سارا مسعودی؛ تا همین چند ساعت پیش نمیدانستم چرنوبیل شهری در اوکراین است که به علت حادثهی چرنوبیل خالی از سکنه شده است. ۲۶ آوریل ۱۹۸۶ ساعت ۱:۲۴ راکتور چهارم نیروگاه اتمی چرنوبیل منفجر شد و بعد از این انفجار هشت ماه طول کشید تا تشعشات کنترل شود.
چرنوبیل بر خلاف هیروشیما آن قدرها هم برای نسل ما آشنا نیست. واگر این روزها کمی درباره اش میدانیم به خاطر مینی سریالیست به نام «چرنوبیل» که عنوان بهترین سایت تاریخی را از سوی کاربران IMDB کسب کرده است. آماری که از نگاه روسها دستکاری شده است.
عاقبت مخفی کاری
اتحاد جماهیر شوروی در مواجه با این حادثه تلاش نمود آن را مخفی کند ودر رقابت دوران جنگ سرد اطلاعاتی به دنیا مخابره نشود. در رابطه با این واقعه نه فیلمی هست نه موسیقی وتنها میتوان از کتاب «صداهایی از چرنوبیل» نام برد که در سال ۲۰۱۵ جایزهی نوبل را گرفته است. همین بهانهی خوبیست برای روایت از یک واقعهی مرتبط با روسها از نگاه آمریکایی ها.
شاید اگر روسها زودتر از اینها به فکر ساختن فیلمی در رابطه با چرنوبیل میافتادند. اکنون چیز دیگری از چرنوبیل دیده میشد تصویری متعلق به کشورهای حاضر در رخداد. تصویری که در آن جانفشانی هزاران نفر انسان برای نجات اروپا دیده میشود! تصویری که در آن روسیه غرورش با یادآوری حضور افعانستان در روسیه وناکامی اش شکسته نخواد شد.
نسخهی ضد آمریکایی روس ها!
روسها معتقدند تصویر ارائه شده از چرنوبیل کاریکاتوریست! حتی یکی از روزنامههای روس این فرضیه را مطرح کرده است که رقبای مرکز تحقیقات اتم روسیه با استفاده ازاین قصه قصد لکه دار کردن سازمان انرژی اتمی روسیه را دارند. این فرضیه زیاد هم عجیب نیست وقتی رقابت برای ساخت نیروگاههای هستهای در منطقه آسیا شدت گرفته است.
روسیا ۲۴ هم مدعی شده که مجموعه HBO در واقع خواسته نشان دهد که مقامات شوروی از اینکه به اشتباهات خود اعتراف کنند نگران بودند همین باعث اتفاقات وحشتناک چرنوبیل شده است. در هر صورت سریال آمریکایی – انگلیسی چرنوبیل آن قدر برای روسها تلخ بوده است که به سرعت تولید نسخهی روسی چرنوبیل را آغاز کرده اند. نسخهای که قرار است به چرنوبیل به عنوان یک خرابکاری آمریکایی نگاه شود.
سریال چرنوبیل واقعیست!
کریگ مازن نویسندهی آمریکایی چرنوبیل معتقد است که تمام آن چه در سریال میبینید واقعیست. ژنرال تاراکونف هم که مسئولیت مدیریت چرنوبیل را داشته تا حدودی آن را تایید میکند وتنها معتقد است که دو صحنهی برهنه شدن معدنچیان و اجازهی کشتن گاوها در روستاها در رویداد چرنوبیل نبوده است. اما روسها باز هم اعتراض دارند! راشاتودی به مخاطبان توصیه کرده است که برای شناخت چرنوبیل به دیدن یک فیلم آن هم از نگاه کسانی که در رویداد نیستند اعتماد نکنند.
سریال در مقابل سریال
دعوای بین روسها وآمریکاییها بر سر درست بودن یا نبودن چرنوبیل به کنار. آن چه اهمییت دارد این است که یک سریال میتواند از نگاه خود یک واقعه را بازسای کند وتصویری از یک کشور را ارائه دهد. وهیچ چیزی قدرت مقابله با این بازنمایی را ندارد مگر سریال. سریال در مقابل سریال. برای اینکه این موضوع را بهتر باز کنیم بهتر است یادی کنیم از ۳۰۰ که در رابطه با بخشی از تاریخ ما ساخته شده بود! این فیلم ساخته شد وتصویری از ایران ارائه نمود که بسیاری از مخاطبان قطعا آن را باور کردند، چون کسی به توصیهی راشاتودی توجهی نمیکند! و کتابهای تاریخی یا مقالات نقد ما را نمیخواند که بداند که این روایت درست است یا نه! مطمئننا کسی هم به فریادهای پوتین وروزنامههای کرملین توجهی نخواهد کرد تا این بار روسها به خود تکانی دهند ونبرد سریال در مقابل سریال را آغاز کنند.
ساخت چرنوبیل برای ضایع کردن روس ها!
فارغ از دعوای این روزهای جعل یا حقیقت، آن چه مهم است این است که بدانیم پشت ساخت برخی سریالها وصنعت رسانه سیاستمداران مخفی هستند.
همین چند وقت پیش بود که سخنگوی وزارت روسیه گفته بود که دولت آمریکا به توسعه دهنگان گیم وبازیهای کامپیوتری گفته است که گیمهایی با هدف مبارزه با دیکتاتوری بسازند. وسناریوهایی شامل حمله روسیه به شرق اروپا، کلاهک هستهای ایران به سوی اسرائیل، حمله چین به تایوان وقتل عام هنگ هنگ و... را در بازیهای خود مد نظر داشته باشند.
حمایت دولتها از صنعت رسانه جهت رسیدن به اهداف دیپلماتیک وسناریوهای سیاسی چیز جدیدی نیست! بوش قبل از حمله به عراق از این سناریو برای اقناع افکار عمومی کشور آمریکا استفاده کرد بود.
چیزی که کمی نویسنده را نگران کرده است این است که آیا هدف ساخت چرنوبیل روسیه است؟ یا پشت ساخت چرنوبیل واحتمالا قصههایی که به زودی از این قسم آن هم در این زمان منتشر خواهد شد سناریوی دیگریست. خوب است بدانید که سال ۲۰۱۱ رسانههای بیگانه علیه ایران تیتر زدن فاجعهای بزرگتر از چرنوبیل در انتظار ایران!