bato-adv
کد خبر: ۴۰۵۷۱۷
واکنش احمد زیدآبادی به جلسه دادگاه قتل میترا استاد

چرا نجفی با دستبند در دادگاه نشسته بود؟

به نظرم دکتر نجفی باید همان تشخصی را که از او سراغ داریم در دادگاه نیز به نمایش بگذارد. قتل خانم استاد به هر دلیل و انگیزه‌ای که انجام گرفته باشد، به هیچ وجه توجیه بردار نیست. از این رو، بهتر است نجفی به جای چنگ زدن به دستاویز‌های سستی که نه فقط نجات بخش نیستند بلکه سبب سقوط می‌شوند، اعتراف کند که در تمام طول ماجرا مرتکب اشتباه شده است

تاریخ انتشار: ۱۳:۰۳ - ۲۳ تير ۱۳۹۸

چرا نجفی با دستبند در دادگاه نشسته بود؟

احمد زیدآبادی در یادداشتی درباره جلسه نخست دادگاه قتل میترا استاد نوشت: در جلسۀ محاکمۀ دکتر محمد علی نجفی، او دستبند به دست در میان وکلایش نشسته بود. استفاده از دستبند برای زندانیان به منظور جلوگیری از فرار آنان صورت می‌گیرد.

محمد علی نجفی پس از قتل همسرش، داوطلبانه خود را به کلانتری معرفی کرد؛ بنابراین احتمال فرار متهمی که خود را تسلیم قانون کرده است، منطقاً نزدیک به صفر است. گذشته از این، هیچ متهمی امکان فرار از صحن دادگاه را ندارد، از این رو، باز نکردن دستبند او پس از ورودش به دادگاه، جای کمترین توجیهی ندارد.

به نظرم برخی انتقاد‌ها در مورد نحوۀ برخورد محترمانۀ یکی از فرماندهان پلیس تهران با دکتر نجفی در روز معرفی خودش به کلانتری، سبب این نوع سختیگری‌ها نسبت به او شده است. از نگاه من، آن انتقادات به کلی ناموجه بود و به تبع آن، رفتار واکنشی نسبت به آن انتقادات هم موجه نیست.

ظاهراً برخی از ما ایرانیان هنگامی که رفتار نادرستی را نسبت به یک متهم و رفتار درستی را نسبت به متهم دیگری می‌بینیم به جای آنکه بر نفی رفتار نادرست به طور اعم تأکید کنیم، همان مورد درست را نیز به عنوان "اعمال تبعیض" به چالش می‌کشیم! نتیجه آن می‌شود که تصمیم‌گیران نیز تصور می‌کنند که اگر به همه به طور یکسان سخت بگیرند، افکار عمومی آن را عادلانه‌تر خواهد دید!

گذشته از این موضوع به نظرم نحوۀ دفاعیات وکلای نجفی از او، از همین ابتدا سمت و سویی انحرافی به خود گرفته است. پیش کشیدن بحث "مهدورالدم" بودن خانم میترا استاد از اساس بی‌ربط و ظالمانه است به طوری که به جای کمک به نجفی، از قضا افکار عمومی و خانوادۀ مقتول را علیه او سخت برمی انگیزد.

به نظرم دکتر نجفی باید همان تشخصی را که از او سراغ داریم در دادگاه نیز به نمایش بگذارد. قتل خانم استاد به هر دلیل و انگیزه‌ای که انجام گرفته باشد، به هیچ وجه توجیه بردار نیست. از این رو، بهتر است نجفی به جای چنگ زدن به دستاویز‌های سستی که نه فقط نجات بخش نیستند بلکه سبب سقوط می‌شوند، اعتراف کند که در تمام طول ماجرا مرتکب اشتباه شده است و از اینکه تا آنجا پیش رفته که سودا بر او غالب شده و انسانی را به قتل رسانده است اظهار پشیمانی کند و در نهایت عفو بخواهد.

bato-adv
یک حقوقدان
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۴۰ - ۱۳۹۸/۰۴/۲۳
برابر ماده 356 قانون آیین دادرسی کیفری متهم باید در دادگاه آزادانه حضور داشته باشد.در بسیاری از محاکمی که حضور داشتم رییس دادگاه قبل از شروع رسیدگی به مامورین دستور میدهد دستهای متهم را باز کنند.حال چرا در چنین دادگاه مهمی و در مقابل دوربینها این نکته را رعایت نکرده اند خود جای تعجب دارد.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۳۶ - ۱۳۹۸/۰۴/۲۳
اتفاقا به جهت اینکه اینگونه افراد بعنوان الگوی جامعه میتوانند قرار بگیرند علاوه بر دستبند ، پابند هم باید زده میشد تا این پیام اعلام شود که این آقا بعنوان وزیر آموزش و پرورش و علوم سابق لیاقت چنین مناصب بلند پایه ای رو نداشته و باید دوبله مجازات بشه تا درس عبرت بزرگی باشه
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۰۱ - ۱۳۹۸/۰۴/۲۳
اولا ایشان دکتر نیستند! ثانیا ، "اعتراف کند که در تمام طول ماجرا مرتکب اشتباه شده است "یعنی دروغ بگوید! از زیدآبادی بعید است مروج دروغگویی شود!!!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۲۹ - ۱۳۹۸/۰۴/۲۳
چون بدون دستبند آورده بودند شما سوژه نداشتید مردم را سرکار بگدارید
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۰۱ - ۱۳۹۸/۰۴/۲۳
چرند نگو
زنده یه ادمو کشته بعد تو نگران شخصیته قاتلی
ناشناس
Sweden
۱۵:۳۴ - ۱۳۹۸/۰۴/۲۳
چندی پیش شخصی از بنده بابت چک شکایت کرده بود.من نه تا حال تجربه کلانتری و دادگاه را داشتم نه شکایت و شکایت کشی.از کلانتری با من تماس گرفتند و گفتند بیا.من هم رفتم.یک دفعه مثل اینکه عبدالمالک ریگی را شناسایی کرده باشند ابتدا پچ پچ کردند تا رییسشان بیاید و بعد به من دستبند زدند و جلوی کسبه و مردم محل من را به دادسرا انتقال دادند.هر چه گفتم خودم می آیم و ماشین شخصی دارم و فقط یک سرباز بیاید و آدم آبروداری هستم انگار نه انگار.نگرانی این آقا شخصیت قاتل نیست.روش های برخوردیست که مردم را یکی یکی زده می کند.
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۶