bato-adv
کد خبر: ۴۳۴۰۳۲
قدرت مظاهری

کرونا چگونه به ما یاد داد جهان یک سقف دارد!

تاریخ انتشار: ۱۴:۴۴ - ۰۳ فروردين ۱۳۹۹
قدرت مظاهری؛ فراوانی جنگ و جدال ملت‌ها، اقوام و کشور‌ها با یکدیگر بصورت عادتی مالوف و دیرینه درآمده است. هر زمان که کانالی خبری را باز می‌کنیم، با انبوهی از رخداد‌های تلخ و ناگوار روبرو می‌شویم که، چون بهمنی مهیب و ترسناک بر جسم و روح‌مان فرو می‌ریزد.
 
یووال نوح هراری در "انسان خردمند" هوشمندی و عقلانی شدن انسان را تحت الشعاع پروسه‌ای می‌داند که با تحلیل آرام و آهسته‌ی جسم و عضلات "انسان نئوندرتال" و افزایش نسبی حجم مغز در گونه‌ی جدید، از وی "انسان هموساپینز" یا خردمند و عقل‌گرای امروزی را رقم زده و می‌آفریند.
 
بیش از دویست هزار سال پیش نئوندرتال‌ها با آسایش و فراغ بال بر روی زمین زندگی می‌کردند، اما ناگهان با پیدایش هموساپینز‌های خردورز طی کمتر از پنج هزار سال، نسل آن‌ها بر روی کره‌ی خاکی منقرض شد و از بین رفت. پنج هزار سال طول کشید تا انسان خردمند با تحلیل‌های عقلی خود، گونه‌ی دیگری از انواع خود را از بین ببرد تا بتواند خود به تنهایی بر روی زمین زندگی کند.
 
هراری تاکید می‌کند که یکی از پیامد‌های تلخ هوشمند شدن انسان نوین، جدال برای از بین بردن رقیبان خود بوده است. رقیبانی که شاید در بسیاری از موارد می‌توانستند با همدلی و کمک خود راهگشای بسیاری از مشکلات زندگی انسان‌ها باشند.

با حضور انسان خردمند بر روی زمین، طوفان هجوم به سرزمین‌های دیگر، جنگ و جدال‌ها، کشتار‌ها، کشورگشایی‌ها و مصائبی از این قبیل بر روی یگانه سکونتگاه انسان وزیدن گرفت و به نوادگان و نسل‌های آینده‌ی آنان نیز تسری پیدا کرد. جنگ‌های طایفه‌ای، نزاع‌های منطقه‌ای، جدال‌های ایدئولوژیک و مذهبی، دیگرکشی‌های ناسیونالیستی و قتل عام‌های گسترده‌ی سیاسی و اقتصادی محصول عقل گرایی انسان نوین بود.
 
نزدیک‌ترین جنگ‌هایی که در خاطر اوراق تاریخی مانده است، جنگ‌های صلیبی، جنگ اول و دوم جهانی و جنگ‌های پراکنده‌ی کشور‌ها با همدیگر در سال‌های اخیر است که دستیابی به سلاح‌های کشتارجمعی به آن‌ها و میزان تلفات شان فزونی بخشیده است.
 
بنظر می‌رسد در سیری تاریک و قهقرایی، انسان کنونی در حال دادن کفاره‌ی گناهان اجداد خردمند خود برای منقرض نمودن انسان‌های نئوندرتال هستند و به نفرین آن‌ها گرفتار آمده اند. نفرینی سیاه و نابودگر که با ایجاد فاصله‌ی عاطفی میان ابناء بشر، آن‌ها را به ستون‌های سنگی بدون احساسی تبدیل می‌کند که در قبال منافع خود، جان دیگران پشیزی نیز برایش نمی‌ارزد.
 
دور و دورتر شدن هر روزه‌ی انسان‌ها از همدیگر و فاصله گرفتن ملت‌ها از هم به نوعی درد و گرفتاری جهانی تبدیل شده و زمین را به مخاطره آمیزترین سکونتگاه برای وی بدل کرده است.
 
رخداد اخیر گسترش و همه گیری کروناویروس، اما صفحه‌ای دیگر را بر روی چشم همگان باز کرده است. با پیدایش و شیوع ناگهانی این ریز ویروس از یکی از شهر‌های چین و انتشار سریع آن در دیگر شهر‌ها و کشور‌های جهان، همه را برای مقابله با آن به همفکری و همدلی کشانده است.
 
پزشکی آلمانی که راهکار‌های مبارزه با کرونا را با زبانی ساده و جهانی برای همه توضیح می‌دهد، پلیسی ایتالیایی که از همه‌ی مردم دنیا می‌خواهد موارد بهداشتی را برای سلامت خود و خانواده شان رعایت کنند. جامعه‌شناسی فرانسوی که از همه‌ی مردم جهان درخواست می‌کند به توصیه‌ی متخصصان گوش فرا دهند، پرستاری ایرانی که در اوج خستگی جهان را به شادی و آرامش و اعتماد بنفس دعوت می‌کند، زن جوان مهاجری که از ووهان تجربیات خود از روز‌های مبارزه را در اختیار جهانیان قرار می‌دهد، مردان و زنان و بچه‌هایی که از این سو و آن سوی جهان با همدلی و حسی عاطفی از همنوعان خود در اقصی نقاط جهان صمیمانه می‌خواهند از خود و خانواده شان محافظت کنند، و سرانجام تصاویری سرد و ساکت و خاموش از خیابان‌ها، میادین، کوچه‌ها و اماکن عمومی شهر‌های بزرگ جهان که برای نخستین بار، سکون و خلوتی همزمان آن‌ها نویدبخش نوعی همدلی عمومی و زبانی جهانی برای ابراز احساسات مثبت مردم زمین برای همدیگر است، باب تازه‌ای را برای انسان بودن و انسان شدن برای انسان خردمند کنونی باز می‌کند.

باشد که این همدلی سرآغازی برای خلق و آفرینش نوعی دیگر از انسان باشد که آرامش و آسایش خود را در گروی آرامش و آسایش دیگر همنوعان خود دیده و به میمنت! هجوم این ویروس به این باور و یقین برسد که جهانِ همگی مان، یک سقف بیشتر ندارد ...
مجله خواندنی ها
مجله فرارو