bato-adv
کد خبر: ۳۹۵۹۶۷

ویترینی به نام میثاقی!

میثاقی نتیجه بهادادن فردوسی‌پور به نسل جوونه. میثاقی تو این سال‌ها با زمینی که خود فردوسی‌پور دراختیارش گذاشت تونست خودش رو تا حد جایگزینی استاد بالا بیاره. شایسته این بود که شاگرد حرمت استاد نگه داره و بازیچه دست کسائی نشه که پشت پرده حذف عادل از برنامه بیست‌ساله نود بودن. آخرین نکته درمورد میثاقی و میثاقی‌ها اینکه همونطور که توی یه بازی مبهم میثاقی ویترین شده بهمون سادگی توی یه بازی جدیدتر جوری حذف میشه که انگار هیچوقت تو تلویزیون نبوده.
تاریخ انتشار: ۱۷:۰۸ - ۲۱ فروردين ۱۳۹۸
سعید مرادی پور؛ بالاخره بعد از کلی کش‌و‌قوس برنامه بیست‌ساله نود رسما از کنداکتور تلویزیون حذف شد. من شخصا نه طرفدار فردوسی‌پور هستم، نه مخالف میثاقی، اما تو این ماجرا فارق از کم‌وکیف و پشت‌پرده‌هاش، به نظرم توجه به یکی‌دو نکته مهم ضروریه.
 
اینکه فردوسی‌پور تو آخرین نظرسنجی خود صداوسیما توسط آرای مردمی به عنوان محبوب‌ترین برنامه تلویزیون انتخاب شد و اینکه عادل و برنامه نود جدا از سلائق گوناگون بدون شک کلی هوادار و بیننده ثابت داره، اما باز هم نمیتونه دلیل یا حجتی برای مدیرای تلویزیون برای نگه‌داشتن عادل و برنامش باشه. چیزی که فعلا مشخصه اینه که تلویزیون تو ایران یه سازمان انحصاریه و بیننده‌ها خوششون بیاد یا نه، مدیرای این تشکیلات فارق از دغدغه کاهش مخاطب و یا پاسخگوئی به افکار عمومی می‌تونن هر تصمیمی که دلشون می‌خواد بگیرن و هر کسی رو که می‌خوان بذارن یا بردارن.
 
صحبت درمورد این بدیهیات تکراری نیست. من میخوام درمورد یه عارضه مزمن فرهنگی ما ایرانی‌ها حرف بزنم. حذف نود دو ضعف فرهنگی ما ایرانی‌ها رو یبار دیگه نشون داد. اول در مورد افرادی مثل میثاقی. میثاقی نمونه بارز خیلی از ما ایرانی‌هاست.
 
خیلی از ما‌ها منتظریم تا از هر فرصتی برای به اصطلاح ترقی و پیشرفت خودمون استفاده کنیم. پیشرفت تو روابط کاری، پیشرفت تو سلسه‌مراتب گروه دوستان و همسالان، و گونه‌های مشابه. متاسفانه خیلی از ما ایرانی‌ها خیلی‌وقته که با واژگان کلیدی مثل مرام، مردانگی، معرفت و وجدان خداحافظی کردیم. اینکه ما حق داریم تو جایگاه‌های مختلفی که حضور داریم رشد کنیم بر کسی پوشیده نیست.
 
پیشرفت و ترقی حق هر انسانیه، ولی آیا ما صرفا وظیفه داریم که از همدیگه سبقت بگیریم صرف نظر از اینکه کسی رو که داریم زیر پا میزاریم نه دوست و همکار چندین ساله که از قضا عامل معرفی و استارت کاری ما بوده؟ یا اصلا پیشرفت به هر قیمتی درست و جایز هست. آیا نباید بعضی مواقع به نفع نه فقط دوستانمون که برای احترام به شان انسانیت از به اصطلاح پیشرفت‌های ظاهری صرف‌نظر کنیم؟
 
به نظر من و خیلی‌های دیگه که این اواخر باهاشون صحبت می‌کردم، شخص میثاقی به عنوان یه جوون جویای نام که از قضا سرعت پیشرفت کاریش خیلی خیلی بیشتر از گروه همکارانش تو این مدت بوده، میتونست تو این ماجرا با نمایش یه جلوه زیبای اخلاقی از فرهنگ تقریبا فراموش شده ایرانی از جانشینی فردوسی‌پور صرف‌نظر کنه و درعوض به محبوبیت مردمی که از هرچیزی باارزش‌تره برسه.
 
میثاقی نتیجه بهادادن فردوسی‌پور به نسل جوونه. میثاقی تو این سال‌ها با زمینی که خود فردوسی‌پور دراختیارش گذاشت تونست خودش رو تا حد جایگزینی استاد بالا بیاره. شایسته این بود که شاگرد حرمت استاد نگه داره و بازیچه دست کسائی نشه که پشت پرده حذف عادل از برنامه بیست‌ساله نود بودن. آخرین نکته درمورد میثاقی و میثاقی‌ها اینکه همونطور که توی یه بازی مبهم میثاقی ویترین شده بهمون سادگی توی یه بازی جدیدتر جوری حذف میشه که انگار هیچوقت تو تلویزیون نبوده.
 
پس بیائیم بازیچه نفرات پشت پرده نباشیم. اما نکته دومی که میخوام بهش بپردازم نحوه مواجهه ما مردم با داستان فردوسی‌پور و میثاقیه. همونطور که پیشتر گفتم حذف عادل و جانشینی میثاقی نتیجه روابط پیچیده و پشت‌پرده‌ایه که تو لایه‌های قدرت نه تنها درون صداوسیما که تقریبا در کل سازمان‌های دولتی ما تصمیمات کلیدی رو می‌گیرن، مدیران و نیرو‌ها رو جابجا یا حذف می‌کنن، برای بودجه تصمیم‌گیری می‌کنن و دست آخر هم با جیب پر به حیات مخفی خودشون در پشت پرده‌ها ادامه میدن.
 
اما ما مردم اونا رو هیچ وقت نمی‌بینیم، همیشه نفراتی که داخل ویتیرین هست رو میبینیم و کل تقصیرات رو گردن کسائی میندازیم که روی آب هستند. میثاقی و در مرتبه بالاتر مدیر شبکه سه و ... شاید نقش ضربه‌گیر یا سپربلای نفرات پشت پرده رو بازی میکنن. میثاقی‌ها و مدیرانی که دیده میشن میان تا به اصطلاح ماشین امضا‌های طلایی برای کسائی باشن که در عمل و فارق از ترس پاسخگوئی و هیچ گونه مسئولیتی برنامه‌های خودشون رو پیش ببرن.‌
 
ای کاش ما مردم یبار برای همیشه بجای خالی‌کردن دائره وسیع ناسزا‌ها و دشنام‌هامون روی ویتیرن‌ها دنبال شناخت دلائل اصلی مشکلات جامعه باشیم مقصرین حقیقی رو بشناسیم و وادار به پاسخگوئی درمقابل تصمیماتشون کنیم. تا زمانی که خیلی سریع ریشه مشکلات جامعه رو به امثال میثاقی‌ها خلاصه کنیم به اصطلاح آش همین آش و کاسه همین کاسست. زود قضاوت نکنیم و با تامل و اندیشه مسائل رو واکاوی کنیم تا اندرخم تودرتو‌های همیشگی گرفتار نشیم.
 
به امید اصلاح کژی‌های جامعه.
مجله خواندنی ها
مجله فرارو