bato-adv
آیا کسی با «هنر» مخالف است؟

جنجال افزودن عنوان «هنر» به نام وزارت فرهنگ

هرچند تاکید بر «آزادی بیان» به عنوان یکی از مهم‌ترین اهداف انقلاب، همواره موردتاکید امام (ره)، رهبری و تقریبا تمامی مسوولان ارشد نظام در این ۴۰ سال بوده، اما نگاهی به مثال‌ها و نمونه‌های متعدد در برخورد‌های قهرآمیز در حوزه مسائل اجتماعی و فرهنگی در سال‌های گذشته و البته، بخش دیگری از همین سخنان اخیر شیخ محمد یزدی و نیز، آنچه این هفته‌ها در کمیسیون فرهنگی مجلس می‌گذرد، نشان می‌دهد که رشته این دوقطبیِ نظرات در مسائل فرهنگ، سری دراز دارد و تفاوت نظرات این دو قطب، حکایت از اختلافی عمیق.
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۶ - ۱۹ بهمن ۱۳۹۷
همزمان با جدی‌شدن شایعه استعفای سیدعباس صالحی، اصلاح‌طلبان کمیسیون فرهنگی از مخالفت عجیب پایداری‌ها با افزودن عنوان «هنر» به نام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خبر دادند.
 
آیا کسی با «هنر» مخالف است؟
شایعه جدی شدن استعفای سید عباس صالحی
 
به گزارش اعتماد، ۱۷ روز پیش حسن روحانی در نشستی با مدیران ارشد وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات که در محل این وزارتخانه برگزار شد، از بعضی سیاست‌های قهری در حوزه فرهنگ انتقاد کرد و با تاکید بر نحوه مواجهه با دو موضوع «بدحجابی» و «فیلترینگ فضای مجازی» به عنوان مثال‌هایی از این دست سیاست‌های سلبی، گفت که این روش‌ها «اشتباه» بوده و باید طرحی نو دراندازیم. اظهاراتی که اگرچه همان زمان، با واکنش‌های انتقادی ازسوی برخی ناظران، ازجمله یکی، دو نفر از مراجع عظام مواجه شد، اما حالا پس از ۱۷ روز، این‌بار موردتوجه آیت‌الله محمد یزدی قرار گرفته تا این روحانی محافظه‌کار به‌نحوی صریح‌تر و شدیدتر از منتقدان قبلی، علیه سخنان رییس‌جمهور موضع بگیرد: «اگر رییس‌جمهور هستید؟ باید به مردم خدمت کنید! مشکل مردم را حل کنید. اگر اسلام را بیان می‌کنید، به اندازه علم‌تان و فهم‌تان بگویید، نباید بیش از این گفت؛ حجاب از ضروریات دین است و منکرش کافر!»

البته حسن روحانی در آن سخنرانی روز یکم بهمن‌ماه ۹۷ در وزارت ارتباطات، هرگز «منکر حجاب» نشده بود، بلکه صرفا از اکراه و اجبار در مسائل دینی و مذهبی گلایه کرده و گفته بود که این راهش نیست. اما یزدی که معتقد است، وضعیت حجاب شهروندان حتی در برخی شهر‌های مذهبی همچون قم نیز قابل‌قبول نبوده و تاکید دارد «متأسفانه بعضی از شهر‌ها در بحث حجاب، حتی بدتر از قم عمل می‌کنند»، گفته است: «حجاب از ضروریات اسلام است. کسی که علیه حجاب حرف می‌زند، هر کسی می‌خواهد باشد، باید مواظب باشد درمورد حجاب چه می‌گوید، باید بلد باشد وقتی از اسلام حرف می‌زند، چه می‌گوید! ما انقلاب کردیم، تا کسی بی‌حجاب نباشد، زیر گلویش را باز نکند و هرچه دلش خواست علیه اسلام و انقلاب حرف نزند.»

دوقطبی فرهنگی
هرچند تاکید بر «آزادی بیان» به عنوان یکی از مهم‌ترین اهداف انقلاب، همواره موردتاکید امام (ره)، رهبری و تقریبا تمامی مسوولان ارشد نظام در این ۴۰ سال بوده، اما نگاهی به مثال‌ها و نمونه‌های متعدد در برخورد‌های قهرآمیز در حوزه مسائل اجتماعی و فرهنگی در سال‌های گذشته و البته، بخش دیگری از همین سخنان اخیر شیخ محمد یزدی و نیز، آنچه این هفته‌ها در کمیسیون فرهنگی مجلس می‌گذرد، نشان می‌دهد که رشته این دوقطبیِ نظرات در مسائل فرهنگ، سری دراز دارد و تفاوت نظرات این دو قطب، حکایت از اختلافی عمیق.

یزدی همین دیروز پس از نقد صریح رویکرد و عملکرد رییس‌جمهور در مباحث فرهنگی، گفته است: «به این وزیر ارشاد هم می‌گویم، برای چه هر روز بزرگداشت برگزار می‌کنید، در یکی از این سالن‌ها هر روز خواننده‌ای می‌آورید؟! می‌گویند ما قرآن و جلسه قرآن هم داریم! واقعا می‌خواهید قرآن هم نداشته باشید؟! مگر جرأت دارید علیه قرآن حرف بزنید! مردم انقلاب کرده‌اند که قوانین با اسلام تنظیم شود و اسلام حاکم باشد و قضات آن با احکام اسلامی قضاوت کنند و مجلس شورای اسلامی با قوانین اسلام تطبیق شود.» در این میان، اما شاید جمله کلیدی یزدی که ظاهرا ناخواسته بیانگر نگاه او و همفکرانش به مقوله فرهنگ و هنر است، این جمله بود: «اسم آن (وزارتخانه) را، وزارت ارشاد اسلامی می‌گذارید؟ باید از این خانواده شهدا خجالت کشید!» طبیعتا منظور یزدی این نبوده که مثلا عنوان «ارشاد اسلامی» از نام این وزارتخانه حذف شود تا دیگر کسی از خانواده شهدا خجالت نکشد.
 
بلکه برعکس، چنان‌چه می‌دانیم، او خواسته بگوید باید از خانواده شهدا به‌خاطر وضع حجاب در مملکت (که به‌زعم یزدی وضعی است، اسف‌بار) خجالت کشید؛ آن هم وقتی در کشور، وزارتخانه‌ای مزین به عنوان «ارشاد اسلامی» داریم. در این میان، اما آنچه این جمله را چنین برخوردار از بار معنایی ویژه و نمایانگر نوع نگاه و نحوه مواجهه او و همفکرانش با مسائل فرهنگ و هنر می‌کند، حذف ضمنی عنوان «فرهنگ» از نام وزارتخانه در بیان یزدی است.
 
آن هم در شرایطی که ازقضا در همین یکی، دو هفته اخیر، بحث بر سر نام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یکی از مباحث اصلی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی است. جایی که از همان زمان آغاز به کار مجلس دهم، باتوجه به چینش اعضای این کمیسیون تخصصی، به عنوان یکی از مهم‌ترین مراکز و کانون‌های مواجهه دو نوع طرز تفکر و دیدگاه متفاوت موردتوجه ناظران قرار گرفت و بسیاری از تحلیلگران گفتند و نوشتند که باتوجه به حضور همزمان گروهی از اصلاح‌طلبان و امیدی‌های تاثیرگذار همچون علی مطهری، احمد مازنی، محمدعلی وکیلی، پروانه سلحشوری، سیده فاطمه ذوالقدر، مهدی شیخ و طیبه سیاوشی در مقابل برخی از مهم‌ترین نمایندگان عضو جبهه پایداری ازجمله نصرالله پژمانفر، احمد سالک، احد آزادی‌خواه، سیداحسان قاضی‌زاده هاشمی، سیدصادق طباطبایی‌نژاد و جمشید جعفرپور باید منتظر چالش‌هایی جدی زیر سقف این کمیسیون باشیم.
 
چالشی که حالا در یکی از آخرین دستورکار‌ها و مباحث کاری این کمیسیون، چنان اوج گرفت که به‌گفته پروانه سلحشوری از اعضای اصلاح‌طلب کمیسیون فرهنگی، نمایندگان به‌ناچار، رای‌گیری نهایی را به زمانی دیگر موکول کردند. جالب اینکه این موضوع چالش‌انگیز نیز مشخصا به نام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مربوط بوده است.

چالش افزودن عنوان «هنر» به نام وزارت فرهنگ
پروانه سلحشوری در این رابطه به «اعتماد» گفته است: باتوجه به آنکه بحث هنر ازجمله مسائل کلان هر جامعه‌ای‌است و متاسفانه در نام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اشاره‌ای به این مهم نیست، این مقوله بنیادین به جهات مختلف در بلاتکلیفی است و درنتیجه همکاران در کمیسیون فرهنگی تصمیم گرفتند با تهیه طرحی برای حل این مشکل وارد عمل شوند؛ بنابراین طرح تغییر نام «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» به «وزارت فرهنگ، هنر و ارشاد اسلامی» تهیه و در دستورکار کمیسیون فرهنگی قرار گرفت. این نماینده اصلاح‌طلب ادامه داد: «با این همه، اما متاسفانه باتوجه به فضای پرچالشی که در کمیسیون ایجاد شد، این طرح را به رای نگذاشتیم تا در جلسات بعدی در این رابطه تصمیم‌گیری شود.»
 
ظاهر ماجرا ساده است. طرحی تهیه شده تا واژه «هنر» به عنوان مهم‌ترین مقوله تحت مدیریت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز کنار عبارات «فرهنگ» و «ارشاد اسلامی» قرار گیرد و هنرمندان لااقل بدانند که طرف حساب‌شان در حاکمیت کیست و کجاست. با این همه، اما به نظر می‌رسد روزنه‌ای که پایداری‌ها از آن به جهان می‌نگرند تنگ‌تر از آن است که «ماجرا» این‌چنین «ساده» بنماید.

جالب اینکه اتفاقا بسیاری از اصحاب فرهنگ و هنر این مملکت معتقدند چنان‌چه تجربه بشری در اقصا نقاط جهان نشان می‌دهد، این یک فقره که «هنر» باشد، در بند مدیریت دولتی و حکومتی منقاد نمی‌شود و ذاتا از هرگونه مهار گریزان است. در این شرایط، اما همین هنرمندان فکر می‌کنند حالا که ساختار مدیریت فرهنگی و هنری کشور هنوز معتقد به نگاه دولتی و بالا به پایین است، لااقل ما و هنرمان را هم ببینید.
 
مطالبه‌ای منطقی که انگیزه اصلاح‌طلبان کمیسیون فرهنگی برای تهیه این طرح تازه شده، اما چنانچه سلحشوری و چند نماینده دیگر عضو این کمیسیون می‌گویند، ظاهرا پایداری‌ها نه به این خاطر که به‌واسطه نگاهی مترقی به مقوله «هنر»، مخالفت قید این عنوان در نام وزارتخانه باشند، بلکه از آنجا که گویا اساسا حاضر نیستند «هنر» را به رسمیت بشمارند، با طرح تغییرنام وزارتخانه همراه نشده و جداً مخالف آنند. هرچند حتی آن‌ها هم می‌دانند این طرز تفکر چنان سرسخت و غیرقابل پذیرش است که از اشاره مستقیم به آن به عنوان دلیل مخالفت‌شان خودداری کرده و بهانه می‌آورد که این طرح بار مالی سنگینی برای کشور دارد و مغایر اصل ۷۵ قانون اساسی است. آن هم با این استدلال که درصورت تصویب طرح و تغییرنام وزارتخانه، باید سربرگ‌ها و تابلو‌های ادارات زیرمجموعه این وزارتخانه نیز تغییر کنند و این یعنی، هزینه‌تراشی نابه‌جا!

مخالفت با «هنر» به‌بهانه «اقتصاد»
این اوضاعی است که طیبه سیاوشی، عضو اصلاح‌طلب کمیسیون فرهنگی مجلس از آن به «اعتماد» گفته و می‌گوید: «مخالفان درحالی این‌چنین به‌خاطر تغییر سربرگ از بار مالی و فشار اقتصادی بر وزارت فرهنگ صحبت می‌کنند که همزمان بر تصویب طرح‌هایی در همین کمیسیون فرهنگی اصرار می‌کنند که بار مالی سنگینی در حدود چندین و چند برابر طرح تغییرنام وزارتخانه به‌همراه دارد، اما به این دلیل که رویکرد و سیاست‌شان نسبت به آن طرح‌ها مثبت است و به تصویب‌شان تمایل دارند، از آن‌دفاع می‌کنند.»

سیاوشی که معتقد است «در این ۴۰ سال، همواره شاهد این روند تایید و انکار هنر بودیم»، گفته است: «از طرفی بر اهمیت هنر تاکید کردیم و از دیگرسو هنری را که می‌توانست هنر فاخر این مملکت محسوب کرد، به دلائل مختلف ازجمله دلائل سیاسی کنار گذاشته و منزوی کردیم.» این نماینده مجلس همچنین می‌گوید: «کنار گذاشتن و در انزوا قرار دادن آثار و هنرمندان فاخر، از صحنه به زیر کشیدن تئاتر‌ها به دلائل واهی و تکرار این رفتار‌های قهری، باعث شده به سمتی برویم که آن سینما، موسیقی و تئاتری که در دسترس مردم قرار می‌گیرد، هنر و فرهنگ عالی این مملکت را متبلور نمی‌کند. جالب اینکه همه هم به این وضعیت معترض هستند. اگر این ممیزی‌های سلیقه‌ای و شخصی نبود و در چارچوب قانون عمل می‌کردیم، امروز شاهد چنین مقاومتی برای قرار گرفتن عنوان «هنر» کنار «فرهنگ و ارشاد» نبودیم. حال آنکه اتفاقا قرار دادن عنوان «هنر» در نام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، می‌تواند تکلیف ما را یک بار برای همیشه مشخص کند.»

استعفا؛ پایان کار وزیر فرهنگی دیگر؟!
البته فشار پایداری‌ها و دیگر مخالفان دولت تنها به حذف یا اضافه عنوان «هنر» در نام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی محدود نیست و چنانچه از برخی منابع آگاه در روز‌های گذشته نیز شنیده‌ایم، این فشار‌ها حالا چنان جدی شده که احتمالا در روز‌های آینده شخص وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را نیز تحت ثاتیر قرار خواهد داد. مصطفی کواکبیان، نماینده اصلاح‌طلب مجلس با اشاره به این فشار‌های گاه و بیگاه علیه سیدعباس صالحی و شایعه استعفای او از ادامه همکاری با دولت، به «خانه ملت» گفته است: «در این مورد اخبار غیررسمی زیادی وجود دارد که البته خبر به‌طور رسمی اعلام نشده است، اما بر اساس شنیده‌ها، خبر استعفای وزیر فرهنگ به صورت غیررسمی قابل تایید است.» سیاوشی نیز در این رابطه به «اعتماد» گفته است: «البته نمی‌توانم این خبر را تایید یا تکذیب کنم، اما این اتفاق تازه‌ای نیست. در حالی که همه بر شرایط سخت اقتصادی تاکید می‌کنند و می‌گویند اولویت اقتصاد است، اما این وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است که همواره مورد اعتراض قرار می‌گیرد. ما با وزارتخانه‌ای روبه‌رو هستیم که دوراهه‌های ناتمام فراوانی دارد. در همه این سال‌ها، وزرای فرهنگ بسیاری داریم که کارشان پیش از پایان دوره به استعفا کشید و کنار رفتند.»

این‌طور که پیداست سیدعباس صالحی هم به همین زودی‌ها می‌رود و روحانی ناچار چهارمین وزیر فرهنگ خود را ظرف ۶ ساله اخیر معرفی خواهد کرد، اما آنچه بیش از این‌ها اهمیت دارد این است که اوضاع فرهنگِ مملکت، با یا بی «هنر» آشفته است و هنرِ مخالفان، اجبار فرهنگ و انکار هنر!
مجله خواندنی ها
مجله فرارو