bato-adv
کد خبر: ۴۲۷۱۹۰
کیومرث رضوی‌پور

اعداد صفر تا بیست و معضلات استادان در پایان ترم

تاریخ انتشار: ۲۲:۲۲ - ۰۶ بهمن ۱۳۹۸
کیومرث رضوی‌پور؛ در ایران و در کل کشور‌های واقع در نیمکره‌ی شمالی، دی و بهمن هوا سرد است، اما در دانشگاه‌ها بازار امتحان، تصحیح برگه، اعلام نمره، و چانه‌زدن‌های نمره‌ای حسابی گرم است.
 
پرسش‌هایی مانند این‌که چه امتحانی گرفته می‌شود، با چه کیفیتی، چقدر محتوایش قابل دفاع است، چقدر دستاورد دانشجویان را می‌سنجد، پرسش‌هایی مهم و درخور هستند، اما موضوع این مقاله نیستند. تنها به این دلیل که گفتمان حاکم این روز‌های دانشگاه‌ها نه پرسش‌های مذکور بلکه تجلی عددی کل فرایند امتحان است که نامش نمره است. دیدن نمرات یک رقمی سرمای دی و بهمن را برای بسیاری از دانشجویان دو چندان می‌کند. شاید هیچ موضوعی در دانشگاه‌های ما به اندازه‌ی این اعداد دورقمی از صفر تا بیست وقت و توجه دانشجویان را به خود معطوف نکرده باشد. اما کمی عجیب است که در محافل رسمی کسی به این مهم نمی‌پردازد، کمتر در مورد آن نوشته می‌شود، و سوژه‌ی پژوهش نیست.

از نظر استادان، تعیین نمرات پایان ترم دانشجویان یکی از چالش‌های جدی حرفه‌ی آن‌هاست. همکاران بسیاری را دیده‌ام که از دشواری قضاوت و تعیین نمره و معذورات اخلاقی توام با آن نالیده‌اند. چند روز پیش یکی از همکاران را، که به شدت حساس و پایبند به اصول اخلاق عمومی و حرفه‌ای است، دیدم که حسابی کلافه و به قول خودش، اندوهناک بود. داستان کلافگی‌اش نمرات دانشجویانی بود که پایین بودند، به شدت یک‌رقمی بودند، اصطلاحا در آستانه‌ی مشروط شدن بودند. دانشجویان از او خواسته بودند که به جای نمره‌ی واقعی‌شان، به آنان نمراتی بین نه تا نه و نود و نه صدم بدهد. با این منطق که حالا که قرار است بیفتند، چه فرقی می‌کند که با نمره¬ی مثلا پنج بیفتند یا با نمره‌ی نه و نیم. دومی باعث می‌شود مشروط نشوند.
 
فکر می‌کنم کمتر استادی در ایران باشد که با چنین درخواستی از طرف دانشجویان مواجه نشده باشد و فکر می‌کنم، اگر نه همه، تعداد قابل توجهی از اساتید این درخواست را احتمالا اجابت می‌کنند تا دانشجویان را به قول معروف از مشروط شدن نجات دهند. همکار مذکور مانده بود که آیا با حذف برودت ناشی از مشروطی کانون زندگی دانشجویان را گرما ببخشد یا به هر دانشجویی همان نمره‌ای را اطلاق کند در امتحان کسب کرده است.
 
ادامه‌ی این نوشتار به این پرسش می‌پردازد: آیا باید به دانشجویان نمره اضافه کرد تا مشروط نشوند؟

برای پاسخ گفتن به این پرسش سهل و ممتنع فکر می‌کنم باید در معنا و فلسفه‌ی مشروط شدن دقت کنیم. پدیده‌ی مشروط شدن، که معادل انگلیسی آن Academic probation است، تقریبا یک سنت جهان‌شمول در تمام نهاد‌های دانشگاهی دنیاست. به عنوان مثال، در آمریکا به طور میانگین یک چهارم کل جمعیت دانشجویی هر ترم مشروط می‌شوند (کسی و همکاران، ۲۰۱۸).
 
وقتی دانشجویی در پایان یک ترم از کسب حداقل نمره در مجموع واحد‌های درسی ناتوان باشد، اصطلاحا مشروط می‌شود. یعنی این‌که در نیم‌سال بعدی، باید واحد‌های درسی کمتری را انتخاب کند. فلسفه‌ی این قانون این است که به دانشجوی مشروطی اجازه می‌دهد با انتخاب واحد‌های کمتر این فرصت را داشته باشد تا ثابت کند شایستگی ماندن در دوره‌ی دانشگاهی مربوطه را دارد. همچنین هشداری است به دانشجو که باید در شیوه‌های دانشجویی خود (میزان مطالعه، روش مطالعه، مدیرت زمان، فعالیت‌های غیردرسی، یا سایر حواشی) تجدید‌نظر کند. با این تفسیر، شخصا فکر می‌کنم، مبنای قانون مشروطی مبنای درستی است. به همین دلیل است که هم در دنیا و هم در تمام دانشگاه‌های ایران این قانون اعمال می‌شود یا حداقل روی کاغذ وجود دارد.

اکنون می‌توان به پرسش همکار مذکور و احتمالا بسیاری از اساتید دانشگاه‌ها پاسخ داد. اجازه بدهید پرسش را به یک گزاره تبدیل کنیم و سپس در آن بنگریم. باید به دانشجویان نمره بدهیم تا مشروط نشوند. برای این‌که این گزاره صحیح باشد چاره‌ای نیست جز این‌که فرض کنیم که مشروط شدن چیز بدی است که ما باید با دادن نمرات اضافی با آن مبارزه کنیم.
 
اگر چنین باوری داریم، یعنی اگر معتقدیم قانون مشروط شدن دانشجو قانون اشتباهی است، راه صحیح این است که با ذکر دلایل و توجیهات علمی و آموزشی قانون مشروط شدن را از نظام دانشگاهی کشور حذف کنیم نه این‌که این قانون بد را همچنان نگه داریم و همگان همیشه به دنبال دور زدن آن باشیم تا مصداق پیدا نکند (دانشجویان مشروط نشوند).
 
ناگفته نماند که این رویه در بسیاری از جنبه‌های زندگی ما ایرانیان وجود دارد که ما حتی زمانی که در مورد اشتباه بودن یک قانون همگی اجماع داریم، به جای در افتادن و تغییر قوانینی که فکر می‌کنیم اشتباه هستند، سعی می‌کنیم به صورت انفرادی قانون مربوطه را دور بزنیم، که این عادت اجتماعی مستلزم صرف هزینه‌های گزاف است. چنان‌که اشاره شد، بنده شخصا باور دارم که قانون مشروطی قانون مفیدی است و باید کمک کنیم دانشجویی که سزاوار مشروط شدن است، مشروط شود تا به خود آید و تبعات تصمیماتش را بپردازد.

یکی دیگر از عادات اجتماعی رایج در ایران، که باز به رواج درخواست های، به زعم بنده، اشتباه بعضی از دانشجویان دامن می‌زند، تمایل به همگن‌سازی و حذف تفاوت‌هاست. مثال بارز آن یارانه است که فارغ از تفاوت‌های نجومی در میزان درآمد و شدت نیاز به یارانه میان یارانه‌گیران، سال‌هاست تقریبا همه‌ی ایرانیان به یک میزان یارانه می‌گیرند. بیم آن می‌رود که نظام ارزشیابی ما هم چه در آموزش و پرورش و چه در دانشگاه‌ها به چنین سمت و سویی برود، به سمت نظام نمره‌های یارانه‌ای.
 
در چنین نظامی، همه فارغ از اینکه چقدر تلاش کرده‌اند نمره‌ی قبولی یا در مرز قبولی دریافت می‌کنند. نتیجه این می‌شود که همه فارغ از میزان دانایی، سواد و توانایی‌شان مدرک دریافت می‌کنند و وقتی همه مدرک داشته باشند، دیگر مدرک معیار درستی برای گزینش و انتخاب نیست و این یعنی بی‌اعتباری مدارج دانشگاهی و تحصیلی. اکنون به طور غیررسمی در موارد بسیاری، دامنه‌ی نمرات درسی به جای این‌که از صفر تا بیست باشد، به نه تا بیست و یا ده تا بیست تقلیل یافته است.
 
به عبارت دیگر، عدد صفر دیگر به معنای هیچ نیست بلکه به معنای ده می‌باشد. هرچه دامنه‌ی تغییرات نمره تقلیل یابد، یعنی به همگن‌سازی و نادیده‌گرفتن تفاوت‌ها نزدیک‌تر شده‌ایم. این همگن‌سازی و نادیده گرفتن تفاوت‌ها بعضا حتی به عالی‌ترین مدارج دانشگاهی مانند رساله‌ی دکتری هم سرایت کرده است. چندی پیش در جلسه‌ی داوری دو پایان‌نامه‌ی دکتری به عنوان داور حاضر بودم. پایان‌نامه‌ی اول کیفیتی بسیار نازل داشت، اما دومی فوق‌العاده بود. وقتی به نمره¬‌گذاری رسیدیم، تفاوت نمره‌ی دو پایان‌نامه فقط سه صدم بود، چرا که فضای غالب این بود که نباید بین دانشجویان فرق گذاشت. این درحالی است که اصولا فلسفه‌ی امتحان، سنجش آموزشی و نمره‌گذاری کشف و اعلام تفاوت‌ها و تمایزهاست، که حافظ فرمود.

خوش بود گر محک تجربه آید به میان/ تا سیه روی شود هر که در او غش باشد

هدف از تجربه‌ی امتحان و آزمون تمایزگذاشتن میان آنانی است که تلاش کرده‌اند و آموخته‌اند، و آنانی که چنین نکرده‌اند. من فکر می‌کنم کمک به مشروط نشدن دانشجویانی که بایسته است مشروط شوند، از اعتبار انداختن محک آزمون و امتحان است، که در درازمدت ناشایسته‌سالاری را تقویت می‌کند.
 
دلیل دومی که باید در مقابل چانه‌زنی‌های نمره‌ای مقاومت کرد این است که همه‌ی دانشجویان به یک اندازه از قدرت چانه‌زنی برخوردار نیستند. دانشجویان و دانش‌آموزان بسیاری هستند که وقتی از درسی نمره‌ی قبولی نمی‌گیرند، عزت نفس‌شان اجازه نمی‌دهد برای تغییر نمره‌ی خود به چانه‌زنی با استاد، معلم و یا دیگر دست اندرکاران بپردازند.
 
سخن پایانی این که، این اعداد جادویی که نامشان نمره است فقط زمانی دارای معنا هستند که گویای حیطه‌ی مشخصی از دانش یا توانایی در افراد باشند. هر علت دیگری که باعث نوسان‌شان شود از معنای آن‌ها می‌کاهد. در این مورد خاص، چون نمرات درسی قرار نسیت گویای قدرت چانه‌زنی و گاهی قابلیت التماس افراد باشند، پس نباید متاثر از آن‌ها باشند.
مجله خواندنی ها
مجله فرارو