری است و آنرا باید با طاعون و وبا و امثالهم مقایسه کرد. اما من کرونا را به عنوان یک بیماری صرف نگاه نمیکنم؛ کرونا فراتر از یک بیماری است.
پیامدهای اقتصادی و متعاقب آن سیاسی و اجتماعی کرونا از همین الان قابل مشاهده است. اگر وضعیت فعلی ادامه پیدا کند، بودجه کلانی که کشورها ناگزیر از پرداخت آن هستند، کفاف مدیریت اوضاع را نخواهد داد و با ورشکستگی کمپانیهای اقتصادی و متعاقب آن بیکاری فزاینده مواجه خواهیم شد. مضاف بر این، کرونا با بیماریهای مشابه هم قابل مقایسه نیست. سرعت شیوع و مرگ و میر ناشی از آن در نوع خود کم سابقه است.
شاید تنها بحران جهانی که قابل مقایسه با شیوع ویروس کرونا باشد، بحران همه گیری «آنفولانزای اسپانیایی» است. بحرانی که بین سالهای ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰ تمام دنیا را فراگرفت و به مرگ ۳۰ الی ۵۰ میلیون نفر منجر شد. مورخان میگویند که حدود یک سوم جمعیت جهان، چیزی حدود ۵۰۰ میلیون نفر در آن دو سال به آنفولانزای اسپانیایی دچار شدند. تصاویری از آن واقعه به جا مانده است که نشان میدهد مردمانی از شرق آسیا تا آمریکا و آفریقا به این ویروس مبتلا شدند.
الان هم اوضاع به همان دوران شباهت دارد. کابوس کرونا همه دنیا را فراگرفته و چالشهای بزرگی را مقابل کشورها و شرکتهای اقتصادی قرار داده است. رکود بزرگ ۱۹۳۰، بحران مالی سال ۲۰۰۸، یازدهم سپتامبر و جنگهای جهانی هیچکدام شباهتی به بحران کرونا ندارند. هر چند که هر کدام از آنها به تنهایی بحرانی بزرگ و تاریخی بودند و عواقب و تبعات سنگینی داشتند. در بحران مالی ۱۹۳۰، سقوط ارزش سهام وال استریت، جهان صنعتی را با بحرانی مواجه کرد که اثرات آن بر اقتصاد غرب نزدیک به یک دهه باقی ماند.
تنها در سال نخست بحران میلیونها آمریکایی برای دریافت بیمه بیکاری در مقابل ادارات دولتی فدرال صف آرایی کردند. بحران مالی ۲۰۰۸ مهمترین رکود اقتصاد غرب پس از بحران وال استریت بود. در این بحران که به حباب مسکن شهرت یافت، بانکهای متعددی ورشکست شدند و موجی از ریزش سرمایه در جهان شکل گرفت.
جنگهای جهانی اول و دوم، منازعات نظام سرمایه داری و نظام شوراها در دوران بعد از جنگ جهانی دوم از جمله دیگر بحرانهای فراگیر قرن گذشته هستند که با مجموعهای از رویدادهای نظامی و دیپلماتیک به صلح و پایان تنش رسیدند.
از دل هر کدام از این بحرانها دستاوردی نیز برای جامعه جهانی به ارمغان آمد. جنگ جهانی دوم، زنان و اقلیتها را به ارتش کشاند و به جنبشهای برابرطلبی و حقوق مدنی منجر شد. متعاقب رکود دهه ۱۹۳۰ نظام تامین اجتماعی شکل گرفت و مقررات حمایت از کارگران و شرکتهای اقتصادی مورد تجدیدنظر قرار گرفت. همانطور که در سال ۲۰۰۸ نیز دولتها با حمایت مالی از بانکها بحران را مدیریت کردند و بعد از گذر از بحران نظام بهره و اعتبارسنجی تسهیلات بانکی را مورد تجدیدنظر قرار دادند.
اگر به زودی دارو و واکسنی برای کرونا یافت نشود، تولید کارخانههای بزرگ با مشکل مواجه میشود. چرا که خط تولید، تعداد قابل ملاحظهای از آنها در کشورهایی است که کارگر ارزانتر و قوانین آسانتر زیست محیطی دارند. از همین رو شاید کرونا به تغییر در خط تولید کمپانیها و یا حتی تغییر در شیوه کار اقتصاد جهانی نیز منجر شود.
قدردانی از علم، تحسین مجدد پزشکان و تامین بودجه مناسب برای مؤسسات بهداشتی دولتی و در عین حال اعطای قدرت بیشتر به سازمانهای بین المللی بهداشتی همچون سازمان جهانی بهداشت از دیگر پیامدهایی است که از فراگیری کرونا انتظار آن میرود.
بحران کرونا به نقش آفرینی پر رنگ دولتها منجر شد. همبستگی ملی برای مواجه با بحران را پررنگتر کرد. زندگی همه ما را تغییر داد. در عین حال الهام بخش همبستگی ملی و جهانی برای بازگشت اوضاع به حالت عادی شد. باید این رویداد تاریخی را برای اتحاد جهانی غنیمت شمرد.
اگر در این دوران تاریک همهگیری کرونا دلیلی برای خوشبینی وجود داشته باشد، همین دستاوردهای بزرگ در منازعات تاریخی است. جهانیان میتوانند از این تهدید استفاده کنند تا با تجدیدنظر در نظام سلامت جهانی در مواجهه با بحرانهای آتی سربلند بیرون آمده و جامعهای بزرگتر و پویاتر به وجود آورند. انسانها باید یک بار دیگر نشان دهند که توانایی ایجاد تغییرات مثبت در زندگی و تبدیل تهدیدها به فرصتها را دارند.