فرارو- قسمت سیزدهم سریال نهنگ آبی ساختهی فریدون جیرانی، سه شنبه ۲۳ اردیبهشت ماه ۱۳۹۸ وارد شبکهی نمایش خانگی شد.
در خلاصه داستان این قسمت آمده است: «در نهنگ آبی قسمت مسیرهای فرعی، نادر به هدف حذف کردن پرویز، جهان را به پرویز معرفی میکند و قرار ملاقاتی با او میگذارد، غزل به دنبال فهمیدن راز زندگی گذشتهی نادر است، هاله با سایت نهنگ آبی درگیر است و مروارید و آرمین قطعات دومینو را طوری میچینند که به قرار با پرویز نزدیکتر شوند...»
"برای خرید حلال و دانلود قانونی قسمت سیزدهم سریال نهنگ آبی با حجم نیم بها اینجا کلیک کنید"
آرمین: من به خیلی از چیزهایی که پیش اومد فکر نکرده بودم. خیلی از اتفاقها اونهایی نبودن که من میخواستم. مشکل این بود که مهرههای بازیم آدمها بودن. روی آدمها نمیشه حساب کرد، چون مدام تو بازی مسیرهای فرعیای رو بازی میکنن که همشون تحت کنترل من نبود. مسیرهای فرعی به خاطر نفرت. مسیرهای فرعی به خاطر انتقام. به خاطر کنجکاوی. به خاطر عشق.
نادر که در پی فراهم کردن مقدمات ملاقات پرویز و جهان است با پرویز دیدار و جهان را به او معرفی میکند. نادر فکر میکند که با از میان بردن پرویز توسط جهان میتواند گذشته اش را پاک کند.
غزل هم از جهتی دیگر میخواهد زندگی تازه اش را با نادر پاک و به دور از خلاف بسازد؛ بنابراین به دنبال این است که بداند کار نادر دقیقا چیست و برای یافتن پاسخ این سوال از رفتن به سراغ مروارید و صحبت با او هم ابایی ندارد.
ژاله به دنبال سر و سامان دادن به زندگی خودش و آرمین است و میخواهد یک خانواده بسازد. تلاشهای او به نزدیک شدن مجدد پدر و مادر آرمین کمک میکند. البته اتفاقاتی که برای مادر آرمین در محل کارش در حال رخ دادن است هم در نزدیکی بیشتر به پدر آرمین و طلب حمایت کردن از او بی تاثیر نیست.
آرمین و مروارید با وجود بالاتر رفتن درجهی حساسیت و سوء ظنشان نسبت به اطرافیان کماکان در کنار هم مانده اند و شاید پروژه از میان بردن پرویز آخرین همکاری آنها با هم باشد.
آرمین: هر وقت همه چیز گیجم میکرد، هر وقت تو همه جا دنبال یه سر نخ میگشتم، یاد آناهیتا میافتادم. آناهیتا کجا بود؟! گم شدنش یه بازی بود که خودش به راه انداخته بود؟ ربطی به شخصیت عجیبش داشت؟ حس میکردم کلید حل همهی کلاف به هم پیچیده دست آناهیتاست. تو نگاهش. تو حرفاش. شاید همین الان هم آناهیتا داشت همه چیز رو میبرد جلو...
در میان همهی اتفاقات ناگهانی افتاده، گم شدن آناهیتا از همه پیچیدهتر به نظر میرسد و حلقهی گم شدهای است که همهی ارکان اصلی داستان را به هم مربوط کرده است. هم دستی جهان با پرویز هم ظاهرا دلیل دیگری جز آناهیتا نمیتواتد داشته باشد.
به زودی با رسیدن به قرار ملاقاتی که مروارید، جهان، پرویز و نادر را دور هم جمع میکند، یا تکلیف بخشی از داستان اصلی روشن خواهد شد و یا به کلی و با حذف شدن احتمالی این افراد، صندوقچهی خیلی از اسرار نهنگ آبی دفن خواهد شد.
نهنگ آبی با وجود کندتر شدن روندش و با وجود بیشتر شدن تعداد معماها و بی اعتمادیای که مخاطب میتواند به سازندگان سریال پیدا کند که در هر لحظه میتوانند گره جدیدی به گرههای موجود اضافه کنند و یا به راحتی چندین گره را با حرکتی ساده باز کنند، هنوز هم تماشاگرانش را حفظ کرده است.
اگرچه صبر آنها هم به زودی ممکن است سر بیاید و از این همه پیچیدگی و این همه سوال بی پاسخ خسته شوند. این را برخی کامنتهای مخاطبان سریال هم تایید میکند. تقریبا تمام کامنتهای نهنگ آبی تا این جا شامل تحسین و تشویق این سریال میشد، اما در یکی دو قسمت گذشته کامنتهایی که کمی ناراضی و کلافه به نظر میرسند هم دیده میشود.
باید یکی دو قسمت دیگر صبر کرد و دید که آیا تغییرات جدید پیش روی نهنگ آبی به ذائقهی مخاطبان پی گیرش خوش خواهد آمد یا نه...