آیا اگر آن طور که قبلاً آقای ذوالنور و همفکرانش میگفتند، فشارهای امریکا و واکنش متقابل ایران به آنها برایشان مهم بود نمیبایست این اتفاق در شرایط فعلی رخ دهد؟ اولین نتیجهگیری از این وضعیت آن است که در واقع انتقاد و اعتراض به «انفعال» کمیسیون امنیت ملی چیزی بیش از یک ابزار فشار در دست اصولگرایان مخالف دولت در مجلس برای فشار به طرف مقابل نبوده، چرا که اگر غیر از این بود، امروز واکنش آقای ذوالنور و دیگر اصولگرایانی که هدایت این کمیسیون را در دست دارند، جور دیگری میشد.
ایران نوشت: کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در یکی از اولین جلساتش به ریاست مجتبی ذوالنور با موضوعی مهم روبهرو شد؛ تحریمهای جدید امریکا علیه ایران که اکنون مقامات عالی سیاسی و نظامی کشور را هدف گرفته است.
واکنش کمیسیون، اما در قبال این تحول با چیزی که قبلاً حدس زده میشد چندان همخوانی نداشت. ذوالنور اعلام کردهاست که مسأله بررسی این تحریمها در جلسه دو هفته دیگر در دستور کار کمیسیون امنیت ملی مجلس قرار خواهد گرفت.
چرا که در این فاصله جلسات صحن و کمیسیونهای مجلس تعطیل هستند و نمایندگان در حوزههای انتخابیه خود حاضر خواهند شد.
از منظری فنی به نظر نمیرسد که برگزاری یا عدم برگزاری جلسهای در این رابطه در کمیسیون امنیت ملی تأثیر خاصی در موضوع این تحریم و مسائل مشابه داشته باشد. کما اینکه تا حالا جلسات مکرر غیر علنی با حضور تمام نمایندگان مجلس برای بررسی مشکلات دیگر کشور هم چندان دارای اثربخشی مناسب نبوده.
اما این موضوع از این منظر دارای اهمیت است که ذوالنور، رئیس جدید کمیسیون امنیت ملی تا چند روز پیش یکی از منتقدان انفعال مجلس و این کمیسیون در برابر فشارهای امریکا بود و اساساً یکی از شعارهایش برای قرار گرفتن در این مسند، پایان دادن به همین وضعیت بود. به طور مثال او روز ۲۲ خرداد در مصاحبهای با اعتماد گلایه رهبری از مجلس برای واکنش نسبت به اقدامات امریکا را ناظر به عملکرد کمیسیون امنیت ملی دانست و معتقد بود این کمیسیون در برابر سیاستها و اقدامات امریکا واکنش سریع، قاطع و متناسبی ندارد.
او سال قبل هم انتقاد کرده بود که انگیزه لازم برای پاسخ صحیح به اقدامات امریکا در مجلس و کمیسیون امنیت ملی وجود ندارد.
ذوالنور و همفکرانش حتی برای خروج از این «انفعال» در برابر امریکا در روزهای ابتدایی اردیبهشتماه فراکسیونی را با عنوان فراکسیون «پیگیری اقدامات متقابل رفتارهای خصمانه امریکا» تشکیل دادند که قرار بود خلأ واکنش سریع و مناسب صحن مجلس و کمیسیون امنیت ملی را در این رابطه جبران کند. در نشست خبری اعلام موجودیت این فراکسیون در روز ۳ اردیبهشتماه صراحتاً دلیل ایجاد این مجموعه خروج مجلس از «انفعال» در برابر اقدامات امریکا عنوان شده بود. البته رسانهها و دیگر چهرههای همسو با طیف مخالفان دولت در خارج مجلس هم همین اعتقاد را درباره واکنشهای مجلس داشتند به طور مثال منوچهر متکی فروردینماه گفته بود: «انفعال مجلس در قبال تصمیم امریکا برای تحریم سپاه پذیرفتنی نیست.»
با این پیشینه و بدون در نظر گرفتن اینکه واقعاً جلسات مجلس و کمیسیونها در این دست موضوعات چقدر دارای اثرگذاری عملی است، سوال این است که دو هفته فاصله بین تحریمهای جدید امریکا با جلسه ویژه کمیسیون امنیت ملی برای بررسی این موضوع چقدر با شعارها و انتقادات قبلی مخالفان دولت در مجلس از عملکرد این کمیسیون همخوانی دارد؟ آنها اگر قبلاً این کمیسیون را متهم به «انفعال» میدانستند، امروز که تمام کرسیهای هیأت رئیسه آن را در اختیار دارند درباره تأخیر دو هفتهای برای بررسی موضوع تحریمها چه نظری دارند؟
نکته اینجاست که سابقه مجلس نشان میدهد در موارد زیادی، وقتی که مسألهای مهم در کشور رخ داده، فارغ از تعطیل بودن یا نبودن جلسات علنی، کمیسیونهای تخصصی مربوطه با فراخواندن اعضای خود به تهران اقدام به برقراری جلسه ویژه کردهاند.
آیا اگر آن طور که قبلاً آقای ذوالنور و همفکرانش میگفتند، فشارهای امریکا و واکنش متقابل ایران به آنها برایشان مهم بود نمیبایست این اتفاق در شرایط فعلی رخ دهد؟ اولین نتیجهگیری از این وضعیت آن است که در واقع انتقاد و اعتراض به «انفعال» کمیسیون امنیت ملی چیزی بیش از یک ابزار فشار در دست اصولگرایان مخالف دولت در مجلس برای فشار به طرف مقابل نبوده، چرا که اگر غیر از این بود، امروز واکنش آقای ذوالنور و دیگر اصولگرایانی که هدایت این کمیسیون را در دست دارند، جور دیگری میشد.