سیل یک پدیده احتمالاتی است و پیشبینی آن همراه با «اگر» است. از این رو سازمانهای جهانی سیل را یکی از بلایای طبیعی قلمداد کردهاند که ممکن است در هر کشوری با هر سطح دانشی اتفاق بیفتد و منجر به تلفات جانی و خسارات مالی زیادی شود.
«مگر چگونه ما در بخش هستهای و صنایع دیگر با قدرت جلو رفته و همتراز کشورهای مترقی شدهایم؟ مگر نه این که به متخصصان کشورمان اعتماد کردیم. خوب یک بار هم که شده در بخش سیل امتحان کنید.»
محمود شفاعی بجستان، عضو هیأت علمی و استاد گروه سازههای آبی دانشکده مهندسی علوم آب دانشگاه شهید چمران در خبرآنلاین نوشت: «پس از بیش از یک دهه خشکسالی از اوایل فصل پاییز و یا سال آبی ۱۳۹۸-۱۳۹۷ مسیر حرکت ابرها راهی ایران عزیز شدند و بارش نزولات جوی نوید سال خوبی را داد.
پیشبینیهای سازمان هواشناسی نیز مؤید پاییز مرطوب و زمستان و بهار نرمال بود. بهرهبرداران سدها نیز به دلیل مشکلات سخت سالهای خشک و بر اساس برنامه منظم، مخازن سدها را سیراب کردند تا این که در اوایل بهمن پیشبینیها از زمستان و بهار پر باران خبر میداد. در نتیجه در مناطقی مثل خوزستان سعی شد ذخیرهسازی سدها با احتیاط بیشتری انجام شود. پیشبینی بارش نسبتاً سنگین در اوایل فروردین به وقوع پیوست و مناطق بسیاری از ایران را گرفتار کرد.
در منطقه «گلستان» روانآب ناشی از بارندگی به همراه ذوب برف، آن قدر زیاد و سریع بود که فرصت هرگونه چاره اندیشی برای کاهش خطرات ناشی از آن در شهرهای پایین دست را گرفت. سیل به وجود آمده با دوره بازگشت ۲۰۰ ساله برآورد شد و به دلیل زمان تمرکز نسبتاً کم در این منطقه (شاید یک روز) و نداشتن ظرفیت خالی در سدهای بالادست نظیر «وشمگیر» (که اگر خالی هم بود حجم روانآب بسیار بیشتر از ظرفیت سد بود) آب به شهر «آققلا» و هزاران هکتار از مزارع حاصلخیز روانه شد. در همین ایام بارش تنها ۱۴ دقیقهای در شیراز روانآب نزدیک به ۲۰۰ سالهای را در «خشکهرود» شیراز به وجود آورد که با توجه به شیب حوضه و شیب رودخانه تنها در عرض کمتر از نیم ساعت جریان به انتهای نیمه بنبست خشکهرود رسید و وارد خیابانهای پر ترافیک و پر شیبی چون «دروازه قرآن» شد و جان بیش از ۲۰ نفر از هموطنان عزیز را گرفت و خسارات هنگفتی به بار آورد.
در همین ایام بارشهای با شدت بالا در مناطق مختلف زاگرس از غرب تا شرق آن شروع به باریدن کرد که در روستاها و شهرهای بزرگی همچون «پلدختر» خسارات عدیدهای به وجود آورد. آورد رودخانه «سزار» به بیش از ۲ هزار و ۸۰۰ متر مکعب رسید و رودخانه «کرخه» به بیش از ۸ هزار و ۲۰۰ مترمکعب بر ثانیه (با احتمال وقوع هر هزار سال). این اعداد آن قدر بزرگ هستند که تصورشان هم بسیار دشوار است. رهاسازی مدبرانه، هوشمندانه و تدریجی این حجم عظیم سیل از سدها در دشت خوزستان هرچند مشکلات عدیدهای برای کشاورزان و مردم ایجاد کرد ولی خوشبختانه تلفات جانی آن ناچیز بود.
حال در چنین شرایطی که هنوز مردم گرفتار سیل و عواقب ناشی از آن هستند، گروهی از سیاستمداران اعلام مقصر شرایط پیش آمدهاند. ریاست محترم قوه مقننه عدم لایروبی رودخانهها را دلیل سیل برشمردند و وزیر و نمایندگان را برای این که درخواست اعتبار نکردند، مقصر قلمداد کردند. ریاست محترم قوه قضائیه نیز از عدم لایروبی رودخانهها به عنوان دلیل سیل نام بردند. نمایندهای هم افاضاتی فرمودند و کلاً انشای حکم تقصیر دانشگاهیان و دانشآموختگان دانشگاهها را توئیت کردند ولی غافل از این که رخداد بسیار بزرگ و غیر قابل پیشبینی اتفاق افتاده ولی باید اذعان کرد که همه مقصر این شرایط هستیم.
سیل یک پدیده احتمالاتی است و پیشبینی آن همراه با «اگر» است. از این رو سازمانهای جهانی سیل را یکی از بلایای طبیعی قلمداد کردهاند که ممکن است در هر کشوری با هر سطح دانشی اتفاق بیفتد و منجر به تلفات جانی و خسارات مالی زیادی شود.
به خصوص سیلهای اخیر که بعضاً با دوره بازگشت دویست ساله و هزار ساله اتفاق افتاده است. من به عنوان یک دانشگاهی که چهل سال است در زمینههای مختلف مهندسی رودخانه آموزش داده یا تحقیق کردهام و با شناختی که از وضعیت علمی شاغلان (اعضای هیأت علمی، کارشناسان ارگانهای دولتی و بخش خصوصی) صنعت آب و منابع طبیعی کشور دارم این اطمینان را به حاکمان میدهم که ما از نظر علمی به خصوص در امر پیشبینی، مدیریت، روشهای مقابله و ساماندهی سیل از متخصصان هیچ کشوری کمتر نیستیم که در مواردی هم بالاتریم. شاید در بخشهای فناوری تعدادی از کشورها از ما بالاتر باشند ولی اشکال اینجا است که این خیل عظیم متخصص گله دارند که چند سالی است مورد بیمهری شدیدی قرار گرفتهاند. در سالهای اخیر اعتبارات داده شده به دفاتر مهندسی رودخانه وابسته به وزارت نیرو (مسؤول تعیین حریم و بستر و نیز ساماندهی رودخانهها) شاید کمتر از یک صد هزارم خساراتی است که امروز کشور با آن روبهرو است. بخش منابع طبیعی کشور و حفاظت از جنگلها با بیمهری شدیدی مواجه شده است. مهندسان مشاوری که در زمینه آب فعالیت دارند در سالهای اخیر یا تعطیل شدهاند و یا با حداقل ظرفیت و پتانسیل علمی مشغول به کارند. همچنین سوالات بیشماری از سیاستگذاران هست.
آیا توانستهاید جلوی ساخت و سازهایی را که در بستر و حریم رودخانه و حریم سدها با مجوز شهرداریها انجام شده است، بگیرید؟ آیا از قوانین بسیار خوبی که در زمینه حفظ مراتع و جنگلها تصویب کردهاید مطلع هستید؟ آیا با تدوین قوانین، مقررات و سیاستهایی (که کمهزینه هم هستند) برای مقابله با سیل وقت گذاشتهاید؟ آیا از این خیل عظیم متخصص در ستادهای بحران کشور و شهرستانها بهره بردهاید؟ امروزه بیش از ۱۰ انجمن علمی در زمینه آب در کشور وجود دارند که با آمادگی و داوطلبانه قادرند مشاوران خوبی برای مسائل مختلف سیل باشند. آیا با هیچ انجمنی تماس گرفتهاید؟
مگر چگونه ما در بخش هستهای و صنایع دیگر با قدرت جلو رفته و همتراز کشورهای مترقی شدهایم؟ مگر نه این که به متخصصان کشورمان اعتماد کردیم. خوب یک بار هم که شده در بخش سیل امتحان کنید. از حاکمان سیاسی عاجزانه درخواست دارم در بحث سیلهای اخیر اگر هم به دنبال مقصرید لااقل به جمعی از متخصصان آب و منابع طبیعی کشور اعتماد کنید. برای مناطقی که سیلخیزند طرحهای مطالعات جامع سیل و روشهای مقابله با سیل تعریف کنید و آن را به متخصصان و مشاوران ایرانی بسپارید تا دقیقاً دلایل سیل اخیر و روشهای مقابله با سیلهای آتی را مطالعه کنند و راهحلهای غیر سازهای و سازهای ارائه کنند. امروزه در بیشتر رودخانههای ایران و شهرهای با احتمال خطر سیل، نقشههای پهنهبندی در قالب پایاننامههای دانشجویی در دانشگاهها کار شده است. از نتایج آن استفاده کنید.
لایروبی برای سیلهای به وجود آمده اصلاً گزینه منتخبی نیست. لایروبی یعنی ایجاد ظرفیت رودخانه موجود که این ممکن است تا سیل با دوره بازگشت هر دو سال و در صورت داشتن پهنهبندی مناسب تا سیلهای ۲۵ ساله را شامل شود. برای سیلهای با دوره باز گشت بیشتر باید روشهای بالادستی و پاییندستی با هم انجام شوند. من ترسم از این است که این گفتمان حاکمان سیاسی تبدیل به قانون و بودجه و اعتبار برای لایروبی رودخانه شود و با گذشت زمان و فراموشی سیل، این اعتبارات در خلوتگاه هزینههای جاری اداری صرف شود یا به سمت و سوی ساخت پارکینگ و تفرجگاهها یا رستورانها در بستر رودخانه منحرف شود و در سیلهای آتی باز هم عدم لایروبی، مقصر اصلی تلقی شود.»