بسیاری از سازندگان آثار سینمایی، به دنبال تجربههایی جدیدتر یا به نوعی تفاوت در آثارشان هستند. به نظر میرسد بسیاری از سازندگان آثار سینمایی در تعریف واژه متفاوت دچار اشتباه هستند و به نظر میرسد این واژه برای برخی از مخاطبان سینما نیز دیگر اعتباری ندارد، اما شاید استفاده اشتباه از واژه متفاوت به عرصه تبلیغات آثار سینمایی هم تسری پیدا کرده است.
تولیدکنندگان و کارگردانان قبل از آنکه فیلم به مرحله تولید برسد، مانند شیوه پیشتولید شیوه پیشتبلیغات را نیز کلید میزنند. شاهد این ادعا فیلم «خروج»، به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیاست که تولیدش تا مدتی دیگر آغاز خواهد شد.
«خروج» بیستمین فیلم این کارگردان ارزشی است. بر اساس نوشته خبرآنلاین، این فیلم زندگی گروهی از پنبهکاران شهرستانی است که باران محصولاتشان را از بین میبرد و وعدههایی که مسئولان به آنها دادهاند توخالی از آب درمیآید. اما در روایتی دیگر فیلم خروج داستان ساکنان روستایی است که قرار است دستهجمعی برای اعتراض به وضعیتشان نزد هیئت دولت بروند.
با این کوتاهنوشتهها درباره موضوع فیلم میتوان حدس زد این فیلم جزء فیلمهای جنجالبرانگیز این سالها باشد که بهسرعت وارد مجادلههای سیاسی و جناحی شود. در این میان نکته جالبتوجه دیدن فیلمی است که تبلیغاتش از همین حالا و از زمان پیشتولید آغاز شده.
بازیگر پرسابقه سینمای ایران، فرامرز قریبیان که نخستین همکاری با حاتمیکیا را در «خروج» تجربه میکند، در گفتگو با آویتی فیلم به فیلمنامه خوب این اثر اشاره کرده و میگوید: «وقتی فیلمنامه را خواندم، بسیار خوشم آمد. فکر میکنم این بهترین فیلمی باشد که بازی میکنم. برای بازی در این فیلم، فیلمنامه برایم اصل بر هر چیز دیگری است. فیلمنامه «خروج» جای کار زیادی دارد».
قریبیان، بازیگر بهیادماندنی فیلم «گوزنها»، در ادامه مصاحبهاش دلایل دیگری برای انتخاب فیلم «خروج» آورده است: «در این فیلم نقش اول را دارم و مورد دیگر در انتخاب این فیلم خود حاتمیکیاست. وقفهای که در بازیهای من در سینما ایجاد شده خارج از اراده من است. درواقع فیلمنامهها چیزی نبودند که قبول کنم وگرنه پیشنهادهای زیادی شاید حدود ۱۵، ۱۴ پیشنهاد به من شده که در بعضی از فیلمها نقش اول هم بودهام».
روزنامه سازندگی نیز در گزارشی درباره فیلم «خروج»، در توضیح تازهترین ساخته ابراهیم حاتمیکیا نوشت: «ایده اولیه فیلم به ۱۰ سال قبل و اواخر دهه ۸۰ برمیگردد. ماجرا قصه رویارویی آدمی بود که ظلمی به او شده بود و جماعتی که نمیخواستند صدای او را بشنوند و فرد معترضی که میخواست صدایش را به گوش مسئولان برساند. تحقیقات زیادی انجام شد و ایده اصلی این بود که فردی برای انتقال حرفش از شهرش بیرون بزند و راهی جایی دیگر شود. برای ساخت این فیلم به نام «ج» با بنیاد فارابی توافق شده بود، اما تا ۱۰ سال حاتمیکیا به طراحی ایده بهتری نرسید. حاتمیکیا در این سالها گفتگوهایی با فعالان سیاسی چپ و راست و جامعهشناسان معترض داشت که اعتراض پوچ و توخالی نباشد و علت آن در جامعه ایرانی روشن باشد. ابراهیم حاتمیکیا یک گروه جوان را برای فیلمنامهنویسی همراه خود کرده بود. پاییز سال ۹۷ در اوج التهابات برجام و ترامپ یکی از اعضای گروه فایلی صوتی از اتفاقی در یکی از شهرهای کوچک ایران فرستاد که انگار بر اساس طرحی بود که حاتمیکیا طراحی کرده بود و حاتمیکیا تصمیم گرفت خودش فیلمنامه این فیلم را بنویسد و با بیشتر از ۳۰ نفر از افراد مرتبط با آن حادثه مصاحبه کرد تا برسد به یک فیلم جادهای به نام «خروج». حاتمیکیا در سومین همکاری با مؤسسه اوج به سراغ ایدهای رفته که تا به حال اوج روی آن سرمایهگذاری نکرده؛ ایده اعتراض مردم که دستاوردی تازه برای اوج به حساب میآید و فیلمی که نوک تیز انتقاداتش به انفعال و بیتحرکی و بوروکراسی دولتیهاست و بیش از همه بیعملی و باری به هر جهت بودن سیستم را نقد میکند».
بدونشک ابراهیم حاتمیکیا یکی از مهمترین فیلمسازان بعد از انقلاب است. او با نزدیکشدن به خطوط قرمز و گاهی عبور از آنها و بیان دیدگاههای انتقادی به سیاست و مسائل اجتماعی خیلی زود مورد توجه مخاطبان سینما و سینمایینویسان قرار گرفت.
بدونشک بسیاری از ساختههای او را باید در زمره مهمترین و بهیادماندنیترین فیلمهای سینمای ایران دستهبندی کرد. «دیدهبان»، «مهاجر»، «بوی پیراهن یوسف» و «آژانس شیشهای» فیلمهایی از این دست هستند که امضای او بهعنوان هنرمندی دغدغهمند را بر پیشانی دارند، اما آثار او از جایی بهبعد رنگوبوی دیگری به خود گرفت. «دعوت» با ترسیم فضایی زنانهتر و صحبت از دغدغهای اجتماعی عملا فیلم ناکامی در کارنامه اوست و «گزارش یک جشن» از جمله فیلمهایی است که از فضای غالب فیلمهای حاتمیکیا فاصله میگیرد. «گزارش یک جشن» در کارنامه ابراهیم حاتمیکیا فیلمی توقیفشده باقی میماند.
او مسیرش را با فیلمهایی دیگر ادامه میدهد؛ مسیری که همواره حاشیههایش پررنگتر از متن است و فیلمهای «چ»، «بادیگارد» و «به وقت شام» که هر یک مخالفان و موافقان بسیاری دارد که حواشی پیرامون این فیلمها از کارگردان مؤلف سینمای ایران، شمایل مردی همیشه معترض را برای علاقهمندان سینما ترسیم میکند. ابراهیم حاتمیکیا بعد از ساخت آخرین ساخته جنجالیاش؛ «به وقت شام»، برای ساخت «خروج» آماده میشود؛ فیلمی که شیوهای دیگر از تبلیغات را در پیش گرفته است. از سوی دیگر روایتهایی که از تازهترین ساخته او به گوش میرسد باز هم حاتمیکیا را وارد جناحبندی سیاسی خواهد کرد. سالهاست که بسیاری از او و آثارش بهعنوان پربحثترین ساختههای سینمای ایران یاد میکنند و به نظر میرسد این تعاریف خیلی هم برای حاتمیکیا آزاردهنده نیست.
گویا امسال، سینمای ایران سال متفاوتی را به لحاظ حضور فیلمسازان نسلهای مختلف تجربه خواهد کرد. داریوش مهرجویی نیز از دیگر کارگردانهایی است که به سراغ ساخت اثر جدیدی رفته. فیلمنامه این فیلم را مهرجویی و وحیده محمدیفر به نگارش درآوردهاند. «لامینور» بیستوششمین فیلم بلند سینمایی داریوش مهرجویی است که علی نصیریان بعد از سالها مقابل دوربین او قرار خواهد گرفت؛ همکاریای که از نگاه نصیریان میتواند مثبت باشد. با همه اینها باید منتظر ماند و دید نتیجه تولیدات اخیر سینمای ایران چه خواهد بود و در این رقابت کدامیک از فیلمسازان مخاطبانشان را راضی نگاه خواهند داشت.