bato-adv
کد خبر: ۴۱۱۳۹۳
قدرت مظاهری

نقدی بر اهانت پناهیان به مجلس‌ نشیان

تاریخ انتشار: ۱۷:۴۴ - ۲۰ شهريور ۱۳۹۸
قدرت مظاهری؛ اخیرا یکی از وعاظ پایتخت، مجلسیان را مورد خطاب قرار داده و درباره لایحه شفافیت آراء آن‌ها فرموده است: " ... آدم باشید ... چه غلطی می‌کنید! "
 
لحن هتاکانه و دور از ادب و نزاکت ایشان یادآور نوعی ادبیات که این روز‌ها بسیار در ادبیات روزمره‌ی سیاستمداران رایج شده است. دیرگاهی است که لمپنیسم بر نوع ادبیات بسیاری از صاحبان مناصب کشور سایه انداخته و در پی تسخیر و استحاله‌ی گفتمان فاخری است که گرچه گزندگی کلمات آن برای مخاطب چالش برانگیز بود، اما نشانه‌ای از ابتذال و تربیت ناشدگی در آن یافت نمی‌شد.
 
علیرغم میل باطنی‌ام برای وقت گذاشتن و پرداختن به موضوعات پیش پا افتاده و سخیفی که ارزش لحظه‌ای فکر کردن هم ندارند، با توجه به خطابه‌های نه چندان اقناع‌گری که از سوی تنی چند از نمایندگان مجلس در پاسخ به این واعظ اظهار گردید، ذکر نکاتی چند، خالی از فایده نمی‌باشد.
 
مجلس و مجلسیانی را که مخاطب این خطیب قرار گرفته اند، به بازنگری در اعمال و رفتارشان دعوت می‌کنم تا بدانند با شواهد و قرائنی که از وجنات برخی همکاران‌شان هویدا است، چگونه این مهمترین رکن مردمسالاری را از راس هرم دموکراسی به پایین‌ترین سطح آن تنزل داده‌اند که هر رهگذری بتواند بر آن سنگی پرتاب کند و شیشه‌اش را بشکند!
 
در کلانشهر‌ها هر نامزد با افتادن در تور احزاب و جناح‌هایی که غیر از تکیه بر صندلی قدرت و سیطره بر منابعی که تامین کننده منافع حزب و جناح‌شان باشد، به چیزی دیگر نمی‌اندیشند – و یا کمتر می‌اندیشند – پا به مجلس گذاشته و در حوزه‌های انتخابیه‌ی کوچک‌تر، طایفه‌گری، روابط قوم و خویشی، ریش‌سفیدی و نهایتا روی آوردن به دلالی برای خریدن آراء سرگردان، می‌تواند شاهین خوشبختی را بر شانه‌ی نامزد نشانده و او را وارد جایگاهی نماید که تصمیمات کلان و قوانین جاری جامعه باید توسط او و همکارانش تهیه و تدوین شوند.
 
همکارانی که گاه در اوج بی‌سوادی، حتی از تلفظ ابتدایی‌ترین واژه‌ها نظیر موزه‌ی مشهور لوور و یا روخوانی حروف اختصاری و مخفف FATF عاجز می‌مانند. نمایندگانی که به دور از شئون و آداب اجتماعی با نامناسب‌ترین پوشش موجود مثل لباس‌های مندرس کارتن خواب‌ها در انظار عمومی ظاهر شده و یا با دمپایی در همایشی بین المللی حضور می‌یابند و بدون جوراب در برنامه زنده‌ی تلویزیون مقابل بینندگان می‌نشینند. گلابی خوری در صحن عمومی، شاخ و شانه کشی‌های لات منشانه، خواب رفتن‌های متعدد در صندلی‌های قانون‌گذاری، سیر در فضای مجازی و موبایل بازی در هنگام بحث و بررسی مواد قانونی، تلاش مضحک برای گرفتن سلفی با موگرینی، ورود به کارتل‌ها و سوداگران ارز و ماشین و زمین و مسکن، تبدیل زمین سه هزار متری سعادت آباد از حسینیه به برج، گرفتن حقوق‌های نجومی و کهکشانی از وزارتخانه‌هایی که هیچگونه نسبت استخدامی با آن ندارند، و نهایتا اجتناب از اصل هشتاد و چهار قانون اساسی - که هر نماینده را ملزم به پاسخگویی در برابر تمامی ملت دانسته و او را به اظهارنظر درباره‌ی تمامی مسائل داخلی و خارجی فرا می‌خواند – به دلیل محافظه‌کاری و ترس از نظارتی استصوابی که ممکن است در ادوار بعد مانع تکیه زدنش بر صندلی پارلمان شود، از نماینده‌ای که تنها وظیفه‌اش ترمیم قوانین فرسوده و یا تدوین قوانین جدید برای جامعه است، فردی مسخ شده می‌سازد که تنها فرایند تولید فکرش، تعهد و سرسپاری به حزب و جناح مربوطه و یا آینده نگری برای منافع شخصی، حزبی، جناحی و یا طایفه‌ای است.
 
این طور است که چنین نماینده‌ای وقتی مخاطب واعظی قرار می‌گیرد، نه تنها دفاعیاتش برای افکار عمومی جامعه اش جذابیتی نداشته و حسی را برای همذات‌پنداری با وی برنمی انگیزد، بلکه تک تک افراد جامعه بسان نظاره‌گرانی که دور تا دور بساط معرکه‌گیری نشسته‌اند تا عجز و التماس او را برای رهایی از زنجیری که خود بر سینه‌اش پیچیده، تماشا کنند، لبخندزنان به این بازی مبتذل نگاه می‌کنند.
 
کلام آخر اینکه حرمت امامزاده با متولی آن است. متولیانی که خود به امامزادگی آن بنا اعتقادی ندارند، چه انتظاری از کسانی دارند که دیرگاهی است در پی تعطیلی آن بنایند!
 
به قول مولانا: کر و فر قلم باشد به قدر حرمت کاتب / اگر در دست سلطانی اگر در کف سالاری ...
همکلاس
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۲۷ - ۱۳۹۸/۰۶/۲۱
بسیار عالی جناب مظاهری
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۱
مجله فرارو
پرطرفدارترین عناوین