bato-adv
bato-adv

قسمت بیست و دوم نهنگ آبی و یک کابوس بی انتها!

در نهنگ آبی قسمت کابوس، بهمن سعی می‌کند معمای قتلی که رخ داده را حل کند. آرمین هر راهی را می‌رود تا گذشته آلوده اش را پاک کند و ژاله کم کم در این مسیر به او اعتماد می‌کند. پدر که متوجه بخشی از کار‌های آرمین در این مدت شده، تردید دارد آرمین را به عنوان خلافکار معرفی کند یا نه. جهان به بهمن برای پیدا کردن جواب معما کمک می‌کند، اما خودش در کابوسی بی انتها گیر کرده...
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۸ - ۰۳ مرداد ۱۳۹۸
قسمت بیست و دوم نهنگ آبی و یک کابوس بی انتها!
 
فرارو- قسمت بیست و دوم سریال نهنگ آبی با عنوان کابوس، به کارگردانی فریدون جیرانی، سه شنبه ۱ مرداد ماه ۱۳۹۸ وارد شبکه‌ی نمایش خانگی شد.

در خلاصه‌ی داستان این قسمت آمده است: «در نهنگ آبی قسمت کابوس، بهمن سعی می‌کند معمای قتلی که رخ داده را حل کند. آرمین هر راهی را می‌رود تا گذشته آلوده اش را پاک کند و ژاله کم کم در این مسیر به او اعتماد می‌کند. پدر که متوجه بخشی از کار‌های آرمین در این مدت شده، تردید دارد آرمین را به عنوان خلافکار معرفی کند یا نه. جهان به بهمن برای پیدا کردن جواب معما کمک می‌کند، اما خودش در کابوسی بی انتها گیر کرده...»
 
"برای خرید حلال و دانلود قانونی قسمت بیست و دوم سریال نهنگ آبی با حجم نیم بها اینجا کلیک کنید"

جهان بالاخره به خواسته اش می‌رسد. دیدن آناهیتا. اما جهان که به گفته‌ی پرویز عمل می‌کند و خود را سراسیمه به خانه آناهیتا می‌رساند، با پیکر بی جان او، با رگ‌های بریده شده، روبرو می‌شود و همه چیز برای جهان پایان می‌پذیرد. جهان دیگر دلیلی جز انتقام برای زندگی کردن ندارد. او به محض خروج از خانه‌ی آناهیتا دستگیر می‌شود.

فرزان جهان را دستبند زده سوار ماشین می‌کند و مشخص می‌شود که بهمن پلیس مخفی بوده است و برای حل کردن پرونده فساد شرکت، تحت پوشش وارد شرکت شده است! بهمن با دیدن جنازه‌ی آناهیتا بخش‌هایی از گذشته اش را به یاد می‌آورد. بخش‌هایی مربوط به علاقه اش به آناهیتا و نامزدی اش با او. بهمن و فرزانه به دنبال سرنخ‌هایی که جهان از پرویز دارد می‌روند، اما به نتیجه‌ای نمی‌رسند.

در گوشه‌ای دیگر آرمین که در پی جبران گذشته است از مروارید هم می‌خواهد که او را همراهی کند، اما مروارید به هیچ عنوان زیر بار نمی‌رود و عزمش را جزم می‌کند که دوباره قدرت گذشته اش را از دشمنانش پس بگیرد. آرمین بعد از پشیمانی و در راهی که پیش رو دارد ژاله را با خود همراه می‌بیند، اما پدرش به هیچ عنوان نمی‌تواند از گناه او بگذرد و او را به چشم یک جانی نگاه می‌کند.

دکتر زمانی هم بازی اش را با روح و روان و جان هاله و پگاه تمام نمی‌کند و این بار از هاله می‌خواهد که پگاه را از بین ببرد و با حرف‌ها و نیش و کنایه هایش ژاله را تا مرز جنون می‌برد.

بالاخره پروژه‌ی حذف آناهیتا در نهنگ آبی به سرانجام می‌رسد. پروژه‌ای که موجب تغییرات ناگهانی و غیر قابل باوری شد. تغییراتی که برایشان دلایل قانع کننده‌ای داده نمی‌شود و مخاطب به زحمت باید خودش را با آن هماهنگ کند.

تغییری که در آرمین به وجود می‌آید و تصمیم می‌گیرد به جبران گذشته اش بپردازد، بدون پشتوانه و ناگهانی صورت می‌گیرد و هیچ نقطه‌ی عطفی وجود ندارد که مبدا این تغییرات اساسی باشد. تغییری که مادر آرمین می‌کند هم همینطور است. هیچ علتی وجود نداشت که ناگهان سبب شود مادر آرمین تبدیل به آدمی شود که نه تنها خلاف می‌کند، بلکه آن را تبلیغ نیز می‌کند.

این‌ها باعث می‌شود که انتظاری که سازندگان دارند مبنی بر اینکه با پلیس بودن بهمن به بیننده شوکی وارد شود، بیهوده است. چرا که پلیس بودن او فقط سوال‌ها را بیشتر می‌کند.

اتفاقات عجیب دیگری هم در جریان است. ماجرای پگاه، ژاله و دکتر زمانی هم هنوز که هنوز است قابل فهم نیست. معلوم نیست که زمانی به چه علتی دست از سر پگاه بر نمی‌دارد و عذاب دادن او چه سودی برایش دارد. هاله هم که از ابتدای سریال سرگردان بود و علت حضورش فقط مکمل و کمک کننده برای پیش برد جریان‌هایی بود که یک نفر را برای به انجام رسیدن کم داشتند.

اتفاقاتی که برای دکتر و پگاه می‌افتد اگر هم منطقی دارد درست به نمایش در نمی‌آید و قصه شان پر از حفره و لنگان لنگان پیش می‌رود. مثلا چطور می‌شود که پگاه که مریض احوال است و با مادر بزرگش زندگی می‌کند بدون اطلاع او و بهمن چند روزی را در خانه‌ی هاله سپری کند و آن‌ها هم نه نگران او شوند و نه حتی اسمی از او بیاورند.

به طور کلی وقایع نهنگ آبی به سرعت فقط رو به پایان گرفته اند و بدون توجیه و دلیل و پر اشتباه و سرسری، فقط جلو می‌روند تا به سرانجام برسند.
bato-adv
مجله خواندنی ها
مجله فرارو